رابطه دین و اخلاق از دیدگاه علامه طباطبایی و کانت
پژوهشگر: حسن شجاع بهار
زیر نظر استاد دکتر حسینی شاهرودی
منشاء استنباط دستورات اخلاقی
از آن جا که اتخاذ رویههای کلی با استناد به عقل انسان صورت میگیرد. انسان قواعد اخلاقی را از عقل و خرد درونی خود استنباط مینماید. از نظر کانت امر مطلق به عنوان هنجار نهایی اخلاقی یک امر پیشینی است و از طرفی فرا تجربی نیز هست. به طور مثال وقتی که میگوییم: «باید چنان عمل کنیم که انسانیت ما و دیگران یک غایت در نظر گرفته شود، نه وسیله». انسانیت در این جا شامل همه موجودات معقول است. و عقلانی بودن این امر مطلق از معقول بودن انسان مختار قابل فهم است. بنابر این میتوان گفت منشأ تکلیف اخلاقی عقل است، نه تجارب حاصله از ارتسامات و اعیان و هر قدر هم علل طبیعی فراوان و محرکهای حسی متعدد مرا به خواستن (یا اراده کردن) چیزی سوق دهند، ممکن نیست در من حالت مکلف بودن ایجاد کنند. کانت با اشاره به دو جنبه متضاد حیات انسانی میگوید: دو چیز جان مرا از اعجاب و احترام سرشار میکند، چنان که هر چه اندیشهام بیشتر و ژرفتر به آن میپردازد، این شگفتی و احترام فزونی مییابد: آسمان پر ستاره بالای سر من، و قانون اخلاقی در درون من. حاصل آنکه از نظر کانت برخى از آگاهىهاى انسان مربوط به پیش از حس و تجربه است مانند احکام وجدانى که ضمیر انسان به فعل یا ترک موضوعى فرمان مىدهد. برخى از معلومات او نتیجه حس و تجربه است مانند احکام علوم طبیعى، احکام وجدانى، ندایى است که انسان آن را از دورن مىشنود و ضمیر هر انسانى، تکالیفى براى او تعیین کرده و مىخواهد که او بدون چون و چرا و بدون تعلیل و تحلیل آنها را انجام دهد. وجدان فرمان مىدهد: عدالت کن، از ستم کردن بپرهیز، راست بگو و دروغ مگو، به پیمان عمل و از شکستن پیمان دورى کن و مانند اینها.
انسان دستورهاى وجدان را به دو صورت مىتواند انجام دهد:
1. راست بگوید چون در راستگویى مصلحتى به نام جلب اعتماد مردم است. و دروغ نگوید، زیرا مایه بىاعتمادى و رسوایى است.
2. راست بگوید و دروغ نگوید چون وجدان فرمان مىدهد و محرک در هر دو صورت، امتثال دستور ضمیر مىباشد. انجام تکلیف به صورت نخست، یعنى به نیت مصلحت اندیشى، کار اخلاقى نیست بلکه کار عقلانى است و حکم دایر مدار مصلحت است و انجام تکلیف به صورت دوم یعنى به نیت امتثال فرمان اخلاقى وجدان، کار اخلاقى مىباشد.
هرگاه انسان دست به دزدى نزند، به خاطر ترس از رسوایى و بدنامى، یا ترس از پلیس و زندان، یا از عذاب الهى، یک چنین عملى چون فاقد شرط سوم است، کار اخلاقى نیست، عملى اخلاقى است که از هر نوع انگیزه جز انگیزهى امتثال تکلیف وجدان، فارغ باشد. بنابر این کلیه کارهاى صالحان و نیکوکاران که در بارهى ایتام و بیچارگان صورت مىپذیرد، و انگیزه آنان، کسب رضاى الهى و یا پاسخگویى به حس انسان دوستى مىباشد، نمىتواند فعل اخلاقى باشد، مگر از تمام دواعى و انگیزهها تجرید گردد، و عمل ممحض در اجابت فرمان وجدان باشد. به گفته کانت ما میتوانیم از طریق معیارهای عقل عملی به «بایدها» و «نبایدها»، «خوبی ها» و «بدیهای» اخلاقی، مستقل از دین پی ببریم. وی به جای این که اخلاق را مبتنی بر دین و خدا سازد، دین و خدا را بر اخلاق مبتنی ساخت و خدا و جاودانگی نفس را بر اساس اخلاق اثبات کرد. وی در مورد استقلال اخلاق از دین به طور روشن میگوید: اخلاق از آن حیث که مبتنی بر مفهوم انسان به عنوان فاعل مختاری است که فقط از آن جهت که مختار است به واسطه عقل خودش خود را به قوانین مطلق ملزم و تکلیف میکند، نه نیازمند تصور موجود دیگری بالای سر انسان است تا تکلیف خود را بفهمد (بشناسد) و نه محتاج انگیزهای غیر از خود قانون، تا به وظیفه خود عمل کند... بنابر این، اخلاق به خاطر خودش به دین نیاز ندارد و به برکت عقل عملی محض، خودکفا و بی نیاز است بلکه دین مبتنی براعتقاد اخلاقی ناب است.
مقایسه و بررسی
الف)شباهتها
1- کانت محور اصلی خویش را مسأله معرفت قرار داد و معتقد بود مبحث معرفتشناسی نسبت به مباحث دیگر فلسفی از الویت و تقدم برخوردار است. علامه هم با طرح مباحث معرفتشناسی دانش معرفتشناسی را تعین و انسجام داد و ایشان هم معتقد به اولویت مباحث معرفتشناسی بود. 2- هر دو فیلسوف در بحث أخلاق فیلسوفانی مؤسس و نظریه پرداز بودهاند و نظریههای جدیدی در این زمینه ارائه نمودند. کانت در حوزه معرفتشناسی انقلابی به پا کرد که خود آن را انقلاب کپرنیکی نامید. علامه هم در مبحث أخلاق و اعتباریات تقریبا، از اولین کسانی است که اعتباری بودن حسن و قبح را مطرح کرد به گفته استاد مطهری این بحث بدون شک ابتکار با ارزشی است. 3- بحث اخلاق و ادراکات اعتباری در فلسفه هر دو جایگاه ویژهای دارند کانت نقد عقل عملی را مینویسد و علامه ادراکات اعتباری را به تصویر میکشد.4- أخلاق و اصول أخلاقی نزد هر دو اعتباری میباشد. 5- میتوان گفت اخلاق سوبژکتیو علامه در هر دو عقل(عقل عملی و نظری) عملی است چرا که عقل در آثار علامه به معنای تشخیص حق و باطل در علوم نظری و شناسائی خیر و شر و منفعت در علوم عملی است. 6- أخلاق ابژکتیو علامه را نیز میتوان مانند أخلاق کانت مطلقگرا دانست. ألبته نه به صورت اطلاق و کلیتی که در کانت ارائه شده چون در أخلاق کانت، اطلاق و کلیت محض مطرح است و هیچ تبصره و استثنایی قاعده و قانون وی را نمیگیرد. 7- در حوزه دین میتوان ادعا کرد که هر دو فیلسوف به وحدت ادیان و این که دین یکی بیش نیست معتقدند.
ب)تفاوتها
1-أخلاق کانت أخلاق وظیفهگرایانه سکولاریستی است که بر اساس آن وظیفه و تکلیف أخلاقی را عقل آدمی بدون استعانت از دین مشخص میکند و معیار خوبی و بدی در خود عمل قرار دارد در واقع از نظر او عملی أخلاقی است که از سر تکلیف و احترام به قانون انجام شود. در مقابل از نظر علامه هم أخلاق سوبژکتیو (مربوط به حسن فاعلی ) و هم أخلاق ابژکتیو (مربوط به حسن فعلی ) هر دو أخلاق غایت گرایانه هستند غایت أخلاق سوبژکتیو رسیدن به فایده و سودمندی فاعل و غایت أخلاق ابژکتیو رسیدن انسان به کمال و سعادت اخروی است.2- أخلاق کانت گرچه یک أخلاق سوبژکتیو است ولی اساساً یک أخلاق مطلقگرا است. ولی علامه در ضمن مباحث اصول فلسفه ما را به یک أخلاق نسبی با قلمرو محدودی از اطلاق سوق میدهد. ولی در المیزان که عمدتا مباحث مربوط به حسن فعلی را مطرح میکند محدوده أخلاق را مطلق میداند.3- أخلاق و ارزشهای أخلاقی که علامه در اصول فلسفه ارائه میدهد یک أخلاق توصیفی است ولی آن چه در المیزان مطرح میکند یک نوع أخلاق دستوری یا هنجاری است اما أخلاق کانت اساساً یک أخلاق دستوری یا هنجاری است.4- در حوزه دین بحث از دین از نگاه کانت بحثی کاملاً بروندینی و أمری عقلی است در حالی که علامه برخی از مباحث دین را یک بحث دروندینی میداند. البته کانت دریک تقسیم بندی از دین آن را به دو قسم وحیانی و عقلی تقسیم میکند. هر چند بر دین طبیعی تاکید بیشتری دارد. 5- از نظر علامه در محدوده أخلاق ابژکتیو حدأقل در ناحیه تعریف و توصیف و اصول کلی أخلاق بشدت به آموزشهای دینی و وحیانی نیاز داریم. ولی از نظر کانت عقل عملی بشر کافی است.6- از نظرعلامه أخلاق ابژکتیو تا حدود زیادی و أخلاق سوبژکتیو مبتنی و نیازمند دین است. اما از نظر کانت کاملا برعکس است یعنی دین بر أخلاق مبتنی است. 7- کانت فلسفه عملی را پایه فلسفه نظری میداند ولی علامه در أخلاق ابژکتیو فلسفه نظری را پایه فلسفه عملی میداند. 8- أخلاق کانت مبتنی بر خودآیینی است. ولی اخلاق علامه مبتنی بر دیگرآیینی است.
نتیجه : همانگونه که در بحث پایانی مقاله اشاره شد. میان دیدگاه علامه طباطبائی و ایمانوئل کانت در باره رابطه دین و أخلاق شباهتهائی وجود دارد. مانند توجه هر دو به موضوع معرفتشناسی و اعتباری بودن أخلاق و اصول اخلاقی نزد هر دو و اعتقاد به وحدت ادیان ، ولی در کنار تشابه آراء آن دو تفاوتهایی هم با هم دارند. أخلاق کانت وظیفهگرا و سکولاریستی است. ولی أخلاق علامه غایتگرا و متأثر از دین است. از نظر علامه أخلاق ابژکتیو تا حدود زیادی و أخلاق سوبژکتیو مبتنی و نیازمند دین است اما از نظر کانت کاملا برعکس است. یعنی دین بر أخلاق مبتنی است. نتیجه اینکه اختلافات علامه طباطبائی با آقای کانت ناشی از اختلافات مبانی آن دو میباشد.
فهرست منابع
1- ابن سینا حسینبن عبدالله ترجمه شرح اشارات و تنبیهات، نگارش حسن ملکشاهی ، چاپ سوم، انتشارات سروش.
2- ابن منظور لسانالعرب ، تصحیح و تعلیق علی شیری، بیروت دارالاحیاء التراثالعربی 1408 ق.
3- ادواردزپل، فلسفه اخلاق ، ترجمه ان شاءالله رحمتی، چاپ اول موسسه فرهنگی انتشارات تبیان 1378.
4- ارسطاطالیس، اخلاق نیکوماخوس، ترجمه ابوالقاسم پور حسینی، انتشارات دانشگاه تهران، 2526.
5- اسکندری مصطفی، گزارههای أخلاقی از سقراط تا علامه طباطبائی، چاپ اول ، انتشارات مهر اندیش ، 1380.
6- ایان باربور ، علم و دین ،ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، تهران ، مرکز نشر دانشکاهی، چاپ دوم،1374.
7- بخشایش رضا ، عقل و دین از دیدگاه کانت، ناشر پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، چاپ اول 1385.
8- بروس اونی، نظریه اخلاقی کانت، علیرضا آلبویه، قم، بوستان کتاب قم، 1381).
9- پترسون مایکل و دیگران ، عقل و اعتقاد دینی، ترجمه احمد نراقی و ابراهیم سلطانی ، چاپ اول، بیجا ، طرح نو 1376.
10- جعفر سبحانی، بحوث فیالملل و النحل ، انتشارات حوز علمیه قم ، 1370.
11- جوادی آملی عبدالله، شریعت در آیینه معرفت، مرکز انتشارات اسراء، چاپ دوم تابستان 1378.
12- حسینی شاهرودی مرتضی، تعریف و خاستگاه دین، چاپ اول، انتشارات آفتاب دانش ، 1383.
13- خسروپناه عبد الحسین، گستره شریعت، دفتر نشر معارف، چاپ اول، تابستان 1382.
14- دوره آثار افلاطون، ترجمه محمدحسن لطفی و رضا کاویانی، شرکت سهامی انتشارات خوارزمی، تهران، چاپ دوم، 1366ش، ج 1 (اوتیفرون).
15- رابطه أخلاق از دید گاه علامه طباطبایی و کانت، مدینه تاتار، پایاننامه کار شناسی ارشد، مهر 1386.
16- رابینسوندیو ، کریسکارت ، اخلاق قدم اول، ترجمه عبدلآبادی، چاپ اول، انتشارات شیراز تهران، 1378.
17- راجر اسکروتن، کانت، علی پایا، تهران، طرح نو، 1375.
18- راجر سالیوان، اخلاق در فلسفه کانت، عزتالله فولادوند، تهران، طرح نو، 1380.
19- راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات فی غریبالقرآن ، ناشر مکتبة المرتضویه لأحیاء آثارالمرتضوی ، تهران، بیتا.
20- سیدیر مکاینتایر، تاریخچه فلسفه اخلاق، ترجمه انشاء الله رحمتی، انتشارات حکمت بهار 1379.
21- طباطبایی، محمد حسین، اصول فلسفه و روش رئالیسم، انتشارات صدرا، 1375.
22- طباطبایی، محمد حسین، المیزان، قم، بنیاد علمی و فرهنگی علامه طباطبایی، سال 67.
23- طباطبایی، محمد حسین، بررسیهای اسلامی، به کوشش سید هادی خسرو شاهی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی.
24- طباطبایی، محمد حسین، رسائل توحیدی، ترجمه علی شیروانی هرندی، چاپ اول، قم، الزهرا، سال 70 .
25- طباطبایی، محمد حسین، فرازهایی از اسلام، جمعآوری سید مهدی آیتاللهی، چاپ اول، قم، جهان آراء.
26- طباطبایی، محمد حسین، مجموعه رسائل، به کوشش سید هادی خسرو شاهی، چاپ اول، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، سال 70.
27- طباطبایی، محمد حسین، ولایتنامه، ترجمه همایون همتی، چاپ اول، تهران، امیر کبیر، سال 66.
28- طباطبائی، محمد حسین، خلاصه تعالیم اسلام، انتشارات دارالتبلیغ اسلامی، قم ،1354.
29- طوسی خواجه نصیرالدین، أخلاق ناصری، تصحیح مجتبی مینوی و حیدری، بیجا ، خوارزمی 1362.
30- غرویان محسن، فلسفه اخلاق از دید گاه اسلام، موسسه فرهنگی یمین، چاپ اول، 1377.
31- فرانکنا، ویلیامکی، فلسفه اخلاق ، ترجمه انشاءالله رحمتی، انتشارات حکمت، 1380.
32- کانت ایمانوئل، دین در محدوده عقل تنها، ترجمه منوچهر صانعی دره بیدی، بیتا.
33- کاپلستون فردریک، تاریخ فلسفه، ترجمه سید جلالالدین مجتبوی، چاپ سوم، انتشارات علمی فرهنگی، تهران، 1375.
34- کارل یاسپرس، کانت، میر عبدالحسین نقیبزاده، تهران، کتابخانه طهوری، 1372.
35- کانت، درسهای فلسفه اخلاق، منوچهر صانعی درهبیدی، انتشارات نقش و نگار، 1378.
36- کانت،ایمانوئل ، بنیاد ما بعدالطبیعه اخلاق، ترجمه حمید عنایت و علی قیصری، تهران خوارزمی، 1369.
37- کورنر اشتفان، فلسفه کانت،ترجمه عزتالله فولادوند، تهران، خوارزمی، 1367.
38- محمد محمدی ریشهری، میزانالحکمه، ترجمه حمید رضا شیخی، ناشر دارالحدیث، 1383.
39- محمودی سیدعلی، فلسفه سیاسی کانت، انتشارات نگاه معاصر، 1384.
40- مصباح یزدی محمدتقی، دروس فلسفه اخلاق، تهران، انتشارات اطلاعات، 1374.
41- مطهری مرتضی، مجموعه آثار، چاپ اول، انتشارات صدرا،1373.
42- مطهری مرتضی، عدل الهی، تهران ، قم، انتشارات صدرا، 1371.
43- مطهری مرتضی، فلسفه اخلاق، انتشارات صدرا ، چاپ اول ، بهار 1366.
44- منوچهر صانعی درهبیدی، فلسفه اخلاق در تفکر قرن، انتشارات فافا، 1378.
45- میر عبدالحسین نقیبزاده، فلسفه کانت، بیداری از خواب دگماتیسم، تهران، آگاه، 1364
46- نراقی ملا احمد، جامعالسعادات، ترجمه سید جلالالدین مجتبوی، انتشارات حکمت، بهار 1370.
47- هاشمی ورکاوندی مجتبی، تربیت و شخصیت انسان، قم، دفتر تبلیغات حوزه علمیه، 1367.
48- هیک جان، فلسفه دین، ترجمه بهرام راد ویراسته خرمشاهی، چاپ اول، انتشارات بین المللی الهدی ، 1372.
49- یوستوس هارتناک، ترجمه علی حقی، نظریه شناخت کانت، انتشارات علمی فرهنگی، چاپ اول، 1376.
شاهرودی مباحث مربوط به تدریس اینجانب مانند سرفصل ها، عناوین پژوهشهای مربوط به درس، پژوهشهای دانشجویان در زمینه های فلسفه و عرفان و سایر دروس رشته فلسفه و حکمت اسلامی به منظور استفاده دانشجویان علاقمند ارائه خواهد شد |