آنکه با کسی که از مدارایش ناگزیر است مدارا نمی کند، حکیم نیست . [امام علی علیه السلام]
مقالات
مانعیت بدن مادی برای رسیدن به قرب الهی
دوشنبه 90 آذر 21 , ساعت 7:51 صبح  

مانعیت بدن مادی برای رسیدن به قرب الهی
پژوهشگر: زینب آزاد مقدم
زیر نظر استاد دکتر حسینی شاهرودی
چکیده
انسان،‌پیوسته به آینده خود توجه دارد و یکی از آرزوهای او زندگی جاودانی است میل به بقا و آرزوی خلود یکی از احساسات اصیل انسان‌هاست که باید به او پاسخ صحیح داد. عقیده به زندگی پس از مرگ و اعتقاد به کیفر و پاداش اعمال، نقش بزرگی در آرامش روانی وامنیت اجتماعی ما دارد.
بشر گرچه می‌توانند با پیشرفت صنعت و تکنولوژی درهای علم را به روی خود بگشاید به موازات پیشرفت و دانش‌های مادی مشکلات روانی وی افزوده شده است و او همواره در این اندیشه به سر می‌برده که هدف از خلقت‌اش چه بوده از کجا آمده و به کجا روان است؟
رسیدن به این مطلوب جز با زانو زدن کنار عالمان دین و تمسک به مذهب امکان پذیر نیست، اگر هدف از خلقت انسان در جهان تنها منحصر به این عالم ماده و صنعت باشد پوچ و واهی است. چون این عالم نابود شونده است ناچار باید قائل به بازگشت و معاد بشر که یکی از اصول و موازین دین مبین اسلام است.
در این میان عده‌ای قائل به معاد روحانی فقط شدند وعده ای فقط جسمانی و عده‌ای دیگر هم معاد هم جسمانی و هم روحانی را عقیده دارند.
اشکالات و شبهاتی چند بر معاد جسمانی وارد است که از آن میان می‌توان به شهر اعاده معدوم، شبهه آکل وماکول و محدودیت نیروی جسمی بدن و شبهه‌ماتریالیست‌و عدم تفاهی ارواح و تناهی اجسام و ...
اشاره کرد مانعیت بدن مادی برای رسیدن به قرب الهی یکی از شبهات وارده بر معاد جسمانی است که در ضمن این مقاله بررسی می‌شود.
کلید واژه ها: قرب الهی، روح، جسم مادی، مانعیت ،معاد روحانی، معاد جسمانی، حرکت روح، ماده، حشر، حرکت.
مقدمه:
پدیده حیات و زندگی ارزشمندترین موهبت است. انسان خواه ناخواه در این جهان گام می‌نهد و روزی هم باید آن را ترک کند.
انسان در این اثنا در این اندیشه است که آیا زندگی در همین دوره حیات خاکی که میان‌زا دو مرگ محصور است خلاصه می‌شود؟ و آیا جز این وجود مادی وجودی دیگر نیست و بر ویژگی‌های فردی و شخصیت‌ها مهر عدم می‌خورد؟
اگر این طور باشد زندگی در هر حالت غم‌انگیز و درد آلود است. اما اگر اینگونه بیندیشیم که حرکت انسان جهان حرکتی توحیدی است، از حرکت نمی‌ایستد و مرگ شکسته شدن قفس تنگ‌ و محدود تن وآزاد شده از آن و ورود به حوزه‌ی بسیار وسیع‌تر و منطقه‌ای دل‌انگیز و ایده آل است در این صورت مرگ جز تعویض قالب و تغییر لباس نیست. و او برای عروج از مرحله‌ای به مرحله و نشئه دیگر دیگر و پرکشیدن به سوی بی‌نهایت لباس برزخی را به دور‌ می‌افکند و لباس ابدی می‌پوشد، پیداست که مرگ در این صورت برای انسان یک تحول سرشار از خیر است که در آن هر چیزی هویت خویش را باز می‌یابد.
معاد اصل مسلم دین ماست و در آیات قرآن تاکید بسیار زیادی بر معاد شده است و این خود گواه آشکاری بر اهمیت این موضوع است.
معاد در لغت و اصطلاح:
معاد در لغت به سه معنی آمده است. اول عود و رجوع به جایی یا به حالی که از آن منتقل شده باشد دوم مکان عود یا بازگشت و سوم، زمان عود. 
عده‌ای گفته‌اند معاد مصدر است به معنای بازگشتن و برخی گفته‌اند معاد، در اصل معود بوده است یعنی محل عود و بازگشتن   و ‌آن همان صحنه قیامت و محشر است. 
اگر هم به معنای مصدر بگیریم می‌تواند به معنای بازگشتن و عودت روح انسان به بدنش باشد بعضی گفته‌اند معاد یعنی بازگشت  انسان به جای اصلی خود جای اصلی او خداست که همه به سوی او باز می‌گردند در هر صورت اگر به معنای زمان، مکان، یا مصدر بگیریم هر سه به یک چیز بر می‌گردد و آن روحانی و جسمانی است.
خصوصیات موجود مادی  و غیر مادی
ماده از نظر فلاسفه الهی عبارتست از قوه محض و قبول محض و فعلیت آن همان قوه همه فعلیت ها بودهاست و با قبول هر فعلیتی و یا هر صورتی به صورت همان فعلیت و صورت در می آید. 
ماده دارای آثار و لوازم خاصی است و هیچ موجود مادی از این آثار و لوازم خالی نیست چون این آثار لازمه‌ی و جود عینی انسان است.
آثار و لوازم وجودی انسان به دو بخش تقسیم می‌گردد قسمتی آثار و لوازم موجود در موجودات مادی و قابل توجیه و تفسیر با آثار و لوازم احکام مادی است ولی قسمتی از آنها آثار و لوازم خاصی است، که در موجودات مادی نمی‌تواند باشد و قابل توجیه و تفسیر با موازین مادی نیست.
این قسمتی از آثار وجودی انسان، آثار یک موجود بالاتر از ماده و مادیات و موجود مجرد از ماده است و حکایت از این واقعیت می‌کند که در انسان علاوه بر ترکیب مادی آن، حقیقت دیگری هم وجود دارد که از سنخ مادی نیست. ادراکات مختلف انسان حاکی از این بعد وجودی انسان است. 
آنان که روح مجرد و غیر مادی را در انسان انکار می کنند و غیر از ساختمان مادی بدنی به حقیقت دیگری به نام روح عقیده ندارند، در تجزیه و تحلیل علمی قطعا به بن‌بست خواهند رسید. 
بدن مادی مانع رسیدن به قرب الهی نیست
 یکی از اشکالات وارده بر معاد خصوصا معاد جسمانی این است که گفته‌اند ماده باعث بعد و دوری انسان از مبدا و خدا می‌شود و اگر اقرار باشد انسان با همین بدن مادی در عالم آخرت زنده شود نسبت به مبدا بعد دارد و قرب به مبدا پیدا نکرده و نمی‌کند.
زیرا خاصیت عالم طبیعت و ماده این است که انسان را از مبدا دور می‌کند اگر غایت، خدای متعال است و رسیدن به لقاء او باید این عالم طبیعت را کنار بگذاریم تا به آن مقام قرب و مقام انسان اکخبر که مقام خشنودی ذات حق و قرب به حق است برسیم پس بازگشت با بدن دنیوی در قیامت  مانع از رسیدن به آن مقام است. 
در پاسخ به این اشکال این طور می گوییم که ماده بر حسب ذات این طور هست و لیکن نفس وقتی عبودیت پیدا کرد و به سیر و سلوک راه پیدا کرد، از حجاب بیرون می‌آید. و قرب برایش حاصل می‌شود.
در همین دنیا هم اولیاء خدا در عالم طبیعت بودند ولی درعین حال قرب به ذات خدا داشتند و حقایق اخروی را می‌دیدند و لمس می‌کردند. ائمه معصومین(ع) در همین عالم بودند. با همین بدن خاکی و طبیعی قرب به خدا داشتند و به حقایق اخروی آنها در همین عالم خاکی و طبیعت بودند و در عین حال قرب به خدا داشتند پس بدن مادی مانع رسیدن به قرب و لقاء خداوند نیست.
حضرت علی(ع) می‌فرمایند: اگر کشف حجاب بشودو پرده‌ها کنار برود چیزی به یقین خود نتوانم افزود.
سخن ملاصدرا درباره سیر تکاملی نفس:
درباره نفس، صدرالمتالهین قائل است که مبدئش جسمانی است و نهایتش روحانی یعنی:  النفس جسمانیه الحدوث، روحانیته البقاء و سیر ترقی و تکامل انسان از مراتب مادی به سوی مراتب معنوی و روحانی است و بنابر حرکته جوهریه در ذات و کینونت خود متحرک  است موجودات  مادیه از نفس استعداد هیولانی  خود، در خود، حرکت نموده و پس از خلع و لس‌های عدیده به مرحله تجرد می‌رسند.
در آیات قرآن سیر تکامل و ترقی انسان را از مراحل اولیه به نحو تغییر و تبدیل بیان می‌کند آیات قرآن با دقت و لطافت چشمگیری بر طبق حرکت جواهری که او مبرهنی است رسیدن انسان را از مراحل نازله و جودی به مراتب عالی و رسیدن به قرب الهی بیان می‌کند و به خود در این باره احسنت می‌گویند و با عبارت تبارک الله الحسن الخالقین تمجید می‌کند.
حرکت‌های روح اصلی و حرکت بدن، فرعی است
در حرکت انسان به سوی معادف آنچه که اصالت دارد و حرکت در حقیقت، حرکت اوست.
روح انسان بوده و جسم و بدن در این حرکت اصالت نداشته و حرکت آن جنبی و فرعی است اصل انسان و حقیقت او همان روح اوست و بدن ابزار و جزئی از موجودیت انسان است.
 حال که معلوم  گردید اصل انسان، روح اوست آنچه در حرکت انسان به سوی لقاء رب نیز اصالت داشته و از اول وجود انسان و حرکت او نقش اصلی و اساسی و تعیین کننده خواهد داشت، روح انسان است و نه جسم و بدن حرکت جسم و بدن جنبی بوده و در سازندگی و انتخاب مسیر و پیش رفتن  در آن و ادامه حرکت  هیچگونه نقشی برای حرکت جسم  وبدن نیست.
روح وقتی به مرحله بلوغ شرعی می‌رسد با اراده واختیار مسیر خود  را در انتخاب می کند و نقش اساسی در حرکت به دست روح می‌افتد، انسان که مجموعه‌ای است از ترکیب بدنی و روح همگام با همه وجود وهستی در حرکت به سوی نقطه‌ای است که همه به سوی آن در حرکتند. مسیر حرکت روح و مسیر حرکت جسم هر کدام مسیر خاصی است.
در حرکت انسان به سوی معاد روح با انقطاع از بدن وارد برزخ شده و با مرگ برزخی هم وارد حشر می‌شود. و به سیر خود ادامه می‌دهد و جسم و بدن هم در همین نظام مادی حرکت جدیدی را شروع می‌کنند یعنی تبدیل به ذرات ارضی می‌شود و با تبدیل کلی نظام مادی و آسمان و زمین، ذرات بدنی هم تغییر صورت می‌دهد و لطیف‌تر می‌شود و همگام با کل نظام  مادی و آسمان و زمین، ذرات بدنی هم تغییر صورت می‌دهد و لطیف‌تر می شود و همگام با کل نظام مادی تحول یافته وارد حشر می‌شود و این درحالیست که روح با پیمودن مرحله برزخی و تحولاتی که پیدا کرده وارد حشر شده است هم روح تحولاتی یافته و ابزار عمل بودن برای آن درنظام حشر را پیدا کرده است. این جاست که این ذرات بدنی به صورت بدن برای روح در آمده، و روح و بدن باز با یکدیگر متحد می‌شوند و روح به بدن وارد می‌گردد هم روح همان روح است و هم بدن همان بدن موجود در دنیا الا این که هر دو متناسب  عالم حشر گشته‌اند/
در همه‌ی این مراحل اصل همان روح است و حرکت اصلی از آن روح است بدن هم حرکت فرعی متناسب با حرکت روح خواهد داشت.
روح در وجود انسان اگر چه از عناصر مادی سرچشمه نمی‌گیرد ولی در صورت اثر دادن، به عناصر مادی احتیاج دارد که تا زمینه جریان روح در بدن مساعد باشد و روح هم منشا اثر شود ولی اگر ذره‌ای از عناصر مادی بدن که محل جریان روح است مفقود شود به محل عبور روح صدمه وارد می‌شود وقتی که مدار روح مصدوم است منشا اثر نخواهد بود.
پس دخالت عناصر مادی در روح بشر جنبه تقویتی دارد نه جنبه روح سازی و روح آفریده دارند. یعنی عناصر مادی در بدن روح آفرین نیستند ولی روح پرور هستند. طراوت بدن و رشد عناصر مادی در تقویت ذوق روح دخالت دارند. 
حرکات بشری و مفاهیم عالیه انسانی به روح مستند است نه بر عناصر مادی بدنی 
دانشمندان الهی عقیده دارند که من کلمه ایست که به روح برگشت میکند و از روح حکایت می‌کند چون این من تغییر ناپذیر است.
معاد  جسمانی یا روحانی است
جمهور از مسلمانان وعامه فقها و اصحاب حدیث (اخبار یون) قائلند که معاد جسمانی فقط است بنابراین که به عقیده آنان روح در نزد آنان جسم ساری در بدن است مانند آتش در زغال و آب در گل و یا چربی در زیتون و جمهور از فلاسفه وتبعه‌ی فلاسفه مشائیون             قائل به این معنی هستند که معاد روحانی فقط است که آن عقلی فقط باشد زیرا صورت و اعراض بدن به مرگ معدوم و تعلق روح به بدن قطع می شود و دیگر به بدن شخص دفعه‌ی دیگر عود نخواهد نمود زیرا معدوم نمود نمی‌نماید و روح جوهری است مجرد و باقی و راهی به سوی فنای آن نیست و پس از مرگ روح بر نمی‌گردد و به عالم مفارقات می‌رود و بسیاری از بزرگان حکما و بزرگان مشایخ عرفا و جماعتی از متکلمین مانند غزالی و کعبی و حلیمی و راغب اصفهانی و بسیاری از اصحاب امامیه مانند شیخ مفید و ابی جعفر طوسی و سید مرتضی علامه حلی و محقق طوسی معتقدند به معادین و قائل به قول معادین (معاد جسمانی و روحانی معا) هستند جمعا قائل به این معنی هستند که روح مجرد در محشر عود به این بدن می‌نماید.
نظر ملاصدرا درباره‌ی معاد جسمانی
ملاصدرا می‌فرماید که انسان مرکب از بدن و روح می‌باشد. وی معتقد است که برای بدن و روح و قوای جزئیه روح و عقل هر کدام کمالات وعایات و هدف‌ها و مجازاتی است و برای اکثر مردم که از اعوام هستند و برای آنان هدفهای روحانیه مناسب آنها نیست پس لازم می‌آید به فرض آن که معاد صرفا روحانی باشد حقشان تعطیل  شود و اگر جسمانی فقط باشد لازم می آ‌ید حق علمائی که ترقیات روحانی کرده اند ضایع شود از این روست که برای آن که  حق همه رعایت شود باید معاد جسمانی و روحانی معاد باشد. این قوی قوی‌ قوی  و رای جزیل است. 
ثبوت معاد جسمانی  و روحانی توام با هم بعد از م ت، اصل مذهب و اعتقاد جمع کثیری از متکلمین خاصه و عامه می باشد. 
و اگر گفتیم در قیامت انسان بازگشت می‌کند یعنی آن چه که بود باز می‌گردد و ارواح بود و بدن اگر فقط روح بیاید نیمی از انسان آمده و همچنین اگر فقط جسم بیاید باز نیمی از روی است.
به عقیده ملاصدرا عالم پس از مرگ  از بهشت و جهنم و مظاهر لذات و آلام گرفته تا مورد قصور و نظائر آن ها موجوداتی نیستند که ورای نقس و فعالیت‌های آن وجود داشته باشند یعنی و جود جداگانه ومستقلی غیر از روح و فعالیت‌های او داشته باشند.
در آن عالم هر چه هست نفس است و فعالیت‌ها و تجلیات و افعال او روح و باقی بیقا اوست وگرنه عذاب و ثوابی، تلذذات وتنعماتی، غیر از آن چه که نفس در اثر مشکلات و مکتسباتی که در دنیا کسب کرده بود و مطابق همان اندوخته ها صورت‌های مناسبی آفریده و از آنها عذاب می‌کشد و یا لذت می‌برد، وجود ندارد.
ملاصدرا اضافه می‌کند که آدمی پس از مرگ برای چشیدن ثمرات تلخ و شیرین اعمال خویش مبعوث و برانگیخته خواهد شد  اما با جسمی که هر کس آن را ببیند بگوید: این همان آدم دنیوی است.
یعنی روح آدمی طوری تنزل می‌کند و تجسم پیدا می‌کند که تمام خصوصیات انسان دنیوی، جز جرمانیت و ماده دنیوی بوده او را داراست و هر کس او را ببیند می‌شناسد و می‌گوید این شخص همان فلانی است. 
نظر ابن سینا درباره معاد جسمانی :یک نوع از معاد مورد قبول شریعت اسلام است ولی راهی برای اثبات آن جز از طریق شریعت و تصدیق نبوت در دست نیست و آن عبارت از معاد جسمانی و لذات و آلام جسمانی به قدری معلوم است که احتیاج به تعلیم و بیان ندارد زیرا ائین و شریعت صحیح و حقیقی که آقا و مولا و پیغمبر گرامی ما حضرت محمد(ص) برای ما آورده در آن طوری کیفیت سعادت و شقاوت بدن را که عبادت از لذات و آلام جسمانی است توضیح داده  که ما را از هر گونه توضیح و تفسیر بی نیاز نموده است.
معاد جسمانی در ترازوی عقل
عقل  می‌گوید: روح و بدن دو حقیقت جدا از هم نیستند بلکه کاملا به هم پیوسته‌اند و همانند مادده و انرژی لازم و ملزوم یکدیگرند با هم پرورش می‌یابند و با هم تکامل پیدا می‌کنند. بنابراین ادامه بقای هیچ یک از آن دو ممکن نیست این از یکسو
از سوی دیگر همانطور که جسم دو انسان از تمام جهات مثل هم نیست و حتی خطوط سرانگشتان دو نفر نیز مثل هم نیست دو روخ نیز همانند یکدیگر نیست و همان طور که جسم بدون روح ناقص است روح نیز بدون جسم کمبود دارد و اگر در جهان برزخ این دو از هم جدا می‌شوند جنبه‌ی موقتی دارد و در همان مرحله موقتی نیز فعالیت‌های روح محدود است و لذا زندگی برزخی به هیچ وجه توسعه زندگی عالم قیامت را ندارد.
روح فرمانده و عامل موثر و بدن فرمانبر و ابزار کار است همانطور که  هیچ فرمانده و هنرمندی از فرمانبر و یا ابزار کار بی نیاز است، روح هم برای ادامه فعالیت‌های خود بی‌نیاز از جسم نیست،‌منتها روح در جهان دیگر چون در سطحی بالاتر از این جهان قرار می‌گیرد به همان نسبت باید جسمی کاملتر و عالی‌تر در اختیار داشته باشد و چنین هم خواهد بود.
در هر صورت جسم و روح همزاد یکدیگر و مکمل یکدیگرند و بنابراین معاد نمی‌تواند تنها جنبه‌ی روحانی و یا تنها جنبه‌ی جسمانی داشته باشد.
معاد جسمانی از نظر قرآن:
اعتقاد به این که روح آدمی در قیامت همراه جسم محشور می‌شود و ثواب و عقاب می‌بیند، نه به طور تنهایی و بدون جسم اعتقادی است که بسیاری از مسلمانان به آن پای‌بند هستند و  به خصوص اسلامی نیز به طور روشنی با آن دلالت دارد.
آیات بسیاری در قرآن دلالت بر معاد جسمانی دارند، از آن جمله (مِنْها خَلَقْناکُمْ وَ فِیها نُعِیدُکُمْ وَ مِنْها نُخْرِجُکُمْ تارَةً أُخْرى‏). ما شما را هم از این خاک آفریدیم و هم به این خاک باز می‌گردانیم و همه باز دیگر از این خاک بیرون می‌آوریم.
وَتَرَى الْمُجْرِمِینَ یَوْمَئِذٍ مُّقَرَّنِینَ فِی الأَصْفَادِ و در آن روز بدکاران و گردنکشان را زیر زنجیر قهر خدا مشاهده خواهی کرد. 
و یا آیات 78 و 79 سوره یس: وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِیَ خَلْقَهُ قَالَ مَنْ یُحْیِی الْعِظَامَ وَهِیَ رَمِیمٌ، قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَهُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ
و برای ما مثلی(جاهلانه) زد و فراموش کرد آفرینش را گفت که زنده می‌کند این استخوان‌های پوسیده را؟(ای رسول ما) بگو خدایی زنده می‌کند که اول بار آنها را حیات بخشید و او به هر خلقت، دانا (و قادر) است.
آیات و نمونه‌های بسیاری دال بر معاد جسمانی در  کتاب قیامت در قرآن تنظیم احمد رهبری در صفحات 195 تا 199 آمده است. که بنده به ذکر این سه آیه اکتفا نموده‌ام.
نتیجه گیری:
مخالفان ومنکران معاد هیچ دلیل و برهان علمی برای خود ندارند بلکه تنها زنده شدن را یک استبعاد می‌دانند قرآن می‌فرماید: وَقَالُوا مَا هِیَ إِلَّا حَیَاتُنَا الدُّنْیَا نَمُوتُ وَنَحْیَا وَمَا یُهْلِکُنَا إِلَّا الدَّهْرُ وَمَا لَهُم بِذَلِکَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا یَظُنُّونَ" کسانی که منکر معاد هستند هیچگونه دلیل علمی ندارند تنها با خیال و گمان حرفهایی می زنند. 
منکرین معاد یا به قدرت و علم خداوند ایمان ندارند و یا می‌خواهند از مسئولیت بگریزند
معاد واصل مسلم دین اسلام است آیات قرآن و روایات فراوانی بر وقوع حتمی معاد دلالت دارند جسم نه تنها مانع رسیدن به قرب الهی بلکه مجرایی برای رشد و تعالی روح به شمار می رود که روح به تنهایی و بدون جسم قادر به رسیدن به کمال والای مقدر خود نیست تمامی عقاید منکرین معاد جسمانی و تمامی شبهات وارده بر معاد جسمانی با آیات متقن و مستحکم قرآن کریم از هم پاشیده می شود روح در کنار جسم و جسم هموارد وارد عرصه محشر می‌شوند وهیچگاه جسم مانعی برای رسیدن به قرب الهی نیست.
فهرست منابع:
1- معاد شناسی آیه الله محمدحسین حسینی طهرانی- جلد 3، انتشارات حکمت، 1403 قمری
2- قیامت (بررسی مستند در اثبات معاد) آیه الله محسن خرازی- قم انتشارات قیام سال 1371
3- مصابیح الانوار- جلد 1
4- معاد یا بازگشت به سوی خدا، محمدشجاعی، تهران 1362
5- معاد، دکتر محسن شفائی، چاپ پنجم،‌وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شهریور 1361
6- اسفار ، صدر ا لمتالهین شیرازی جلد 9
7- سرنوشت انسان احمدزمردیان شیرازی، تهران، چاپ 1351
8- معاد و فردای جاویدان، سید مجتبی موسوی لاری، قم دفتر انتشارات اسلامی سال 1362
9- معاد انسان و جهان جعفر سبحانی- چاپ قم، بالا 1358
10- تحلیلی از مسئله مرگ و معاد  از دیدگاه‌های مختلف علمی و فلسفی حسن عباس‌زاده خونیقی اهری، قم، چاپ دارالنشر اسلام سال 1358
11- قیامت در قرآن، احمد رهبریف انتشارات مارلیک، تابستان 1375
12- هشتاد درس از بحث معاد، علی عراقچی همدانی، قم انتشارات اوج، 1365
13- معاد و جهان پس از مرگ آیه مکارم شیرازی قم به انتشارات سرور 1376
14- معاد، محسن قرائتی، دفتر انتشارات اسلامی قم، 1363
15- شفاء ابوعلی سینا- قسمت الهیات جلد 2
16- به سوی جهان ابدی، جلد 1 و 2 زین العابدین قربانی، مرکز بررسی‌های اسلامی قم، انتشارات شفق 1363
17- مصابیح الانور- جلد 1
18- قرآن کریم
19- معاد از نظر روح و جسم، فلسفی،‌تهران 1363
20- فرهنگ الفبایی عربی- فارسی الراشد،‌جلد 2 تالیف جبران مسعود ترجمه دکتر رضا انزابی نژاد، چاپ مشهد آستان قدس رضوی 1383


نوشته شده توسط شاهرودی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

مقالات

شاهرودی
مباحث مربوط به تدریس اینجانب مانند سرفصل ها، عناوین پژوهشهای مربوط به درس، پژوهشهای دانشجویان در زمینه های فلسفه و عرفان و سایر دروس رشته فلسفه و حکمت اسلامی به منظور استفاده دانشجویان علاقمند ارائه خواهد شد
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 70 بازدید
بازدید دیروز: 321 بازدید
بازدید کل: 2860042 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
وضعیت من در یاهو
لینک های روزانه

طهور [802]
[آرشیو(1)]
فهرست موضوعی یادداشت ها
فلسفی[82] . عرفانی[5] . قیامت صغری، برزخ، قیامت کبری، نفخ صور، عذاب[3] . توحید- نظم - مبدا- واجب الوجود- منشا انتزاع- وحدت وجود- نظم علی[3] . عظمت، علم، رحمت، محبت، ربوبیت، اراده و مشورت، خلقت، حکمت، عدل، ه[2] . فقر الی الله ، فقر ذاتی انسان[2] . مقولات، ارسطو،کانت، علامه طباطبایی[2] . ملاصدرا،علامه طباطبایی،خلود،قضای الهی،اعتیاد،فطرت . ملاک مسلمان، فرقه . ملاک نیازمندی ،حدوث وقدم ، امکان ماهوی ، امکان فقری( امکان وجودی . ناسخ.نفس.بدن.عالم . نظام احسن، شرور ، خیر ، عنایت، عدم، نسبیت، ثنویت. . نفس،تجرد نفس،بقا،معاد . نور، نورالانوار، توحید، صفات و اسماء، ذات، انتزاع. . هدایت، شریعت، محرمات، ورع . هستی- مابعد الطبیعه- وحدت- علم- حیات . واجب الوجود، حد، برهان، صفات و اسماء، ذات، مفهوم، انتزاع . واجب الوجود، وجوب وجود، شریک ، وحدت ، وحدت حقه، کثرت ، ماهیت ، ت . واحد ، صدور ، صادر اول ، عقل ، نور ، فیض منبسط ، وحدت و کثرت ، و . واژگان کلیدی: قیامت، مواقف، میزان، واحد سنجش، حساب، پرسش. . واژگان کلیدی: علم حضوری- معرفت- نفس- علم حصولی- معلوم بالذات- مع . واژه: قضاء و قدر-سرنوشت-عدل الهی-جبر- . وجوب ، امکان ، امتناع . وجوب، امکان، امتناع ،امکان فقری، معقول ثانی فلسفی، معقول ثانی من . وجود ذهنی، وجود عینی، اتحاد عاقل و معقول، حمل اولی و شایع، علم ح . وجود رابط، وجود محمولی، وجود رابطی، هلیات بسیطه، هلیات مرکبه، نس . وجود رابط، وجود مستقل، علت و معلول، رابطی . وجود- لفظ مشترک- اشتراک لفظی وجود- اشتراک معنوی وجود . وجود، اصالت، اعتباریت، براهین، اصالت وجود، ملاصدرا . وجود، حدوث، احدیت، ضرورت . وجود، ماهیت، اصالت، اعتبار، عینیت . وجود، ماهیت، اصالت، اعتباریت، توحید، حرکت جوهری. . وجود، هایدگر، ملاصدرا ، تشکیک وجود، نیهیلیسم . وحدت وجود ، وحدت شخصی وجود ، وحدت تشکیکی ، جوهر ، صفت ، حالت ، ت . یمان ، عقل ، مسیحیت ، کانت ، علامه طباطبایی . فلسفه ،سفسطه ،سوفسطائیان ،تاریخ فلسفه . عشق – مکتب اشراق – ماهیت عشق – منشأ عشق – سیریان عشق – اقسام عشق . عشق، عشق مجازی، عشق عفیف، هوس . فیض، دوام فیض، فاعلیت وجودی. . قدرت، اراده، علم، واجب تعالی، صفات، جمال، کمال، فعل، قادر، مطلق . قرب الهی، روح، جسم مادی، مانعیت ،معاد روحانی، معاد جسمانی، حرکت . قضا ، قدر ، سرنوشت ، جبر ، اختیار ، آزادی ، قضا و قدر حتمی ، قضا . کبر، تکبر، متکبر، منازعه با خدا، موانع قرب، الحاد . مرگ، قبر، ثواب، عقاب، فشار قبر . معاد جسمانی، حشر، اعاده معدوم، تناسخ، صورت نوعیه، تشخص، تجرد . معاد، معادجسمانی، کیفیت معاد، شبهه آکل و ماکول، . معقولات . معنای حیا. آثار حیا. مراحل حیا. حیای منفی. جلوه های حیا. حیا و م . عقل – نفس – عقل منفعل – عقل فعال – عقل نظری – عقل عملی - عقل متص . عقل اول، وجود منبسط، حقیقت محمدیه، نظام فیض . عقل، دین، عقل گرای حداکثری، عقل گرایی انتقادی، عقل گرایی اعتدالی . عقول عرضی، ارباب انواع، مثل افلاطونی، امشاسپندان، انوع مادی، ارب . علت- معلول اشاعره- ضرورت علی- صانعیت خدا- انکار علیت- عادت- فاعل . علت،معلول،حدوث،امکان ،ضرورت . علم . علم اجمالی،کشف تفصیلی،عنایت،قضاء،قدر،لوح و قلم . علم حضوری،خودآگاهی، شهود، مشاهده، ابصار، معرفت خیالی، مشاهدات در . علم واجب الوجود – علم عنائی – علم تام – نظام علمی واجب - معلوم ب . علم،وجود ذهنی،نفس،صدرالمتالهین . علیت، مناط احتیاج به علت، ضرورت، معیت، فقر، امکان، تجلی . عوامل وجود، ناسوت، حرکت، حادث، شرور، علم صوری‌، علم حضوری، کثرات . عین، ذهن، حرکت جوهری نفس، حدوث جسمانی آن، اتحاد عاقل و معقول. . عینیت، اتحاد عاقل و معقول، عقل فعال ، فعالیت ذهن، خلاقیت نفس حضو . عینیت، اتحاد عاقل و معقول، وحدت استعلائی نفس، فعالیت ذهن، خلاقیت . غرور- فریفتگی- خودخواهی- غرور علمی- غرور عابدان- غرور سلاطین- غر . غفلت – ضعف نفس – مرگ – پیروی از نفس – هدف – شیطان – جهل . فاعل بالطبع، فاعل بالقصد، فاعل بالرضا، فاعل بالعنایه، فاعل بالتج . 1- خشم و غضب 2- عفو و بخشش 3- کنترل غرائز 4- کظم غیط 5- صبر 6- ب . 1- مرگ 2- غلظت 3- هول و هراس 4- جاودانی 5- قبر 6- قیامت . 1. ابن سینا 2. صدرالمتألهین 3. علم 4. علم الهی 5. صور مرتسمه . آیه ولایت، حضرت علی، فخر رازی . اتحاد - احوال - ارادت - خرقه اندازی - خنا - زعاقت - سمود - مشاهد . ادراک حسی ، ادراک عقلی و کلی ، صور جزئی ، صور کلی ، علم حضوری، ع . ادراک ، اتحاد ، معقول بالذات ، تضایف . اراد ه، علم اجمالی، علم تفصیلی ، اشاعره ، علامه طباطبایی ، معتزل . اراده- استعانت- ایمان-پشیمانی- ترک- توبه-روح-سعادت- شقاوت- کمال- . اراده,حقیقت اراده,حقیقت اراده درانسان,ریشه تاریخی بحث,دیدگاه اشا . اراده، استعانت، ایمان، پشیمانی، ترک، توبه، روح، سعادت، شقاوت . استغنا- تکدی- درویش- زهد- صوفی- فقر- فنای نفس- قناعت . اسماء ذات، صفات، افعال – امهات اسماء – امهات صفات – جمال الهی – . اشتراک وجود، انقسام وجود، واجب و ممکن، تشکیک وجود، وجود،مفهوم وج . اصالت - اعتباریت- حقیقت- وحدت - مشترک - بساطت - تشخص - تصور - تع . اصالت- اعتباریت- حقیقت - وحدت - مشترک - بساطت - تشخص - تصور - تع . اصل علیّت، حکمت متعالیه، فلسفه اسلامی. . اعاده معدوم ،غزالی ،عبدالجبار معتزلی . امکان شناخت- راه های شناخت- علم حصولی- علم حضوری- بساطت خداوند . انوار مجرده –ممکن اشرف _ ممکن اخس _شیخ اشراق-کمال وجودی . اومانیسم سکولار،سکولاریزاسیون،انسان گرایی،دنیاگروی، آزادی،فردگرا . بازی زبانی, شباهت خانوادگی, تسمیه, زبان خصوصی, ادراکات اعتباری و . باقلانی، اشاعره، جوهر فرد، عرض، قدرت الهی . بداهت- وجدانیات- ثبوتی- و-دت- اشتراک- تباین . برهان صدیقین، ابن سینا، ملاصدرا ، مفهوم وجود ، حقیقت وجود . برهان وجودی، برهان جهان شناختی و غایتگرایانه، برهان اخلاقی، برها . تسلیم - خالص - اخلاص- دین- راضی- صدق - عمل ادمی- میل ادمی- نفس . تشکیک- کثرت- وحدت وجود . تناسخ - مرگ - معاد جسمانی - حرکت جوهری - قوه - فعل . توبه، رجوع و بازگشت، تصمیم، ترک معصیت، سلوک عرفانی، مخالفت با نف . توحید، توکل، خوف، رجاء، معصیت، پایه دین، توحید ذاتی، خائف . توکل - متوکل - اسباب و علل - حقیقت توکل . تولد، تولید، اشاعره، کسب افعال. . تکامل، تطور، داروین، مذهب . ثبوتی، ذاتی، فعلی،علم، قدرت، حیات، خالق، رزق، اراده . جبر، اختیار، تفویض، امر بین الامرین، اراده، انسان و سرنوشت. . جوهر، عرض، نومن، فنومن. . حرکت،زمان، دازاین، حرکت توسطیه، حرکت قطعیه. . حصولی . حضوری . حیات، کمال وجودی، سریان وجود، سریان حیات . حکمت الهیه ، علوم عالیه ، حقیقت وجود ، ذلّ عبودیت ، فقر و فاقه ، . حکمت الهیه، علوم عالیه، حقیقت وجود، ذلّ عبودیت، فقر و فاقه، علم . خدا، جهان، تقابل خدا و جهان، صدور عالم، روح، هبوط، جسم . خشیت – خوف – امید- عذاب – بهشت- رجاء- امل- نعمت . خوف ، آخرت، عذاب ، افضل ، قیامت، خائفان ، صفات، مقربان، غفلت، رج . ذکر، درجه ، قلب ، تطمن القلوب، آرامش ، تنهی عن المنکر . رابطه، رابطه دین و أخلاق، ادراکات اعتباری، علامه طباطبائی، ایمان . راه فطرت ، برهان فطرت ، برهان اجماع عام . رسوم خلقی، حضرت جمع، بقا، فنا، سقوط شهود . رضایت، سخط ،رضای عوام ،رضای خواص . زهد، زهد اسلامی، زهد کوفی، رهبانیت، ترک دنیا، پشمینه پوشی، مراتب . شرور، خیر، شر، خدا، نظام احسن، عالم طبیعت، جهان مادی، ضرورت، قدر . شناخت-معرفت-شناخت فلسفی-شناسایی . . شوق ، اشتیاق ، محبت ، دیدار. . شک دستوری – کوجیتوی دکارت – دکارت – غزالی – شک- فلسفه تطبیقی . شک، شکاک، شکاکیت، شکاکان معروف . شکر، معرفت نعمت ، ارکان شکر حقیقی،تقسیم شکر، محابّ ، مکاره ، است . صدق، کذب، ملاک، مطابقت، انسجام، پراگماتیسم . طمس، تجلی، اکوان، اعیان ثابته، تعینی، منطوی، منفعل، اقدس، مقدس. . عاقل، معقول، معلوم بالذات، معلوم بالعرض، اتحاد . عالم مثال ـ صور معلقه ـ مثل معلقه ـ عالم خیال ـ خیال متصل ـ خیال . عجب -معجب-عجب به عبادت –عجب به ورع و تقوی –عجب به حسب و نسب –عجب . عدل الهی- ظلم- عدل و حکمت- حسن و قبح .
نوشته های پیشین

فلسفی
وجود خدا
توحید
وحدت و بساطت
برهان صدیقین
صفات خدا
علم
جبر و اختیار
شرور
عوالم وجود
عدل الهی
حدوث و قدم جهان
عرفان عملی
عرفان نظری
صدور وحدت از کثرت
موضوعات تحقیق
فهرست منابع
سرفصلها
مهر 1387
شهریور 1387
مرداد 1387
اردیبهشت 1387
آبان 1387
بهمن 1387
اسفند 1387
فروردین 1388
اردیبهشت 1388
خرداد 1388
تیر 1388
مرداد 1388
مهر 1388
آبان 1388
دی 1388
بهمن 1388
اسفند 1388
فروردین 1389
اردیبهشت 1389
خرداد 1389
خرداد 89
تیر 89
مرداد 89
شهریور 89
مهر 89
آبان 89
آذر 89
دی 89
بهمن 89
اسفند 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
خرداد 90
تیر 90
شهریور 90
مرداد 90
مهر 90
آبان 90
آذر 90
دی 90
بهمن 90
اسفند 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
تیر 91
مرداد 91
شهریور 91
مهر 91
آبان 91
آذر 91
لوگوی وبلاگ من

مقالات
لینک دوستان من

پایگاه طهور
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

آفرینش از دیدگاه سهروردی
تجرد و ادامه حیات نفس پس از مرگ قسمت دوم
تجرد و ادامه حیات نفس پس از مرگ قسمت اول
اعاده معدوم از دیدگاه غزالی و قاضی عبدالجبار معتزلی
عنوان: علم الهی از دیدگاه ابن سینا
عنوان: قاعده الواحد از دیدگاه ملاصدرا قسمت دوم
عنوان: قاعده الواحد از دیدگاه ملاصدرا قسمت اول
جایگاه مثل در معرفت شناسی و هستی شناسی سهروردی قسمت دوم
جایگاه مثل در معرفت شناسی و هستی شناسی سهروردی قسمت اول
جایگاه مثل در معرفت شناسی و هستی شناسی سهروردی قسمت اول
[عناوین آرشیوشده]