بررسیِ رابطه ی باری تعالی، با عالمِ حادث، کثیر و متغیر، از دیدگاه ملاصدرا قسمت دوم
پژوهشگر: محمد قمی
زیر نظر استاد دکتر حسینی شاهرودی
رابطه ی خدای ثابت با عالم متغیر
آخرین مطلبی که در این مقاله به آن می پردازیم، مسئله ی ربط ثابت به متغیّر است. در اینجا این سئوال مطرح است که با توجه به سنخیّت میان علت و معلول، چگونه میتوان حوادث متحّول و متغّیر و در معرض فنا و زوال را معلول و مستند به ذات قدیم ازلی دانست؟
به عبارت دیگر، چگونگی ارتباط موجودات متغیری که در جهان ماده وجود دارند با خداوندی که ذاتاً ثابت است، از غوامض مسائل فلسفی است. زیرا از یک طرف معلول متغیّر، علتی متغیر میخواهد و از طرف دیگر علت و موجد همة دگرگونیها خداوندی است که دگرگونی و تبدّل در او راه ندارد.
«در پاسخ اشکال بالا راه حل حکیمان مشرق این بود که تغییرات جهان را به حرکات دائمی و دوری افلاک ارجاع و نسبت دهند و چنین استدلال کنند که افلاک با گردش دائمی و ثابت مایه ی پیدایش فصول و سایر تحولات جهانی میشوند. از این رو علتی ثابت (خدا) از طریق ایجاد معلولی که ذاتش و ثباتش عین تغّیر و تبدیل است (یعنی گردش افلاک)، در جهان بی ثباتی و تحول میآفریند.»
ملاصدرا در رساله ی الحدوث العالم میگوید: «خرد خردمندان از حکما و متکلمان راجع به ارتباط حادث به قدیم به آشفتگی کشیده شده است و محکمترین سخنی که از آنان راجع به مسئله ی مذکور وارد شده و نزدیک به درستی است این است که گفتهاند: پدیدهها به تمامی بستگی به حرکت دوری دائم دارند و این حرکت نیازمند به علت حادث و جدیدی نیست، چون آن را آغاز زمانی نیست، پس آن به اعتباری دائم است و بدان واسطه به علت قدیم نسبت داده میشود و به اعتباری حادث است و بدان واسطه, حوادث و پدیدهها بدان نسبت داده میشود.»
ملاصدرا رابط و واسطة حوادث به قدیم را حرکت در طبیعت و حرکت جوهریه میداند و معتقد است که طبیعت همان جوهر و صور نوعیه است. طبیعت صرف تجدّد و تصرّم است و حرکت و تجدد و خروج همه متحرکات از قوه به فعل، مستند به طبیعت است و طبیعت در تجدّد خویش استمرار دارد. یعنی در تجدّدش ثابت است و ثبوتش همان استمرار تجدد است و تجدد مستمر آن مستند به فیض حق است که در هر آنی به موجودات فیض میبخشد و این فیض حق است که کل موجودات را در حرکت درآورده و از قوه به فعل سیر میدهد. پس همه موجودات جسمانی بذات متجدد الوجودند و صورت آنها، صورت تغیّر و استحاله است.
صدرا میگوید: اگر کسی اشکال کند و بگوید: وقتی که جوهر هر متجدّدی مسبوق به وجود متجدد دیگری است که علت تجدد آن باشد, سخن در تجدد علت آن و همچنین در تجدد علت علت آن باز گردیده و این امر منجر به تسلسل و یا دور و یا به تغیّر در ذات مبداء اول میگردد و خداوند از این امر بسی برتر و منزهتر است.
وی در پاسخ به این اشکال میگوید: اگر تجدد صفت ذاتی شیء نباشد آن شیء در تجددش نیازمند به مجدّد و تجدد دهنده است و اگر صفت ذاتی آن شیء باشد, در تجددش نیازمند به جاعلی که آن را متجدد کند نیست, بلکه نیازمند به جاعلی است که نفس او را به جعل بسیط ایجاد کند, نه به جعل مرکب که بین جعل کننده و جعل شونده تخلّل رسوخ دارد. این موجود که حقیقتش مستلزم تجدد و سیلان است نزد ما طبیعت است و نزد گروهی حرکت و زمان است. و هر چیزی را نوعی ثبات و نوعی فعلیت است و جاعل هم ثبات و هم فعلیت آن را بدان افاضه کرده و بخشیده است.
بنابراین چون ثبات چیزی، ثبات تجدد آن و فعلیت وی، فعلیت قوه ی آن است، ناگزیر فائض آن از ابتدا همین گونه ثبات و فعلیت را بدان بخشیده است.
از نظر صدرا طبیعت، آن موجودی است که ثباتش عین تجدّد است که به لحاظ ثباتش، به مبداء ثابت ارتباط دارد و به لحاظ تجدّدش، مجدّد الذات است و حوادث بدان مرتبط میشوند همچنانکه هیولا به اعتبار اینکه دارای نحوهای از فعلیت است از مبدأ فعال صادر شده است و به لحاظ اینکه دارای قوه و امکان است حدوث و انقضاء و دثور و فنا بدان مرتبط میشود. بنابرین طبیعت و هیولا بجهت دثور و تجددشان واسطه ی حدوث و زوال امور جسمانی و موجب ارتباط بین قدیم و حادث میشوند.
بنابر رأی ملاصدرا هر جا که جعل حرکت، تألیفی و مرکب باشد قاعده ی «علت المتغیر، متغیر» حاکم است اما در جعل بسیط، چنین نیست. به عبارت دیگر، علت، وجود متغیر را افاضه میکند نه تغیّر را. علت، متغیر را تغییر نمیدهد بلکه آن را ایجاد میکند.
«شایان ذکر است که پارهای از منتقدین بر این باورند که هستی متجدّد، ایجاد و جعل متجدد را لازم دارد. و جعل متجدد، جاعل متجدد را طلب میکند. و از منظر حرکت جوهری، نه تنها مشکل ربط ثابت و متغیر حل نمیشود، بلکه با وجود دیدن «صیرورت» و سیلان، این مشکل صعب تر و قوی تر مینماید.»
صدرالمتألهین معتقد است حوادث مندرج الوجود عالم باید مستند به حرکات دوریه ی افلاک باشد و این حرکات دوریه معداتند برای علل تامه، که با حرکت خود، معلول را به تدریج به مرحله ی صدور میرسانند و برای هر یک از طبایع حادثه، سبب ازلی قدیمی است به نام «واهب الصور» که دائماً و مستمراً صورتهای متجدده ی این طبایع حادثه را افاضه میکند. ولی این افاضه ی به هر فردی مرهون به اوقات خودش است و این تغییرات صورتها و هویات متجدده ی متعاقبه بر نعت اتصال باید به مرتبهای برسد که مستعد قبول فیض گردد.
«آنچه به طور خلاصه میتوان در این قسمت گفت این است که از نظر ملاصدرا در موجوداتی که حدوث و تغییر زاید بر ذات آنهاست و از بیرون بدانها راه مییابد، علت باید دو کار را انجام دهد؛ یکی آفریدن خود شیء و دیگری ایجاد دگرگونی و حرکت در آن. اما موجوداتی که ذاتاً روانند و هویتشان عین روان بودنشان است، نیازشان به علت، بسیط است و آفریده شدن آنها عین روان شدن آنهاست. به نظر وی موجودی که هستیش عین تحول و نوشوندگی است، ماده است و تمام تحولات جهان ناشی از همین جوهر نا آرام است که رابط متغیر به ثابت و حادث به قدیم است.»
منابع و مآخذ
1- جوادی آملی، عبدالله، تحریر تمهید القواعد (صائن الدین علی بن محمد الترکه)، ویراستار حمید پارسا، تهران، انتشارات الزهراء، چاپ اول 1372.
2- جوادی آملی، عبدالله، ترجمه وشرح حکمت متعالیه اسفار اربعه، تهران، انتشارات الزهراء, چاپ اول 1368.
3- جوارشکیان، عباس، مقاله، فصلنامه اندیشه دینی، دانشگاه شیراز، دوره دوم، شماره اول و دوم (پیاپی 5, 6)، پاییز و زمستان 1379.
4- رحیمیان، سعید، فیض و فاعلیت وجودی از فلوطین تا صدرالمتألهین، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی قم (بوستان کتاب قم)، چاپ اول 1381
5- سروش، عبدالکریم، نهاد نا آرام جهان،تهران، انتشارات قلم (دفتر نشر فرهنگ اسلامی)، چاپ اول 1357.
6- سجادی، سید جعفر، فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول 1379.
7- سهروردی، یحیی بن حبش، المشارع والمطارحات، مجموعه مصنفات،تهران، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ج 1، 1372.
8- صدرالمتألهین، اسفاراربعه، ترجمه ی محمد خواجوی، تهران، انتشارات مولی، چاپ اول 1378.
9- صدرالمتألهین، الحکمه المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، بیروت، دار احیاء التراث العربی، الطبعة الرابعه 1410 / 1990.
10- صدرالمتألهین، رساله ی الحدوث العالم یا کتاب آفرینش جهان، ترجمه و تصحیح محمد خواجوی، تهران، انتشارات مولی، چاپ اول 1366.
11- صدرالمتألهین، مشاعر، ترجمه ی غلامحسین آهنی، تهران، انتشارات مولی، چاپ دوم 1361.
12- طباطبائی، محمد حسین، بدایة الحکمه، قم، جماعه المدرسین، چاپ اول.
13- عبودیت، عبدالرسول؛ خداشناسی فلسفی، قم، مؤسسه امام خمینی، چاپ اول.
14- فیاضی، غلامرضا، نهایةالحکمه،؟؟؟ ج 3
15- مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش فلسفه، قم، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ج دوم.
16- مصلح، جواد، ترجمه و تفسیر الشواهد الربوبیه، تهران، انتشارات سروش، چاپ سوم 1383.
17- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، ج 8، چاپ سوم.
1- رک. مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش فلسفه، ج 2، ص 380.
2- همان.
3- رک. فیاضی، غلامرضا، نهایةالحکمه، ج 3، ص 667 (تعلیقه 12).
4- رک. ابن سینا، الاهیات من کتاب الشفاء، با تحقیق حسن زاده آملی، ص 395-380
5- رک. طباطبائی، محمدحسین، بدایة الحکمه، ص 90.
6- رک. شیخ اشراق، المشارع والمطارحات، مجموعه مصنفات، ج 1، ص 493-474.
7- رک. فیاضی، غلامرضا، نهایة الحکمه، ج3، ص 666 (تعلیقه ی6).
8- رک. طباطبائی، محمدحسین، بدایةالحکمه، ص 90.
9- رک. فیاضی، غلامرضا، نهایة الحکمه، ج 3 ، ص 668 (تعلیقه ی 15).
10- رک. ملاصدرا، الاسفارالاربعه، ج 6، ص 179.
11- رک. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 8، ص 318.
12- رک. مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش فلسفه، ج 2، ص 381-380
13- رک. مصلح، جواد، ترجمه وتفسیر الشواهد الربوبیه، ص 90
14- رک. مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش فلسفه، ج 2، ص304 و 381
15- مصباح، مجتبی و عبودیت، عبدالرسول، خداشناسی فلسفی، ص 150
16- سجادی، سید جعفر، فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا، ص 243.
17- مصلح، جواد، ترجمه و تفسیر الشواهد الربوبیه، ص 219 و220
18-آهنی، غلامحسین، ترجمه ی مشاعر، ص 56
19- جوادی آملی، عبدالله، تحریر تمهید القواعد (صائن الدین علی بن محمد الترکه)، ص 463
20-رحیمیان، سعید، فیض و فاعلیت وجودی از فلوطین تا صدرالمتألهین، ص 201 و202.
21- جوادی آملی، عبدالله، شرح حکمت متعالیه اسفار اربعه، ج 6، بخش دوم، ص 174.
22- همان، ص 198.
23-جوادی آملی، عبدالله، تحریرتمهید القواعد، ص 778 و779.
24- همان، ص 78.
25- رک. همان، ص 780 و781
26- همان، ص 779.
27- رک.همان، ص 778 و779
28- رک. رحیمیان، سعید، فیض و فاعلیّت وجودی از فلوطین تا صدرالمتألهین، پاورقی، ص 227
29- ملاصدرا، اسفار اربعه، ترجمه ی محمد خواجوی، ج2، ص 173
30-آهنی، غلامحسین، مشاعر، ص 52
31- ملاصدرا، اسفار اربعه،ترجمه ی محمد خواجوی، ج 2، ص 202.
32- رک. همان
33- رک. همان، ص 205.
34- رک. سجادی، سید جعفر، فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا، ص 190
35- شرح حکمت متعالیه اسفار اربعه، ج 6، بخش دوم، ص 175
36- ملاصدرا، اسفار اربعه، ترجمه ی محمد خواجوی، ج 2، پاورقی ص 173.
37- سروش، عبدالکریم، نهاد ناآرام جهان، ص 84.
38- همان، ص 68
39- رک. سجادی، سید جعفر، فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا، ص 464
40- رک. رحیمیان، سعید، فیض و فاعلیت وجودی از فلوطین تا صدرالمتألهین, ص283
41- رک. سروش، عبدالکریم، نهاد ناآرام جهان، ص 71
42- همان
43- ملاصدرا، رسالة الحدوث العالم یا کتاب آفرینش جهان، ترجمه و تصحیح محمد خواجوی، ص 90
44-رک. سجادی، سید جعفر، فرهنگ اصلاحات فلسفی ملاصدرا، ص 199
45- رک. ملاصدرا،الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، الجزء الاول من السفر الثالث، ص 68
46- همان
47- همان، ج 13، ص 128-130.
48- جوارشکیان، عباس، فصلنامه اندیشه دینی، شماره اول و دوم
49- رک. سجادی، سید جعفر، فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا، ص 243-244
50- سروش، عبدالکریم، نهاد ناآرام جهان, ص 71 و72
شاهرودی مباحث مربوط به تدریس اینجانب مانند سرفصل ها، عناوین پژوهشهای مربوط به درس، پژوهشهای دانشجویان در زمینه های فلسفه و عرفان و سایر دروس رشته فلسفه و حکمت اسلامی به منظور استفاده دانشجویان علاقمند ارائه خواهد شد |