بزودی فتنه هایی می آید که انسان، صبح با ایمان برمی خیزد و شب بی ایمان می گردد؛ جز آنکه خداوند او را با دانش زنده کرده است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
مقالات
احکام وجود
یکشنبه 89 خرداد 23 , ساعت 7:14 صبح  
موضوع: احکام وجود
پژوهشگر: علاقبند حسینی
زیر نظر استاد دکتر حسینی شاهرودی
چکیده
وجود احکام گوناگونی دارد از قبیل : بداهت وجود ـ اشتراک وجود ـ اصالت وجود و احکام سلبی آن و.... که به لطف خدا در این تحقیق به طور اجمال به آن پرداخته ام. 
بداهت وجوه
معروف الوجود شرح الاسلام
ولیس بالحدولا بالرسم
تعریف وجود، شرح اسم است نه حد است و نه رسم است اولین بحث از مباحث وجود مبحث بداهت وجود است این مبحث بدان جهت بر همه مباحث دیگر مقدم ذکر شده که موضوع فلسفه اولی موجود است و چنان که می دانیم اولین مطلبی که در هر علم باید دانسته شود این است که موضوع آن علم هستی دارد می داند که وقتی که می گوید الف هست یا الف نیست تصور صد در صد روشن و واضحی از هستی و نیستی دارد ، نیازی ندارد معنی هست و نیست را برایش توضیح دهند . حتی یک کودک که مقدار اندکی تصورات در خزانه ذهن خود دارد و تازه قدرت یافته است درباره اشیا قضاوت کند، مفهوم هستی و نیستی به روشنی در ذهنش بسته است، مثلا وقتی که درباره فلان اسباب اش می گوید : این جا هست ، آن جا نیست چیست و آن علم در اطراف چه چیزی بحث می کند و چون موضوع فلسفه کلی موجود است پس باید بدانیم معنی وجود چیست و تعریف آن کدام است . مفهوم وجود و موجود بدیهی است یعنی هر کسی از آنها تصور روشن و واضحی دارد حتی اینکه مفهوم وجود بدیهی است ونیز بدیهی است در بدیهات نباید استدلال کرد، به تذکر باید قناعت نمود هر کس به ذهن خویش مراجعه کند می بیند تصور بسیار روشنی از وجود مفهوم هستی و نیستی را به روشنی در ذهن می یابد برخی متکلفین خواسته اند وجود را تعریف کنند؛ مثلا گفته اند : وجود یعنی ثبوت ذات و موجود یعنی ثابت الذات آنچه آنها به نام تعریف وجود ذکر کرده اند شرح لفظ و شرح اسم است یعنی لفظی به حال لفظی دیگر به کار رفته است . مثل این که در مقام تعریف ماکیان بگوییم : مرغ خانگی ، بدیهی است که ما ماهیت آن حیوان را تعریف نکرده ایم فقط با
استفاده از آشنایی مخاطب به اینکه لفظ مرغ خانگی اسم آن حیوان معهود است لفظ ماکیان را تفسیر لفظ و تعریف معنی درمنطق ثابت شده است که تعریف واقعی دو نوع است، حد و رسم تعریف حدی عبارت است از تحلیل و تجزیه ماهیت شی . این گونه تعریف در جایی میسر است که ماهیت شی مرکب باشد از دو جز و هم در منطق ثابت شده که ترکیبات ماهوی ، برخلاف ترکیبات خارجی همواره دو جز است که یکی اعم از مفهوم مورد تعریف است و جنس نامیده می شود و یکی دیگر مساوی با آن است که فصل نام دارد . علی هذا اگر مفهومی بسیط باشد قابل تعریف حدی نیست و اگر مفهومی به حدی باشد که اعم از او قبل تصور نیست از همین جا معلوم می شود که چرا مفهوم وجود و موجود را نمی شود تعریف کرد این مفاهیم     بسیط اند و به علاوه اعم از مفهوم وجود و موجود نمی توان پیدا کرد که جنس این مفهوم باشد . و اما اینکه مفهوم وجود قاب تعریف « رسم ی » نیست بدان جهت که تعریف به رسم آن است که  شی به آثار و لوازم شناخته شده اش شناسانده شود. ممکن است ماهیت چیزی را نشناسیم ولی آثار و لوزمش را بشناسیم .
اشتراک وجود :
این مسئله مانند مسئله پیشین مربوط است به مفهوم وجود و جنبه ذهنی دارد و مانند آن مسئله بی نیاز از اقامه دلیل و برهان است زیرا با وجدانیات ذهنی ارتباط دارد، مسئله این است که آیا وجود مشترک لفظی است یا مشترک معنوی به بدون شک لفظ وجود بر اشیا زیاد حمل می شود انسان موجود است و هرگاه یک لفظ بر اشیا متعددی صدق کند یکی از این دو حال است : یا این است که لفظ، معانی متعدد دارد و در هردو مورد یک معنی و یک مفهوم از او قصد می شود و یا این است که لفظ پیش از یک معنی مفهوم ندارد ولی آن معنی و مفهوم طوری است که عمومیت دارد و بر اشیا متعدد صدق می کند مراجعه به وجدانیات ذهنی، شکی باقی نمی گذارد که لفظ وجود از نوع دوم است نه از نوع اول و توجه کامل به مدعای فلاسفه در این باب ما را از اقامه برهان بی نیاز می کند که در عین حال چون این امر واضح بر بعضی از اهل نظر اشتباه شده است دلایلی بر آن اقامه شده است
مغایرات و اتحاد وجود و ماهیت :
ان الوجود عارض المهیه تصورا و اتحدا هویه حق این است که وجود عارض بر ماهیت است در ذهن، و آن دو خارجاً یکی می باشند مسئله سوم از مسائل وجود این است که آیا وجود و ماهیت یکی هستند و متحد با یکدیگرند یا دو هستند و مغایر یکدیگرند . وجود ماهیت در ذهن مغایر یکدیگرند. یعنی دو مفهوم ذهنی هستند نه یک مفهوم ذهنی ولی در خارج یکی هستند و هیچ گونه کثرت خارجی ندارد ، یعنی چنین نیست که یک شی در خارج دارای دو جهت و حیثیت واقعی باشد؛ یکی دو وجود دیگری ماهیت .
اصالت وجود :
ان الوجود عندنا اصیل دلیل من خالفنا علیل، در نزد ما وجود اصالت دارد، دلیل آن کس که با مخالف لست این مسئله معروف است به اصالت وجود و اساسی ترین مسائل وجود بلکه اساسی ترین مسائل فلسفه است .
چنانکه در بداهت وجود آمد، وجود بی نیاز از تعریف است ، هرکس تصور روشنی از هستی دارد هم چنانکه تصور روشنی از نیستی دارد .
اصالت فقط مقابل اعتباریت است یعنی آیا آن چیزی که در ماورای ذهن ما واقعیت را تشکیل می دهد و منشأ آثار خارجی است وجود است یا ماهیت؟ « زیرا منشأ هر خیر و کمالی وجود است و فوقی میان دو نحو از وجود کافی است.»
در این بیت دو برهان بر اصالت وجود اقامه شده است و هر یک از این دو برهان مبتنی به یکی از مسائل فلسفی است. هر خیر و کمالی بر می گردد و هر شد و نقصانی به عدم و اگر وجود امر اعتباری می بود و اصالت نمی داشت ممکن نبود که منبع و منشأ همه خیرات و کمالات باشد.
مفهوم وجود مقوم افرادش نیست :
ملاصدرا پس از بحث امتناع حصول حقیقت وجود در ذهن ، تصریح می کند که آنچه در ذهن مرتسم می شود و عموم وکلیت بر آن عارض می گردد حقیقت وجود نیست بلکه وجهی از وجوه آن و حیثیتی از حیثیات آن وعنوانی از عناوین آن است . پس از آنچه وجود در نفس ، ارتسام می یابد، عمومیتش نسبت به وجودات، عمومیت معنای جنسی نیست بلکه عمومیت یک امر لازم اعتباری انتزامی است . دلیل دیگری در نفی عمومیت جنسی از مفهوم وجود، مبتنی بر پذیرش عدم ترکیب در ذات است زیرا اگر وجود، جنس افرادش باشد ، باید که وجود واجب تعالی از غیر خود به فصلی تمایز نماید .
عرضی بودن مفهوم وجود :
ملاصدرا در مواضع مختلف اسفار بر این نکته تأکید کرده است که نباید میان وجودات خاص که از حقیقتی که در اعیان برخوردارند مفهوم مصدری وجود خلط کرد . وی در جلد دوم اسفار در بحث از سریان وجود در موجودات ، وقتی سخن از وجود منبسط و کیفیت سریان آن در موجودات مختلف می شود تأکید می کند که این وجود غیر از وجود انتزاعی اثباتی عام بدیهی که از معقولات ثانیه و مفهوم های اعتباری است می باشد ولی معتقد است که این نکته از دید بیشتر اهل تحقیق به ویژه متأخران مخفی مانده است . مرحوم سبزواری منظور از متأخران را قایلان به اصالت ماهیت و اعتباریت وجود می داند. لذا این مسئله متنوع بر پذیرش صالت وجود است .
وجود موضوع فلسفی اولی است :
یکی از مهمترین مباحث متافیزیک که آغاز تفکر فلسفی همواره فیلسوفان را به خودمشغول داشته است ، مسئله وجود وموجود و پژوهش در مورد مفهوم آن دو بوده است ابن سینا در نجات فلسفه اولی را علمی دانسته است که از موجود مطلق بحث می کند و در الهیات شفا نخستین موضوع این علم را موجود از آن نظر که موجود است و مطالب آن را اموری که بی قید و شرط بر موجود از آن نظر که موجود است لاحق می شود معرفی کرده است. ملاصدرا تأکید می کند که منظور حکیمان از موضوعیت وجود برای علم کلی، مفهوم وجود نیست بلکه مقصود ایشان موجود بماهو موجود در نفس الامر بدون هرگونه تخصیص است. 
وجود و کمال وجودی :
همه موجودات استثنای خداوند سبحان ، به حسب ذات خویش ممکن اند زیرا وجوب ذاتی منحصر در اوست . از طرف دیگر، هر ممکنی ماهیتی دارد که نسبتش با هستی و نیستی یکسان می باشد و همین ماهیت در هستی خویش نیازمند علتی است که به وسیله آن ، وجودش ضروری می گردد و آن گاه موجود شود حال علت مفروض اگر خود، وجوب ذاتی داشته باشد مدعای ما ثابت است و اگر وجودش غیری باشد باید به واجب بالذات منتهی گردد و اگر موجبش غیری باشد باید به واجب بالذات منتهی گردد پس باید بالذات است که هستی هر ماهیت صحب وجودی را می آفریند و به او اضافه می کند. 
تسیم وجود به وجود مستقل و وجود رابطه و تقسیم وجود مستقل به وجود لفسه و لغیره :
قسمتی از وجود، وجودی است که تحققش در غیر خودش است و قسم دیگری از وجود در هستی اش مستقل است قسم اول را وجود فی غیره یا رابط و قسم دوم را وجود فی نفسه می نامند نتایج به دست آمده از تقسیم وجود به وجود مستقل و وجود رابط اولا : وجودات رابط ماهیت ندارند. زیرا ماهیت وجودی معمولی است و حال آنکه وجود رابط وجودش معمولی نیست . ثانیا وجود رابط نوعی از اتحاد را در بین موضوع و معمول برقرار می نماید . ثالثا تحقق وجود رابط در ما به ازاء هلیات مرکبه است اما در ما به ازاء هلیات بسیطه وجود رابط تحقق ندارد .
عذر فی احکام سلبقه ببوجود :
لیس الوجود جوهرا و الارض
عند اعتبار ذاته بل بالعرض
لا شی عنده و لا ما مائله
و لیس جزء و کذا لا جزء لا
اذ قلب القسم مقوما
او القوام من نقیض لزما :
احکام سلبی وجود :
وقتی بحث از احکام سلبی وجود ، یعنی سخن از صفات جلائیه آن به میان می آید مراد این است که وجود چه چیزهایی را ندارد . همچنین مراد از وجود در این بحث حقیقت وجود ، یعنی وجود مطلق لا به شرط است و مطلق به شرط لا نیست اما بعضی از محشیان بر کتاب گفته اند که برخی از این احکام سلبی مربوط به مفهوم وجود است و برخی نیز مربوط به حقیقت وجود است .
چه چیزهایی باید از وجود مطلق سلب شود ؟ به عبارت دیگر صفات سلبی وجود چیست؟ مرحوم آقای قمشه ای می گفتند که سوره توحید اشاره به یک تعدادی از صفات سلبی و ثبوتی حضرت حق یعنی وجود مطلق به شرط لا دارد و اکنون هم می گوییم : الوجود لیس جزا لشی که مفاد لم یولد است و لیس کمثله شی که مفاد ولم یکن له کفوا احد است . صفات قیودی که باید از وجود ثلب شود به شرح ذیل اند :
1ـ وجود نه جوهر است و نه عرض
2ـ وجود ضد ندارد
3ـوجود مثل ندارد
4ـ وجود جز چیزی نیست
5ـ وجود جزء ندارد 
 کلید واژه
 منابع
1ـ مجموعه آثار 5 ( جلد از بخش فلسفه ـ مطهری ـ مرتضی
2 ـ مسائل فلسفه اسلامی و نوآوری های ملاصدرا ـ دکتر محمد کاظم فرقانی
3 ـ ترجمه بدایه الحکمه ـ جلد 4 ـ علامه طباطبایی ـ ترجمه شیروانی
4ـ تلخیص کامل نموداری بداته الحکمه ـ شاهرخی احمدرضا
5 ـ درس های شرح منظومه سبزواری جلد 1 آیت ا.. سید رضی شیرازی ـ ویرایش : ف ـ فنا
نوشته شده توسط شاهرودی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

مقالات

شاهرودی
مباحث مربوط به تدریس اینجانب مانند سرفصل ها، عناوین پژوهشهای مربوط به درس، پژوهشهای دانشجویان در زمینه های فلسفه و عرفان و سایر دروس رشته فلسفه و حکمت اسلامی به منظور استفاده دانشجویان علاقمند ارائه خواهد شد
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 379 بازدید
بازدید دیروز: 515 بازدید
بازدید کل: 2859648 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
وضعیت من در یاهو
لینک های روزانه

طهور [802]
[آرشیو(1)]
فهرست موضوعی یادداشت ها
فلسفی[82] . عرفانی[5] . قیامت صغری، برزخ، قیامت کبری، نفخ صور، عذاب[3] . توحید- نظم - مبدا- واجب الوجود- منشا انتزاع- وحدت وجود- نظم علی[3] . عظمت، علم، رحمت، محبت، ربوبیت، اراده و مشورت، خلقت، حکمت، عدل، ه[2] . فقر الی الله ، فقر ذاتی انسان[2] . مقولات، ارسطو،کانت، علامه طباطبایی[2] . ملاصدرا،علامه طباطبایی،خلود،قضای الهی،اعتیاد،فطرت . ملاک مسلمان، فرقه . ملاک نیازمندی ،حدوث وقدم ، امکان ماهوی ، امکان فقری( امکان وجودی . ناسخ.نفس.بدن.عالم . نظام احسن، شرور ، خیر ، عنایت، عدم، نسبیت، ثنویت. . نفس،تجرد نفس،بقا،معاد . نور، نورالانوار، توحید، صفات و اسماء، ذات، انتزاع. . هدایت، شریعت، محرمات، ورع . هستی- مابعد الطبیعه- وحدت- علم- حیات . واجب الوجود، حد، برهان، صفات و اسماء، ذات، مفهوم، انتزاع . واجب الوجود، وجوب وجود، شریک ، وحدت ، وحدت حقه، کثرت ، ماهیت ، ت . واحد ، صدور ، صادر اول ، عقل ، نور ، فیض منبسط ، وحدت و کثرت ، و . واژگان کلیدی: قیامت، مواقف، میزان، واحد سنجش، حساب، پرسش. . واژگان کلیدی: علم حضوری- معرفت- نفس- علم حصولی- معلوم بالذات- مع . واژه: قضاء و قدر-سرنوشت-عدل الهی-جبر- . وجوب ، امکان ، امتناع . وجوب، امکان، امتناع ،امکان فقری، معقول ثانی فلسفی، معقول ثانی من . وجود ذهنی، وجود عینی، اتحاد عاقل و معقول، حمل اولی و شایع، علم ح . وجود رابط، وجود محمولی، وجود رابطی، هلیات بسیطه، هلیات مرکبه، نس . وجود رابط، وجود مستقل، علت و معلول، رابطی . وجود- لفظ مشترک- اشتراک لفظی وجود- اشتراک معنوی وجود . وجود، اصالت، اعتباریت، براهین، اصالت وجود، ملاصدرا . وجود، حدوث، احدیت، ضرورت . وجود، ماهیت، اصالت، اعتبار، عینیت . وجود، ماهیت، اصالت، اعتباریت، توحید، حرکت جوهری. . وجود، هایدگر، ملاصدرا ، تشکیک وجود، نیهیلیسم . وحدت وجود ، وحدت شخصی وجود ، وحدت تشکیکی ، جوهر ، صفت ، حالت ، ت . یمان ، عقل ، مسیحیت ، کانت ، علامه طباطبایی . فلسفه ،سفسطه ،سوفسطائیان ،تاریخ فلسفه . عشق – مکتب اشراق – ماهیت عشق – منشأ عشق – سیریان عشق – اقسام عشق . عشق، عشق مجازی، عشق عفیف، هوس . فیض، دوام فیض، فاعلیت وجودی. . قدرت، اراده، علم، واجب تعالی، صفات، جمال، کمال، فعل، قادر، مطلق . قرب الهی، روح، جسم مادی، مانعیت ،معاد روحانی، معاد جسمانی، حرکت . قضا ، قدر ، سرنوشت ، جبر ، اختیار ، آزادی ، قضا و قدر حتمی ، قضا . کبر، تکبر، متکبر، منازعه با خدا، موانع قرب، الحاد . مرگ، قبر، ثواب، عقاب، فشار قبر . معاد جسمانی، حشر، اعاده معدوم، تناسخ، صورت نوعیه، تشخص، تجرد . معاد، معادجسمانی، کیفیت معاد، شبهه آکل و ماکول، . معقولات . معنای حیا. آثار حیا. مراحل حیا. حیای منفی. جلوه های حیا. حیا و م . عقل – نفس – عقل منفعل – عقل فعال – عقل نظری – عقل عملی - عقل متص . عقل اول، وجود منبسط، حقیقت محمدیه، نظام فیض . عقل، دین، عقل گرای حداکثری، عقل گرایی انتقادی، عقل گرایی اعتدالی . عقول عرضی، ارباب انواع، مثل افلاطونی، امشاسپندان، انوع مادی، ارب . علت- معلول اشاعره- ضرورت علی- صانعیت خدا- انکار علیت- عادت- فاعل . علت،معلول،حدوث،امکان ،ضرورت . علم . علم اجمالی،کشف تفصیلی،عنایت،قضاء،قدر،لوح و قلم . علم حضوری،خودآگاهی، شهود، مشاهده، ابصار، معرفت خیالی، مشاهدات در . علم واجب الوجود – علم عنائی – علم تام – نظام علمی واجب - معلوم ب . علم،وجود ذهنی،نفس،صدرالمتالهین . علیت، مناط احتیاج به علت، ضرورت، معیت، فقر، امکان، تجلی . عوامل وجود، ناسوت، حرکت، حادث، شرور، علم صوری‌، علم حضوری، کثرات . عین، ذهن، حرکت جوهری نفس، حدوث جسمانی آن، اتحاد عاقل و معقول. . عینیت، اتحاد عاقل و معقول، عقل فعال ، فعالیت ذهن، خلاقیت نفس حضو . عینیت، اتحاد عاقل و معقول، وحدت استعلائی نفس، فعالیت ذهن، خلاقیت . غرور- فریفتگی- خودخواهی- غرور علمی- غرور عابدان- غرور سلاطین- غر . غفلت – ضعف نفس – مرگ – پیروی از نفس – هدف – شیطان – جهل . فاعل بالطبع، فاعل بالقصد، فاعل بالرضا، فاعل بالعنایه، فاعل بالتج . 1- خشم و غضب 2- عفو و بخشش 3- کنترل غرائز 4- کظم غیط 5- صبر 6- ب . 1- مرگ 2- غلظت 3- هول و هراس 4- جاودانی 5- قبر 6- قیامت . 1. ابن سینا 2. صدرالمتألهین 3. علم 4. علم الهی 5. صور مرتسمه . آیه ولایت، حضرت علی، فخر رازی . اتحاد - احوال - ارادت - خرقه اندازی - خنا - زعاقت - سمود - مشاهد . ادراک حسی ، ادراک عقلی و کلی ، صور جزئی ، صور کلی ، علم حضوری، ع . ادراک ، اتحاد ، معقول بالذات ، تضایف . اراد ه، علم اجمالی، علم تفصیلی ، اشاعره ، علامه طباطبایی ، معتزل . اراده- استعانت- ایمان-پشیمانی- ترک- توبه-روح-سعادت- شقاوت- کمال- . اراده,حقیقت اراده,حقیقت اراده درانسان,ریشه تاریخی بحث,دیدگاه اشا . اراده، استعانت، ایمان، پشیمانی، ترک، توبه، روح، سعادت، شقاوت . استغنا- تکدی- درویش- زهد- صوفی- فقر- فنای نفس- قناعت . اسماء ذات، صفات، افعال – امهات اسماء – امهات صفات – جمال الهی – . اشتراک وجود، انقسام وجود، واجب و ممکن، تشکیک وجود، وجود،مفهوم وج . اصالت - اعتباریت- حقیقت- وحدت - مشترک - بساطت - تشخص - تصور - تع . اصالت- اعتباریت- حقیقت - وحدت - مشترک - بساطت - تشخص - تصور - تع . اصل علیّت، حکمت متعالیه، فلسفه اسلامی. . اعاده معدوم ،غزالی ،عبدالجبار معتزلی . امکان شناخت- راه های شناخت- علم حصولی- علم حضوری- بساطت خداوند . انوار مجرده –ممکن اشرف _ ممکن اخس _شیخ اشراق-کمال وجودی . اومانیسم سکولار،سکولاریزاسیون،انسان گرایی،دنیاگروی، آزادی،فردگرا . بازی زبانی, شباهت خانوادگی, تسمیه, زبان خصوصی, ادراکات اعتباری و . باقلانی، اشاعره، جوهر فرد، عرض، قدرت الهی . بداهت- وجدانیات- ثبوتی- و-دت- اشتراک- تباین . برهان صدیقین، ابن سینا، ملاصدرا ، مفهوم وجود ، حقیقت وجود . برهان وجودی، برهان جهان شناختی و غایتگرایانه، برهان اخلاقی، برها . تسلیم - خالص - اخلاص- دین- راضی- صدق - عمل ادمی- میل ادمی- نفس . تشکیک- کثرت- وحدت وجود . تناسخ - مرگ - معاد جسمانی - حرکت جوهری - قوه - فعل . توبه، رجوع و بازگشت، تصمیم، ترک معصیت، سلوک عرفانی، مخالفت با نف . توحید، توکل، خوف، رجاء، معصیت، پایه دین، توحید ذاتی، خائف . توکل - متوکل - اسباب و علل - حقیقت توکل . تولد، تولید، اشاعره، کسب افعال. . تکامل، تطور، داروین، مذهب . ثبوتی، ذاتی، فعلی،علم، قدرت، حیات، خالق، رزق، اراده . جبر، اختیار، تفویض، امر بین الامرین، اراده، انسان و سرنوشت. . جوهر، عرض، نومن، فنومن. . حرکت،زمان، دازاین، حرکت توسطیه، حرکت قطعیه. . حصولی . حضوری . حیات، کمال وجودی، سریان وجود، سریان حیات . حکمت الهیه ، علوم عالیه ، حقیقت وجود ، ذلّ عبودیت ، فقر و فاقه ، . حکمت الهیه، علوم عالیه، حقیقت وجود، ذلّ عبودیت، فقر و فاقه، علم . خدا، جهان، تقابل خدا و جهان، صدور عالم، روح، هبوط، جسم . خشیت – خوف – امید- عذاب – بهشت- رجاء- امل- نعمت . خوف ، آخرت، عذاب ، افضل ، قیامت، خائفان ، صفات، مقربان، غفلت، رج . ذکر، درجه ، قلب ، تطمن القلوب، آرامش ، تنهی عن المنکر . رابطه، رابطه دین و أخلاق، ادراکات اعتباری، علامه طباطبائی، ایمان . راه فطرت ، برهان فطرت ، برهان اجماع عام . رسوم خلقی، حضرت جمع، بقا، فنا، سقوط شهود . رضایت، سخط ،رضای عوام ،رضای خواص . زهد، زهد اسلامی، زهد کوفی، رهبانیت، ترک دنیا، پشمینه پوشی، مراتب . شرور، خیر، شر، خدا، نظام احسن، عالم طبیعت، جهان مادی، ضرورت، قدر . شناخت-معرفت-شناخت فلسفی-شناسایی . . شوق ، اشتیاق ، محبت ، دیدار. . شک دستوری – کوجیتوی دکارت – دکارت – غزالی – شک- فلسفه تطبیقی . شک، شکاک، شکاکیت، شکاکان معروف . شکر، معرفت نعمت ، ارکان شکر حقیقی،تقسیم شکر، محابّ ، مکاره ، است . صدق، کذب، ملاک، مطابقت، انسجام، پراگماتیسم . طمس، تجلی، اکوان، اعیان ثابته، تعینی، منطوی، منفعل، اقدس، مقدس. . عاقل، معقول، معلوم بالذات، معلوم بالعرض، اتحاد . عالم مثال ـ صور معلقه ـ مثل معلقه ـ عالم خیال ـ خیال متصل ـ خیال . عجب -معجب-عجب به عبادت –عجب به ورع و تقوی –عجب به حسب و نسب –عجب . عدل الهی- ظلم- عدل و حکمت- حسن و قبح .
نوشته های پیشین

فلسفی
وجود خدا
توحید
وحدت و بساطت
برهان صدیقین
صفات خدا
علم
جبر و اختیار
شرور
عوالم وجود
عدل الهی
حدوث و قدم جهان
عرفان عملی
عرفان نظری
صدور وحدت از کثرت
موضوعات تحقیق
فهرست منابع
سرفصلها
مهر 1387
شهریور 1387
مرداد 1387
اردیبهشت 1387
آبان 1387
بهمن 1387
اسفند 1387
فروردین 1388
اردیبهشت 1388
خرداد 1388
تیر 1388
مرداد 1388
مهر 1388
آبان 1388
دی 1388
بهمن 1388
اسفند 1388
فروردین 1389
اردیبهشت 1389
خرداد 1389
خرداد 89
تیر 89
مرداد 89
شهریور 89
مهر 89
آبان 89
آذر 89
دی 89
بهمن 89
اسفند 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
خرداد 90
تیر 90
شهریور 90
مرداد 90
مهر 90
آبان 90
آذر 90
دی 90
بهمن 90
اسفند 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
تیر 91
مرداد 91
شهریور 91
مهر 91
آبان 91
آذر 91
لوگوی وبلاگ من

مقالات
لینک دوستان من

پایگاه طهور
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

آفرینش از دیدگاه سهروردی
تجرد و ادامه حیات نفس پس از مرگ قسمت دوم
تجرد و ادامه حیات نفس پس از مرگ قسمت اول
اعاده معدوم از دیدگاه غزالی و قاضی عبدالجبار معتزلی
عنوان: علم الهی از دیدگاه ابن سینا
عنوان: قاعده الواحد از دیدگاه ملاصدرا قسمت دوم
عنوان: قاعده الواحد از دیدگاه ملاصدرا قسمت اول
جایگاه مثل در معرفت شناسی و هستی شناسی سهروردی قسمت دوم
جایگاه مثل در معرفت شناسی و هستی شناسی سهروردی قسمت اول
جایگاه مثل در معرفت شناسی و هستی شناسی سهروردی قسمت اول
[عناوین آرشیوشده]