مواد ثلاث درآراء حکیمان بخصوص صدرالمتالهین
پژوهشگر: محمّدامین افضل زاده
زیر نظر استاد دکتر حسینی شاهرودی
نتیجه امکان فقری
صدر المتالهین براساس امکان فقری رابط بودن ماسوی الله را اثبات مینماید که این نشاندهنده ی این حقیقت است که تقسیم وجود به امور عامه یک تقسیم نسبی است که از سنجش اشیاء بهم حاصل شده،که برخی جوهر و از وجود نفس برخوردار ، و برخی عرض که از وجود نفس تهی هستند و اگر موجودات در قیاس با واجب سنجیده شوند همه ی آنها روابطند همچنین وجودات واجب العدم اند منتهی از جهت ظلیّت واجب الوجود بالذات و معنی امکان در انها عین وجوب ظلّی است .
تاثیر امکان فقری بر ماهیات
تاثیر امکان فقری بر ماهیات باعث برچیده شدن بساط ماهیات و الحاق مفاهیم ماهوی به دیگر مفاهیم غیر ماهوی است .
ثمره ی عرفانی امکان فقری
عارف پس از اینکه هستی را صرف الارتباط بواجب دید خود و جمیع ماسوی الله را محتاج در گاه ربوبی میبیند که این مهم در مقام حضور و مراقبت او کار ساز میباشد .
اگر سوال شود که ماهییاتی که اضعف از وجود بوده و بنابر اینکه شما مدعی برچیده شدنشان هستید چگونه میتوان آنها را لحاظ استقلالی کرد حال آنکه در وجودات فقری لحاظ استقلالی قابل تصور نیست؟
میگوئیم ذهن میتواند ماهیات را در نظر گرفته و به این نحو لحاظ کند واز آن برای منشاء آثار شدن بوجود اسیتفاد ه کند وهمه ی اینها بخاطر این است که ما آنها را مادام وجودها میشناسیم (28)
رابطه ی حادث زمانی با امکان خارجی
هر حادث زمانی مسبوق به یک امکان ذاتی است اما نه امکان عینی و واقعی بلکه امکان ذهنی و عقلی ، عقل برای هر ممکنی هرچند حادث زمانی نباشد یک حالت امکان اعتبار میکند حتی در آنجا که وجود ممکن ازلی است و سابقه ی عدم ازلی ندارد عقل یک حالت عدم وجود را تعقل میکند و ان را رتبتا بر وجود مقدم میگیرد واز آن امکان را انتزاع میکند تاکنون گفته شد لازم نیست هر موجودی زمانا مسبوق به یک امکان باشد اما اینک پا را فراتر گذاشته و میگوئیم محال است و میگوئیم محال است که امکان زمانا مقدم بر وجود باشد زیرا اگر امکان وجودی سابق بر ماهیت داشته باشد پس در عالم ماده بایستی بینهایت امکان بالفعل موجود بودند و اگر امکان وجود خارجی داشته باشد هرگز با وجوب وضرورت بالغیر جمع نمی شود که تالی باطل است پس مقدم نیز باطل است امکان سلب ضرورت وجود و عدم ایت این معنی سلبی اگر وصفی خارجی باشد بنا بر قائده ی فرعیه ماهیتی که موصوف امکان است باید در خارج موجود باشد واگر ماهیت متصف بامکان در خارج موجود باشد وجود آن ماهیت واجب بالغیر خواهد بود و براین اساس ماهیتی که درر خارج به امکان متصف است دارای دو وصف ناسازگار است زیرا وجوب بالغیر وصفی است که از ضرورت وجود حکایت میکند و ضرورت وجود و سلب آن قابل جمع نیست .
اکر امکان وصفی اعتباری و ذهنی باشد که بر ماهیت من حیث هی وبا قطع نظر از وجود خارجی و ذهنی آن بدون لحاظ آنچه موجب وجود یا عدم استناد داده شود اثبات آن برای ماهیت من حیث هی ممانع از اجتماع آن با وجوب بالغیر که برای ماهیت موجود در خارج اثبات میشود نیست زیرا موضوع امکان ماهیت من حیث هی و موضوع وجوب بالغیر ماهیت موجود است و موطن امکان ذهن و موطن وجوب بالغیر خارج است.
امکان آنگاه که به ماهیت نسبت داده شود معنایی مغایر با امکانی دارد که به وجود نسبت داده شود زیرا امکان ماهوی که از آن به امکان ذاتی تعبیر میشود چیزی است که لازمه ی آن تساوی نسبت به وجود و عدم است و معنی امکان نفس سلب دو ضرورت است اما امکان وجودی ملازم با تساوی نسبت به وجود و عدم نبوده بلکه وجود برای او ضروری و عدم برای او محال است این امکان که با ضرورت ذاتی وجود قرین است بمعنی فقر و ربط است و وجودی که در برابر آن است ضرورت ازلی بمعنی بی نیازی است.
و از انچه که با واجب مرتبط است ماهیت صادر اول نیست بلکه وجود آن است که فاقد امکان ماهوی و واجد ضرورت ذاتی است در این محور که پیوند برقرار است ربط میان ممکن با واجب نیست بلکه ربط میان ضرورت ذای و ضرورت ازلی است ثبوت ضرورت وجود برای وجودات امکانی گرچه وجوب هر وجودی را نتیجه میدهد ولی این وجوب وجود و ضرورت ذاتی است.
و در ضرورت ذاتی محمول برای موضوع با دوام موضوع ثابت است در صورتی که آن ذات بدلیل محدودیت موجود نباشد آن ضرورت نیز با انتفاء موجود منتفی است.
صدرالمتالهین با امکان ذاتی از محل بحث محل تلازم را بر محور امکان وجودی که دارای ضرورت ذای است با ضرورت ازلی وجود واجب وهمچنین بر محور عدم ممکن وجودی که دارای امتناع ذاتی است با امتناع ازلی عدم واجب قرار داد و این گفتار که حاکی از نفی امکان ذای وجود است از مختصات حکمت متعالیه است.
با این تحلیل ماهیت صادراول تنهادارای امکان ذاتی بوده و هرگز به وجوب یا امتناع بالغیر متصف نمی شود نه در مقام ذات و نه در مقام نفس الامر و عدم و وجود آن نیز که دارای امتناع و وجوب بالغیر است هرگز ممکن بذات نیستند بلکه عدم معلول اول ممتنع و وجود آن واجب بالغیر است زیرا امکان ذاتی که بمعنی عدم ضرورت دو طرف وجود و عدم وتساوی نسبت بین دو طرف است هر گز وصف وجود یا عدم قرار نمی گیرد.
اگر وجود و عدم متصف به امکان باشند باید عدم و وجوب توانایی تبدیل به آن را داشته باشند که این مستلزم اجتماع نقیضین است پس هر چه با واجب در ارتباط بوده واز او صادر شده باشد از جهت استنادی که بواجب دارد در متن واقع واجب الوجود خواهد بود ودارای ضرورت ذاتی خواهد بود وهر چه با واجب در ارتباط نباشد و در خارج معدوم باشد بلحاظ واقع ممتنع است بلحاظ ذهن و تحلیل ذهنی بامکان ماهوی –نه امکان وجودی – متصف میباشد .
مناط نیاز به علت
با توجه به بیان اختصاصی حکمت متعالیه امکان کیفیتی است که پس از لحاظ ذات ماهیت در عقل و قیاس آن با وجود عارض نسبتی میگردد که میان وجود وماهیت در ظرف ذهن محقق میشود و تاخر آن از نسبت و در نتیجه از وجود تاخر ذهنی و عقلی دارد ولی حدوث کیفیتی است که بر خلاف امکان بلحاظ خارج عارض نسبتی میشود که در خارج محقق است و هیچ ماهیت وجودی بلحاظ نسبتی که میان وجود در ظرف ذهن و ذات ماهیت است بحدوث متصف نمیگردد در نتیجه حدوث در خارج متاخر از نسبت وجود است صدرا بگونه ای دقیق برای جواب به اینکه مناط نیاز بعلت چیست بحث را از امکان ماهوی به امکان وجودی منتقل میکند بنابراین امکان ،احتیاج و حتی حدوث از معانی تحلیلی ذهن اند اگرچه اتصاف آنها درخارج است.
پاورقیها:
1. شرح نهایه الحکمه علی علمی اردبیلی ص 179
2. شرح فارسی اسفار اربعه ج 1 علامه حسن زاده
3. اسفار ج 1 ص 83 و تعلیقه نهایه الحکمه ص73
4. همان
5. اسفار ج 1 ص 84
6. همان
7. همان
8. همان
9. همان
10. اسفار ج 1 ص 84 و شرح فارسی جلد 1 ص644
11. اسفار ج 1 ص 85
12. همان
13. همان
14. همان
15. همان
16. اسفار ج 1 ص 94
17. اسفار ج 1 ص 86
18. همان
19. همان
20. همان
21. حکمت نامه جلد 1 ص 515
22. اسفار ج 1 ص 87
23. اسفار ج 1 ص 88
24. اسفار ج 1 ص 137
25. اسفار ج 1 ص 137
26. سوره مبارکه فاطر آیه 17
27. سوره مبارکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم آیه مبارکه 37
28. اسفار ج 6 ص 141
29. شرح فارسی ج1 ص 656
منابع:
قرآن کریم
1. اسفار اربعه ج 1
2. اسفار اربعه جلد 6
3. رحیق مختوم علامه جوادی بخش 3و4 از شرح جلد اول
4. فلسفه صدرا تاخیص رحیق مختوم ج1
5. شرح فارسی حکمت متعالیه علامه حسن زاده
6. شرح اسفار علامه مصباح یزدی
7. اشارات و تنبهات
8. نهایه الحکمه
9. تعلیقه نهایه الحکمه علامه مصباح
10. شرح نهایه استاد صمدی آملی
11. فلسفه اسلامی استاد فیاض صابری
12. شرح نهایه الحکمه علی علمی اردبیلی
13. حکمت نامه
شاهرودی مباحث مربوط به تدریس اینجانب مانند سرفصل ها، عناوین پژوهشهای مربوط به درس، پژوهشهای دانشجویان در زمینه های فلسفه و عرفان و سایر دروس رشته فلسفه و حکمت اسلامی به منظور استفاده دانشجویان علاقمند ارائه خواهد شد |