آنکه دانش می جوید، خداوند روزیش را به عهده می گیرد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
مقالات
توحید در توکل و خوف رجاء قسمت دوم
شنبه 90 مرداد 8 , ساعت 10:11 صبح  

عنوان: توحید در توکل و خوف رجاء
پژوهشگر: فاطمه سلطان زاده
زیر نظر استاد دکتر حسینی شاهرودی
خوف و رجاء
ترس از مقام حق و یا از عذاب قیامت که معلول انواع گناهان است دیده بان دل و محافظ وجود از افعال و اعمال زشت است و امید و رجاء نسبت به رحمت دوست شفیع نفس در پیشگاه حضرت حق است ،که هر چند آلودگی و گناهت زیاد باشد در صورت توبه به عرصه آمرزش میرسی که چیزی با کرم حق و عنایت یار برابر نیست. هر کس از معرفت بیشتری نسبت به حق برخوردار است خوفش بیش تر است خوف و رجاء دو بال ایمانند که مؤمن با این دو بال به سوی رضوان می پرد و امید و خوف دو چشم عقلند ، که با این دو چشم و عده و عید حق یعنی بشارت به بهشت و انذار از جهنم را تماشا میکند . امید هر عبدی را به جانب کرم میخواند و باعث حیات قلب و نجات دل از افسردگی است و خوف باعث مرگ شهوات و هوا های نفس رسول الهی صلّ اللّه علیه و آله فرمود:
مؤمن بین دو خوف است :خوف از گذشته به اینکه مبادا آنچه از عمر گذشت موافق رضای دوست نگذشته باشد ،و خوف از آینده که مبادا به هوا و هوس بگذرد و حاصل و ثمری برابر با میل یار ببار نیاورد. هر کس حضرت معبود را براساس خوف و رجای مساوی عبادت کند هرگز گمراه نمی شود و به امیدی که دارد به رحمت جناب یار میرسد ، چرا که امید زیاد به حالت خطرناک امن از عذاب و مکر میرسد و خوف زیاد به یأس از رحمت دوست می کشد و اضافه هر یک بر دیگری خطر عظیم است . خوف و امید هر کدام مسلک خاصی هستند و هر یک به کسی منسوب است؛ امید مسلک عاشق است و عاشق همیشه در این احساس است که معشوق چه وقت به آزار و عذاب عاشق راضی است . و خوف  مسلک زاهد است که مولای خود را به عنوان سلطان قهر اخذ کرده و از این جهت در جمیع حرکات و سکنات از او خائف و هراسان است که مبادا خلاف میل دوست واقع شود .
انواع خوف و رجاء: خوف دو نوع است 1- خوف ثابت 2- خوف معارض خوف ثابت که مر کوز در طبع است و به مقتضای آن ایتان اوامر و اجتناب از نواهی انجام می گیرد و مسامحه که از توابع رجاء است از او ناشی نه می شود و به سبب معارضه خوف با رجاء تزلزل و اضطراب به هم نمی رساند و این چنین خوف بدون شک مغفرت است . خوف معارض خوفی است که هر چند گاه معارضه با امید می کند و به سبب معارضه در اساس خوف تزلزل به هم می رسد ، امّا به ملاحظه مرجّحات خوف برگشت به خوف ثابت می کند و مانند خوف ثابت سبب
نجات می گردد .
 امید هم دو امید است : امید ثابت ، امید مسافر(غیر ثابت) امید ثابت از برای صاحب امید ملکه و فطری است و صفتی است راسخ و این امید موجب قوّت عشق
و محبّت نسبت به محبوب است . امید مسافر (غیر ثابت) در مرحله حال است وبه مرتبه رسوخ نرسیده واین امید مصّحح عجز و تقصیر و حیاست  با این معنی که دارنده آن به عجز و تقصیرش راه برده و دانسته که کفایت تمام مهمات فقط به دست حضرت اوست و جنابش وقتی در دنیا با بنده امیدوارش به نیکی معامله کند به طریق اولی معامله اش در آخرت با بنده اش بهتر و نیکوتر است  . حضرت امام صادق (ع) می فرماید: که خوف الهی رقیب دل و دیده بان دل است و محافظت
 می کند و نگاه می دارد نفس را از افعال و اعمال بد، رجاء و امیدواری رحمت حق ؛شفیع نفس است و به نفس می گوید :هر چند مخالفت حکم الهی موجب خسران و بعد از رحمت است اما خداوند تعالی کریم است و در اعلای مرتبه کرم و رحم است و گناه تو در جنب رحمت او قدری ندارد، خاطر جمع دارد . حاصل آنکه حق سبحانه و تعالی به وفور عفو و رحمت و شمول لطف و مکرمت که  مثمر رجا و امید است موصوف است .هم چنین بارگاه کبریا و جلال او به   جنود  قهر وسطوت که مورث خوف و بیم است مخفوف است . پس باید که در بندگان  امید و بیم یکسان باشد. هیچ یک بر دیگری زیاده نبوده باشد.  و امیدوار باش به رحمت او و امیدواری نه گمان بری که اگر نزد او آئی  به گناهان جن و انس  هر آینه بخشد و بیامرزد تو را.  ریشه های خوف ممکن است ترس از پروردگار سرچشمه های زیادی داشته باشد ولی ریشه های عمده آن سه چیز است.
1- معرفت خداوند هنگامی که آدمی در کنار اقیانوس خروشانی قرار می گیرد وحشتی به او دست می دهد نه از سر ضرر رسیدن به او بلکه موجود کوچک وقتی عظمت موجود بزرگی را درک کند هراسان می شود چنان که وقتی در برابر فرد شریف و بزرگی قرار می گیریم در خود ترس را احساس می کنیم چرا که درک اُبهت و شخصیّت او چنین اثری در ما به وجود می آورد . اگر فردی بلندای عظمت الهی و دریای خروشان سرمدی را درک نماید و در قدرت ،عزت ،شوکت و جبروت او غرق گردد و در وی اثر گذاشته و با ذکر و یاد خدا به لرزه می افتد . 2.ترس از عملکردها : پارسابان راستین نه تنها از عملکرد ها؛بلکه از عبادت های خویش هم وحشت دارند چه این که نمیدانند سرانجامشان چه خواهد شد وآنان میدانند که حق معبود را نمی توان ادا کرد.
3- ترس از عدالت پروردگار اگر فردی تمام عمر را عبادت کرده باشد؛خداوند می تواند برای یک معصیت او را عذاب کند؛چنان که در قیامت برای هر کس سه دیوان را می گشایند : دیوان نعمت ها؛دیوان عبادت ها و دیوان گناهان؛دیوان عبادت توان مقابله با دیوان نعمت ها را ندارد . اما دیوان معصیت ها بر شانه افراد سنگینی می نماید . این چنین است که افراد پاکدل و پارسایان روشن ضمیر به خاطر شناخت ،عدالت و عظمت کردگار و خطر های سخت رستاخیز از خوف
الهی بدن هایشان ضعیف و نحیف میگردد. آثار ترس الهی ترس از خداوند ،ثمره های فراوان دارد ولی از همه مهمتر دو اثر ذیل است
 الف)  پرهیز از گناهان خوف از پروردگار، عفت، پاکدامنی و پرهیز از گناهان را نصیب خدا ترسان می نماید و صیانت نفس را از مخالفت با خداوند به ارمغان
میآورد از این روی خوف؛همانند خالی بر گونه پارسایان پدیدار بوده و مدال افتخار آنان است.
ب) ایمنی از عذاب قیامت ترس از حق تعالی ؛سعادت آخرت و ایمنی از عذاب آن جهان را ره آورد دارد.
امیدوار بودن مؤمنان در کنار ترس داشتن:مؤمنان راستین همان گونه که از خداوند واهمه و ترس دارند، تنها به او امید دارند و از دل بستن به غیر او پرهیز دارند .
انواع امید: همان گونه که در زندگی دنیا امید ها دو گونه اند و سازنده و ویران گر ؛آرزوهای ویرانگر ، امید های آرمانی و ایده آل است که تحقق پذیر نیستند، یا آرزوهایی که بر اثر طغیان نفس ،شهرت طلبی و سلطه جویی صورت می پذیرد که در امور معنوی و اخلاقی نیز امید سازنده و ویرانگر وجود دارد. آرزوی سازنده، امید داشتن به خداوند جهان و دریای رحمت اوست، ولی آرزوهای ویرانگر آن است که دل و امید به غیر خدا باشد و از غیر حضرتش چشم طمع داشته باشد . بنابراین امیدوار بودن به لطف پروردگار بایستی همراه با عمل، برابر دستورات شریعت باشد . راهکارهای به دست آوردن ترس و امید :بعضی بزرگان عرفان و اخلاق راهکارهای مهمی را درباره به دست آوردن صفت خوف و رجاء
نمایانده اند که به نمونه های آن اشاره می شود .ضرورت غلبه خوف پیش از مرگ راه درست در خوف و رجاء تعادل است تا انسان به واسطه امید های زیاد به وادی آمال بی جا کشیده نشود و از سویی به واسطه خوف بسیار، به سوی ناامیدی گام بر ندارد از این رو باید ترس و امید همسان و متعادلی داشته باشد و لکن در مواردی ضرورت هر یک بر دیگری تقدم دارد چنانکه فیض کاشانی (ره)می فرماید:برای بنده پیش از رسیدن مرگ،غلبه خوف سزاوار تراست چرا که خوف تازیانه است که آدمیان را به عمل وا می دارد،آتش شهوت ها را فرو می نشاند و دوستی دنیا را سرکوب می کند،گنه کار مغروری که به عبادت پشت کرده ومرتکب گناه میشود و در عین حال امیدواری دارد، درباره چنین فردی،جزء داروی خوف نباید چیز دیگری به کار برد اما در هنگام مرگ چون دوران عمل پایان می یابد در آن زمان آدمی اسباب ترس را نمی تواند تحمل کند چرا که رگ دل او پاره  می شود لذا باید امیدواری او غلبه کند.
توازن بین خوف و رجاء:کمال انسانیت این است که بندگی خدا در تمام ابعاد وجود
انسان ظهور پیدا کند یکی از ابعاد وجودی انسان خوف است و کمال عبودیت اقتضا می کند که به عنوان عبادت در وجود انسان ظهور پیدا می کند ، از این رو این خوف حتی در معصومان (علیهم السلام)و کسانی که اصلا گناهی مرتکب نشده اند نیز وجود دارد. آنها با این که می دانند مورد آمرزش خدا قرار می گیرند اما به دلیل توجهی که به صفت قهاریت خداوند دارند، در حالاتی قهر خدا را می بینند و خودشان را فراموش می کنند، رجای آنها نیز در اثر توجه به صفات جمالیه خداوند است. البته در این مرتبه نیز ممکن است در وجود بعضی افراد خوف بیش از رجاء ظهور پیدا کند و یا بر عکس.کامل ترین افراد کسانی هستند که در وجودشان هر دو عامل خوف و رجاء درحد تعادل وجود داشته باشد.خوف و رجاء امری تشکیکی و ذو مراتب است و دارای حد نصابی است که مومن باید حداقل مرتبه آن را داشته باشد. اگر امید انسان به رحمت خداوند به گونه ای باشد که فکر کارهای او دیگر دخالتی در آن ندارد قدر رحمت خدا واسع است که همه را
 می آمرزد باعث می شود تا انسان گستاخ شود و از ارتکاب گناهان باکی نداشته باشد  این امید در واقع یک رجای کاذب است و واقعیّت ندارد زیرا خداوند براساس اعمال خود افراد، آنها را می  آمرزد  و به بهشت می برد و یا عذاب نموده  و به جهنّم می برد بنا براین به داشتن مرتبه ای از خوف که مانع از گناه می شود و نیز حدی از رجا که موجب انجام اعمال خوب می گردد واجب و لازم است . البته بین این دو عامل باید توازن برقرار باشد . اگر رجا طوری باشد که بر خوف غلبه کند و خوف کم شود به حدّی که دیگر انگیزه ترک گناه در انسان باقی نماند ، انسان مبتلا به گناه می شود که در آن هلاکت است . اگر خوف هم بیش از رجا باشد خطا است یعنی فرد نباید فکر کند که چون مرتکب گناهی شده است حتما خدا او را به جهنّم خواهد برد چنین فردی باید توبه کند وبا انجام کارهای خوب به رحمت و آمرزش خداوند امیدوار باشد .
نتیجه:انسانی که به خدا ایمان و اعتقاد حقیقی داشته باشد واو را با تمام وجود درک کند در مشکلات و سختی ها و در تمام مراحل زندگی بر او توکل  می کندو البته سعی و تلاش خودش می کند و میداند به درگاه کسی توکل کرده است که دست ناامیدی بر سینه ی او نمی زند. و از طرفی کسی که به خدا ایمان داشته باشد
 می داند که خوف و رجاء ملازم با یکدیگرند.              
فهرست منابع:
1- انصاریان، حسین، عرفان اسلامی جلد دوازدهم ، ناشر انتشارات پیام آزادی چاپ اول 1368
2- شهید مطهری، مرتضی توحید (مباحث جلسات بحث و انتقاد انجمن اسلامی پزشکان)  ، انتشارات صدرا چاپ سوم بها ر1374  
3- استاد مصباح یزدی، محمّد تقی، معارف قران(4و5 ) راه و راهنما شناسی درسهای
ناشر ، انتشارات مؤسسه ی اموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) چاپ دوم پائیز1379  
4- امام غزالی،ابو حامد،  کیمیای سعادت جلد دوم، مرکز انتشارات علمی و فرهنگی     
5- امام غزالی، ابو حامد ،احیاء العلوم الدین، 3ربع مهلکات ترجمه موید الدین محمد خوارزمی
6-استاد سبحانی،جعفر،الهیات ومعارف اسلامی، ناشر: انتشارات شفق، تاریخ نشر1371


نوشته شده توسط شاهرودی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

مقالات

شاهرودی
مباحث مربوط به تدریس اینجانب مانند سرفصل ها، عناوین پژوهشهای مربوط به درس، پژوهشهای دانشجویان در زمینه های فلسفه و عرفان و سایر دروس رشته فلسفه و حکمت اسلامی به منظور استفاده دانشجویان علاقمند ارائه خواهد شد
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 94 بازدید
بازدید دیروز: 382 بازدید
بازدید کل: 2859745 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
وضعیت من در یاهو
لینک های روزانه

طهور [802]
[آرشیو(1)]
فهرست موضوعی یادداشت ها
فلسفی[82] . عرفانی[5] . قیامت صغری، برزخ، قیامت کبری، نفخ صور، عذاب[3] . توحید- نظم - مبدا- واجب الوجود- منشا انتزاع- وحدت وجود- نظم علی[3] . عظمت، علم، رحمت، محبت، ربوبیت، اراده و مشورت، خلقت، حکمت، عدل، ه[2] . فقر الی الله ، فقر ذاتی انسان[2] . مقولات، ارسطو،کانت، علامه طباطبایی[2] . ملاصدرا،علامه طباطبایی،خلود،قضای الهی،اعتیاد،فطرت . ملاک مسلمان، فرقه . ملاک نیازمندی ،حدوث وقدم ، امکان ماهوی ، امکان فقری( امکان وجودی . ناسخ.نفس.بدن.عالم . نظام احسن، شرور ، خیر ، عنایت، عدم، نسبیت، ثنویت. . نفس،تجرد نفس،بقا،معاد . نور، نورالانوار، توحید، صفات و اسماء، ذات، انتزاع. . هدایت، شریعت، محرمات، ورع . هستی- مابعد الطبیعه- وحدت- علم- حیات . واجب الوجود، حد، برهان، صفات و اسماء، ذات، مفهوم، انتزاع . واجب الوجود، وجوب وجود، شریک ، وحدت ، وحدت حقه، کثرت ، ماهیت ، ت . واحد ، صدور ، صادر اول ، عقل ، نور ، فیض منبسط ، وحدت و کثرت ، و . واژگان کلیدی: قیامت، مواقف، میزان، واحد سنجش، حساب، پرسش. . واژگان کلیدی: علم حضوری- معرفت- نفس- علم حصولی- معلوم بالذات- مع . واژه: قضاء و قدر-سرنوشت-عدل الهی-جبر- . وجوب ، امکان ، امتناع . وجوب، امکان، امتناع ،امکان فقری، معقول ثانی فلسفی، معقول ثانی من . وجود ذهنی، وجود عینی، اتحاد عاقل و معقول، حمل اولی و شایع، علم ح . وجود رابط، وجود محمولی، وجود رابطی، هلیات بسیطه، هلیات مرکبه، نس . وجود رابط، وجود مستقل، علت و معلول، رابطی . وجود- لفظ مشترک- اشتراک لفظی وجود- اشتراک معنوی وجود . وجود، اصالت، اعتباریت، براهین، اصالت وجود، ملاصدرا . وجود، حدوث، احدیت، ضرورت . وجود، ماهیت، اصالت، اعتبار، عینیت . وجود، ماهیت، اصالت، اعتباریت، توحید، حرکت جوهری. . وجود، هایدگر، ملاصدرا ، تشکیک وجود، نیهیلیسم . وحدت وجود ، وحدت شخصی وجود ، وحدت تشکیکی ، جوهر ، صفت ، حالت ، ت . یمان ، عقل ، مسیحیت ، کانت ، علامه طباطبایی . فلسفه ،سفسطه ،سوفسطائیان ،تاریخ فلسفه . عشق – مکتب اشراق – ماهیت عشق – منشأ عشق – سیریان عشق – اقسام عشق . عشق، عشق مجازی، عشق عفیف، هوس . فیض، دوام فیض، فاعلیت وجودی. . قدرت، اراده، علم، واجب تعالی، صفات، جمال، کمال، فعل، قادر، مطلق . قرب الهی، روح، جسم مادی، مانعیت ،معاد روحانی، معاد جسمانی، حرکت . قضا ، قدر ، سرنوشت ، جبر ، اختیار ، آزادی ، قضا و قدر حتمی ، قضا . کبر، تکبر، متکبر، منازعه با خدا، موانع قرب، الحاد . مرگ، قبر، ثواب، عقاب، فشار قبر . معاد جسمانی، حشر، اعاده معدوم، تناسخ، صورت نوعیه، تشخص، تجرد . معاد، معادجسمانی، کیفیت معاد، شبهه آکل و ماکول، . معقولات . معنای حیا. آثار حیا. مراحل حیا. حیای منفی. جلوه های حیا. حیا و م . عقل – نفس – عقل منفعل – عقل فعال – عقل نظری – عقل عملی - عقل متص . عقل اول، وجود منبسط، حقیقت محمدیه، نظام فیض . عقل، دین، عقل گرای حداکثری، عقل گرایی انتقادی، عقل گرایی اعتدالی . عقول عرضی، ارباب انواع، مثل افلاطونی، امشاسپندان، انوع مادی، ارب . علت- معلول اشاعره- ضرورت علی- صانعیت خدا- انکار علیت- عادت- فاعل . علت،معلول،حدوث،امکان ،ضرورت . علم . علم اجمالی،کشف تفصیلی،عنایت،قضاء،قدر،لوح و قلم . علم حضوری،خودآگاهی، شهود، مشاهده، ابصار، معرفت خیالی، مشاهدات در . علم واجب الوجود – علم عنائی – علم تام – نظام علمی واجب - معلوم ب . علم،وجود ذهنی،نفس،صدرالمتالهین . علیت، مناط احتیاج به علت، ضرورت، معیت، فقر، امکان، تجلی . عوامل وجود، ناسوت، حرکت، حادث، شرور، علم صوری‌، علم حضوری، کثرات . عین، ذهن، حرکت جوهری نفس، حدوث جسمانی آن، اتحاد عاقل و معقول. . عینیت، اتحاد عاقل و معقول، عقل فعال ، فعالیت ذهن، خلاقیت نفس حضو . عینیت، اتحاد عاقل و معقول، وحدت استعلائی نفس، فعالیت ذهن، خلاقیت . غرور- فریفتگی- خودخواهی- غرور علمی- غرور عابدان- غرور سلاطین- غر . غفلت – ضعف نفس – مرگ – پیروی از نفس – هدف – شیطان – جهل . فاعل بالطبع، فاعل بالقصد، فاعل بالرضا، فاعل بالعنایه، فاعل بالتج . 1- خشم و غضب 2- عفو و بخشش 3- کنترل غرائز 4- کظم غیط 5- صبر 6- ب . 1- مرگ 2- غلظت 3- هول و هراس 4- جاودانی 5- قبر 6- قیامت . 1. ابن سینا 2. صدرالمتألهین 3. علم 4. علم الهی 5. صور مرتسمه . آیه ولایت، حضرت علی، فخر رازی . اتحاد - احوال - ارادت - خرقه اندازی - خنا - زعاقت - سمود - مشاهد . ادراک حسی ، ادراک عقلی و کلی ، صور جزئی ، صور کلی ، علم حضوری، ع . ادراک ، اتحاد ، معقول بالذات ، تضایف . اراد ه، علم اجمالی، علم تفصیلی ، اشاعره ، علامه طباطبایی ، معتزل . اراده- استعانت- ایمان-پشیمانی- ترک- توبه-روح-سعادت- شقاوت- کمال- . اراده,حقیقت اراده,حقیقت اراده درانسان,ریشه تاریخی بحث,دیدگاه اشا . اراده، استعانت، ایمان، پشیمانی، ترک، توبه، روح، سعادت، شقاوت . استغنا- تکدی- درویش- زهد- صوفی- فقر- فنای نفس- قناعت . اسماء ذات، صفات، افعال – امهات اسماء – امهات صفات – جمال الهی – . اشتراک وجود، انقسام وجود، واجب و ممکن، تشکیک وجود، وجود،مفهوم وج . اصالت - اعتباریت- حقیقت- وحدت - مشترک - بساطت - تشخص - تصور - تع . اصالت- اعتباریت- حقیقت - وحدت - مشترک - بساطت - تشخص - تصور - تع . اصل علیّت، حکمت متعالیه، فلسفه اسلامی. . اعاده معدوم ،غزالی ،عبدالجبار معتزلی . امکان شناخت- راه های شناخت- علم حصولی- علم حضوری- بساطت خداوند . انوار مجرده –ممکن اشرف _ ممکن اخس _شیخ اشراق-کمال وجودی . اومانیسم سکولار،سکولاریزاسیون،انسان گرایی،دنیاگروی، آزادی،فردگرا . بازی زبانی, شباهت خانوادگی, تسمیه, زبان خصوصی, ادراکات اعتباری و . باقلانی، اشاعره، جوهر فرد، عرض، قدرت الهی . بداهت- وجدانیات- ثبوتی- و-دت- اشتراک- تباین . برهان صدیقین، ابن سینا، ملاصدرا ، مفهوم وجود ، حقیقت وجود . برهان وجودی، برهان جهان شناختی و غایتگرایانه، برهان اخلاقی، برها . تسلیم - خالص - اخلاص- دین- راضی- صدق - عمل ادمی- میل ادمی- نفس . تشکیک- کثرت- وحدت وجود . تناسخ - مرگ - معاد جسمانی - حرکت جوهری - قوه - فعل . توبه، رجوع و بازگشت، تصمیم، ترک معصیت، سلوک عرفانی، مخالفت با نف . توحید، توکل، خوف، رجاء، معصیت، پایه دین، توحید ذاتی، خائف . توکل - متوکل - اسباب و علل - حقیقت توکل . تولد، تولید، اشاعره، کسب افعال. . تکامل، تطور، داروین، مذهب . ثبوتی، ذاتی، فعلی،علم، قدرت، حیات، خالق، رزق، اراده . جبر، اختیار، تفویض، امر بین الامرین، اراده، انسان و سرنوشت. . جوهر، عرض، نومن، فنومن. . حرکت،زمان، دازاین، حرکت توسطیه، حرکت قطعیه. . حصولی . حضوری . حیات، کمال وجودی، سریان وجود، سریان حیات . حکمت الهیه ، علوم عالیه ، حقیقت وجود ، ذلّ عبودیت ، فقر و فاقه ، . حکمت الهیه، علوم عالیه، حقیقت وجود، ذلّ عبودیت، فقر و فاقه، علم . خدا، جهان، تقابل خدا و جهان، صدور عالم، روح، هبوط، جسم . خشیت – خوف – امید- عذاب – بهشت- رجاء- امل- نعمت . خوف ، آخرت، عذاب ، افضل ، قیامت، خائفان ، صفات، مقربان، غفلت، رج . ذکر، درجه ، قلب ، تطمن القلوب، آرامش ، تنهی عن المنکر . رابطه، رابطه دین و أخلاق، ادراکات اعتباری، علامه طباطبائی، ایمان . راه فطرت ، برهان فطرت ، برهان اجماع عام . رسوم خلقی، حضرت جمع، بقا، فنا، سقوط شهود . رضایت، سخط ،رضای عوام ،رضای خواص . زهد، زهد اسلامی، زهد کوفی، رهبانیت، ترک دنیا، پشمینه پوشی، مراتب . شرور، خیر، شر، خدا، نظام احسن، عالم طبیعت، جهان مادی، ضرورت، قدر . شناخت-معرفت-شناخت فلسفی-شناسایی . . شوق ، اشتیاق ، محبت ، دیدار. . شک دستوری – کوجیتوی دکارت – دکارت – غزالی – شک- فلسفه تطبیقی . شک، شکاک، شکاکیت، شکاکان معروف . شکر، معرفت نعمت ، ارکان شکر حقیقی،تقسیم شکر، محابّ ، مکاره ، است . صدق، کذب، ملاک، مطابقت، انسجام، پراگماتیسم . طمس، تجلی، اکوان، اعیان ثابته، تعینی، منطوی، منفعل، اقدس، مقدس. . عاقل، معقول، معلوم بالذات، معلوم بالعرض، اتحاد . عالم مثال ـ صور معلقه ـ مثل معلقه ـ عالم خیال ـ خیال متصل ـ خیال . عجب -معجب-عجب به عبادت –عجب به ورع و تقوی –عجب به حسب و نسب –عجب . عدل الهی- ظلم- عدل و حکمت- حسن و قبح .
نوشته های پیشین

فلسفی
وجود خدا
توحید
وحدت و بساطت
برهان صدیقین
صفات خدا
علم
جبر و اختیار
شرور
عوالم وجود
عدل الهی
حدوث و قدم جهان
عرفان عملی
عرفان نظری
صدور وحدت از کثرت
موضوعات تحقیق
فهرست منابع
سرفصلها
مهر 1387
شهریور 1387
مرداد 1387
اردیبهشت 1387
آبان 1387
بهمن 1387
اسفند 1387
فروردین 1388
اردیبهشت 1388
خرداد 1388
تیر 1388
مرداد 1388
مهر 1388
آبان 1388
دی 1388
بهمن 1388
اسفند 1388
فروردین 1389
اردیبهشت 1389
خرداد 1389
خرداد 89
تیر 89
مرداد 89
شهریور 89
مهر 89
آبان 89
آذر 89
دی 89
بهمن 89
اسفند 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
خرداد 90
تیر 90
شهریور 90
مرداد 90
مهر 90
آبان 90
آذر 90
دی 90
بهمن 90
اسفند 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
تیر 91
مرداد 91
شهریور 91
مهر 91
آبان 91
آذر 91
لوگوی وبلاگ من

مقالات
لینک دوستان من

پایگاه طهور
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

آفرینش از دیدگاه سهروردی
تجرد و ادامه حیات نفس پس از مرگ قسمت دوم
تجرد و ادامه حیات نفس پس از مرگ قسمت اول
اعاده معدوم از دیدگاه غزالی و قاضی عبدالجبار معتزلی
عنوان: علم الهی از دیدگاه ابن سینا
عنوان: قاعده الواحد از دیدگاه ملاصدرا قسمت دوم
عنوان: قاعده الواحد از دیدگاه ملاصدرا قسمت اول
جایگاه مثل در معرفت شناسی و هستی شناسی سهروردی قسمت دوم
جایگاه مثل در معرفت شناسی و هستی شناسی سهروردی قسمت اول
جایگاه مثل در معرفت شناسی و هستی شناسی سهروردی قسمت اول
[عناوین آرشیوشده]