شخص کریم و بزرگوار، نزد خداوند، خرّم و با پاداش است و نزد مردم، محبوب و باشکوه . [امام علی علیه السلام]
مقالات
معاد جسمانی
سه شنبه 89 دی 21 , ساعت 8:55 صبح  

موضوع: معاد جسمانی
گردآورنده : الهه حیدری کوچی
زیر نظر استاد دکتر حسینی شاهرودی
چکیده:

در این تحقیق سعی بر آن است که به مسئله معاد جسمانی یا همان بازگشت اجساد مادی در روز حشر است پرداخته شود و پاره ای از دیدگاه هایی که در این زمینه وجود دارد را بیان کرده و در نهایت به بررسی نظر ملاصدرا درباره معاد جسمانی بپردازیم.
واژگان کلیدی
معاد جسمانی ، حشر ، اعاده معدوم ، تناسخ ، صورت نوعیه، تشخص ، تجرد
مقدمه:
یکی از مسائل مشکل فلسفه و کلام، مساله معاد دینی یعنی بازگشت و زنده شدن اجساد مادی در روز حشر است، بحث در این است که چگونه جسد فانی و تباه شده و پراکنده با همان وصفی که در این دنیا داشته زنده می شود و مورد عقاب و پاداش اعمال خود در این دنیا واقع می گردد، در حالی که ادیان الهی قائل به حشر اجساد و عقوبت و مثوبت در روز رستاخیزند که از آن به قیامت تعبیر شده است این اصل مبتنی بر عدل الهی است یعنی عدل او ایجاب می کند که گناهکاران و ستمکاران پاسخگوی اعمال خود باشند. 
در این تحقیق سعی بر این است که چالش های مربوط به معاد جسمانی و دیدگاه ها و نظریات مراجع به معاد بیان شده و در نهایت به بررسی نظر ملاصدرا راجع به معاد جسمانی پرداخته شود.
چالش ها در بحث معاد جسمانی :
دلالت قطعی نصوص دینی بر معاد جسمانی جای شک و تردید نیست. اما این آموزه دینی در طول تاریخ با چالش های فراوان عقلی و علمی مواجه بوده است ؛ چالش هایی مانند امتناع اعاده معدوم و امتناع رجوع روح به بدن پس از جدایی و همسانی آن با تناسخ ، شبهه آکل و مأکول ، تعدد بدن دنیوی یک شخص در طول حیات با تبدل سلول ها و مبهم بودن تعلق روح به کدام یک از آنها، و نیز ناکافی بودن لایه های بالای زمین که اجساد مردگان در آن قرار دارد برای حشر جسمانی همه انسان های اولین و آخرین و ...
معاد جسمانی تنها با چالش های علمی و عقلی مواجه نیست، بلکه چالش های دینی را نیز در برابر خود دارد. مانند ناسازگاری آن با حشر انسان ها بر اساس روایات به صورت اعمال و نیات خود ( از قبیل حشر انسان به صورت خوک و گرگ و روباه و مورچه و ...) و دلالت پاره ای از روایات بر زیبارویی و جوان بودن بهشتیان ، یا زشت رویی جهنمیان ، یا بدقواره و عجیب و غریب بودن برخی از اعضا و جوارح آنها و دلالت ایات و روایات بر شدت غیرقابل تصور عذاب و آتش برای جهنمیان ، به گونه ای که کوه ها و آسمان ها و زمین در برابر آن تحمل و مقاومت نداند ، یا دلالت آیات و روایات بر وسعت فوق العاده جایگاه بهشتیان یا وفور غیرعادی نعمت ها برای آنها، یا همسران متعدد و شمارش نشدنی که همه این ها با بدن دنیوی سنخیت و سازگاری ندارند. روایات معراجیه نیز بر ایک دلالت دارد که پیامبر اکرم ( ص) در معراج با سرکشی به بهشت و جهنم ، بهشتیان و جهمنمیان را با قیافه های دنیوی آنها مشاهده کرده ، به ظاهر با معاد جسمانی همخوانی ندارد. 
دیدگاه ها در معاد جسمانی :
دیدگاه این سینا : به دلیل پاره ای از شبهات پیش گفته ( مانند استحاله بازگشت روح پس از مرگ به بدن) شیخ الرئیس ابن سینا در برخی از آثار خود ، به گونه ای معاد جسمانی را انکار کرده و معاد را صرفا روحانی دانسته است. توجیه او این است که خطابات قرانی و روایی ، با افرادی بوده که با عالم  روحانی چندان آشنایی نداشته اند، از این رو ، قرآن با زبانی ساده و قابل فهم معقولات را برای آنها در قالب محسوسات توضیح داده است. ابن سینا در این نظر ، معاد را به معنای بازگشت روح به سوی خداوند یا عالم مجردات می داند، نه عود روح به بدن. او لذت ها و دردهای جسمانی قیمات را که در شریعت آمده ، مجاز و استعاره می شمارد که شارع برای تشویق عموم مردم به کارهای نیک و ترساندن آنها از کردار زشت ، به این گونه مجازها متوسل شده است. 
امام ابن سینا در برخی دیگر از آثار خود ، این گونه قاطعانه و متهورانه سخن نگفته ، بلکه به صراحت اعلام کرده که هرچند معاد روحانی و سعادت و شقاوت عقلی روحی با عقل و فلسفه قابل اثبات است، اما معاد جسمانی که شریعت بر آن دلالت دارد و تعبدا مورد قبول است جز از راه شرع و اخبار مخبر صادق قابل قبول نیست.
دیدگاه متکلمین: در پاسخ به شبهات پیشین ، برخی از متکلمان ، توجیهات و راه حل هایی ارائه داده اند که انصافا خالی از اشکال نیست. دیدگاه آنها این است که خداوند در روز بعث، اجزای همین بدن و جسم دنیوی را دوباره جمع آوری ، جفت و جور و بازسازی می¬ کند.
صدرالمتألهین در برخی از کتاب های خود به ویژه اسفار، به نقل و نقد و بررسی این دیدگاه می پردازد و ناتمام بودن آن را توضیح می دهد. مهم ترین  اشکالی که صدرا بر آن وارد می کند این است که لازمه این تصویر از معاد جسمانی ، یکی تن دادن به نوعی از تناسخ است که بطلان آن از نظر عقل و نقل روشن است و دیگری تصویری دنیاگونه از آخرت و انسان اخروی است.
صدرالنتألهین به دو دیدگاه دیگر در باب معاد جسمانی اشاره می کند:
الف) دیدگاه کسانی که به کلی روح مجرد را منکرند و معاد را صرفا جسمانی می دانند. صدرا این دیدگاه را عوام و جاهلان و پیشه وران و بازرگانان می داند و معتقد است از آنان انتظاری بیش از این نیست زیرا آنها به اعتقادات رسمی در باب آخرت مکلف هستند تا اینکه انگیزه ای برای انجام کارهای خیر و طاعت و ترک بدی ها و گناهان داشته باشند.
ب) دیدگاه کسانی که به روح به عنوان یک جوهر عقیده دارند، اما آن را از نوع لطیف که از اجسام معمولی تابناک تر و شریف تر است می دانند، نه جوهر مجرد.آنها معتقدند حقیقت مرگ، جدا شدن این اجسام لطیف از بدن ها ، و معاد همان پیوستگی آنها به همان بدن ها است.
صدرا هیچ یک از این دو دیدگاه را نمی پذیرد و معتقد است کسی که به واسطه رسوخش در علم و شدت ریاضت و تمرینش در خصوص حکمت ، در معرفت و تعین فوق این گروه هاست، به چیزی در باب معاد و معتقد است که کنه آن را جز خداوند و راسخان در علم نمی دانند.
اصول صدرالمتألهین در اثبات معاد جسمانی :
اصل اول:
قوام بقای هر موجود طبیعی در این عالم به صورت نوعیه اوست که مبدا فصل اخیر اوست نه به وجود اجناس و فصول عالی یا متوسط اگر اجناس یا فصول عالی و متوسطی داشته باشد. زیرا اجناس و فصول مذکور همگی لوازم ذات و حقیقت اویند نه مقوم ذات و حقیقت او و همچنین وجود و تحقق هر موجود مرکب طبیعی تنها به صورت کمالیه اوست و احتیاج او به ماده تنها به علت ضعف وجود او و قصور اوست از استقلال به ذات خویش و انفراد از ماده ای که حامل او باشد ، زیرا ماده هر چیزی همان قوه ای است که حامل حقیقت ذات اوست و نسبت ماده به صورت ، نسبت نقص است به تمام و ماده و آنچه که به منزله اوست، در هر موجودی مادی، فقط به نحو ابهام و بدون تعین معتبر است. زیرا اعضای شخص و بدن وی همواره از ناحیه حرارت عزیزی و آتش افروخته در طبیعت در تحول و نبدل و سیلان است در حالی که شخص مرکب از این اعضا و بدن در حالی از احوال از آغاز تا انجام عمر با همان نفس و بدن باقی و محفوظ بوده و از این جهت هیچ گونه تفاوتی مابین سنین عمر وی محسوس و مشاهده نمی گردد . زیرا انحفاظ و بقای هویت و تعین و تشخص بدن تنها به وسیله نفس اوست که صورت کمالیه وجود طبیعی اوست. پس تعین و تشخص این بدن از آن حیث که بدن این نفس است به همین نفس است. هرچند ترکیب بدن ، تبدل و تغییر پذیرد و همچنین تعین و تشخص اعضای بدن از قبیل دست و انگشتان مخصوص ، همواره به تبعیت نفس و تعین اوست.
اصل دوم:
تشخص هر چیزی همان وجود مخصوص به اوست. خواه مجرد و یا مادی باشد و اما اعراض ، همکی از لوازم تشخص اند نه از مقومات تشخص و لذا جایز است که کمیات و کیفیات و اوضاع شخص خاصی مانند یک انسان یا یک حیوان از صنفی به صنف دیگر و یا از نوعی به نوع دیگری تبدیل یابد و شخص مذبور بعینه باقی بماند.
 اصل سوم:
شخص واجد جوهری ( مانند انسان) شایسته و آماده آن است که در مسیر اشتداد اتصالی و تحرک جوهری قرار گیرد و هر لحظه از حدی به حدی دیگر ارتقا یابد و در هر لحظه به درجه عالی تری از وجود نایل گردد، آن درجه ، اصل و حقیقت اوست و ماسوای آن همگی از آثار و لوازم آن درجه اند. بلکه وجود ، هرچه قوی تر باشد احاطه او به مراتب ماقبل بیش تر و جامعیت اونسبت به درجات کامل تر خواهد بود.
اصل چهارم:
 صور و مقادیر همان طور که از ناحیه فاعل بر حسب استعداد ماده قبل و با مشارکت و دخالت آن حاصل می گردد ، همچنین از ناحیه فاعل بدون مشارکت قابل حدس می گردد. مانند وجود افلاک و کواکب و حصول آنها از ناحیه مبادله فعاله.
اصل پنجم:
قوه خیالیه و جزء حیوانی انسان که منبع حیات اوست، جوهری است مجرد از بدن و این هیکل محسوس . پس این قوه خیالیه و جزء حیوانی ، هنگام متلاشی شدن این قالب مرکب از عناصر و اضمحلال اعضا و آلات وی به حال خود باقی است و هیچ گونه فساد و اختلافی در آن راه ندارد.
اصل ششم:
خدای متعال نفس انسان را بدان گونه آفرید که دارای قدرت برای ابداع صوری است غایب از حواس ، بدون مشارکت ماده و هر صورتی که از هر فاعلی بدون وساطت ماده صادر می گردد، حصول آن صورت در ذات خویش عین حصول اوست برای فاعل خویش و حصول چیزی برای چیزی مشروط به حلول وی در آن چیز نیست. صور کلیه موجودات ، حاصل برای واجب الوجود و قائم به اویند بدون انکه در وی حلول کنند و یا آنکه ذات او به آن صور متصف گردد. و حصول صورت برای فاعل او رشد از حصول او برای قابل اوست. بنابراین برای نفس در حد ذات وی عالمی است مخصوص به وی از جواهرو اعراض و اجسام فلکیه و عنصریه و انواع جسمانی و اشخاص و افراد آنها.
اصل هفتم:
ماده¬¬ای را که حکما برای وجود حوادث و حرکات صور و طبایع جسمانیات ثابت کرده اند، حقیقت آن جزء قوه و استعداد نیست، و اصل و منشا قوه و استعداد ، امکان ذاتی است و منشا امکان ، خواه امکان ذاتی و یا امکان استعدادی. نقص وجود یا فقر و احتیاج اوست. پس تا زمانی که نقص و قصور در وجود جزیی مشهود است، دائما درصدد تحصیل کمال بعد از نقص و فعلیت بعد از قوه است. تا آنگاه که نقص به کلی مرتفع گردد و قوه به فعلیت مبدل شود.
سلسله نفوس بر دو قسم است: یکی نفوسی که به ابدانی که در معرض کون و فساد و استحاله اند تعلق می گیرند و چون هنوز بالقوه و فاقد فعلیت مطلق اند. لذا از هیات و اوصاف و احوال ابدان متاثر و منفعل می شوند، و دیگری نفوسی که به این ابدان نامبرده تعلق نمی گیرند بلکه بالعکس ، ابدان به آنها نیازمندند و ان ابدان بدون مشارکت ماده از آن نفوس صادر و ناشی می گردند و شأن این نفوس، صدور تدبیری است بر نهج فاعلیت و لزوم ولی با داشتن حیثیت امکان و فروتر بودن از درجه و مرتبه کمال عقلی که اگر نداشت تجسم و تکدر در وی راه نداشت. پس این قسم از نفوس از عالم حس و محسوسات مجرندند هرچند دارای مرتبه تجرد خیالی نیستند. زیرا اگر از هر دو مجرد بودند ، از سنخ عقول و مقربین بودند.
نتیجه مطلوب بر اصول هفت گانه :
چون اصول هفت گانه مسلم و مبرهن گشت ثابت و مسلم گشت که شخص معاد در روز قیامت ، هم از حیث نفس و هم از حیث بدن عینا همان شخصی است که در دنیا می زیسته و اینکه تبدل خصوصیات بدن در نحوه وجود و مقدار و وضع و سایر امور صوری به بقای شخص بدن نمی رساند. زیرا تشخص و تعین هر بدنی فقط مرهون بقای نفس او با ماده عام و نامعلومی است هرچند خصوصیات هریک تبدیل یابد.
                                  منابع و مآخذ
• ملاصدرا، اسفار¬اربعه، ترجمه، محمد خواجوی، انتشارات مولی
• ملاصدرا¬ شیرازی، مبدأ و معاد، ترجمه، احمد¬بن محمد¬الحسینی اردکانی، ناشر، مرکز نشر دانشگاهی، چاپ1362
• آشتیانی، جلال¬الدین، شرح بر زاد¬المسافر صدرالمتألهین، ناشر، امیر-کبیر، چاپ1379
• علیقلی¬بن قرچغای خان، احیای حکمت(مشتمل بر الهیات)، تصحیح، فاطمه فنا، ناشر، احیاء کتاب، چاپ اول 1377
          
• مصلح،جواد، ترجمه و تفسیر شواهد¬الربوبیه، انتشارات سروش، چاپ اول 1366
• سجادی، جعفر، دیباچه بر حکمت متعالیه(فلسفه وجودی)ملاصدرا، ناشر، طهوری، چاپ 1384،
• نیکزاد، عباس، عقل و دین از دیدگاه ملاصدرا و برخی فیلسوفان¬ صدرایی، ناشر، امیر کبیر، چاپ 1386
• رضا¬نژاد، غلامحسین، مجموعه رسائل و مقالات فلسفی علامه رفیعی، انتشارات، سپهر، چاپ اول 1367
• آشتیانی، جلال¬الدین، شرح حال و آراء فلسفی ملاصدرا، ناشر، بوستان کتاب، چاپ پنجم 1387
• آشتیانی، جلال¬الدین، المظاهر¬الالهیه ملاصدرا، ناشر، مکتب الاعلام الاسلامی، مرکز لنشر، چاپ 1377
• ابن¬سینا، اشارات و تنبیهات، ترجمه، حسن، ملکشاهی،انتشارات، سروش، چاپ چهارم 1385
• ابن¬سینا، النجا«، ترجمه، محمد¬تقی، دانش پژوه، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم 1379


نوشته شده توسط شاهرودی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

مقالات

شاهرودی
مباحث مربوط به تدریس اینجانب مانند سرفصل ها، عناوین پژوهشهای مربوط به درس، پژوهشهای دانشجویان در زمینه های فلسفه و عرفان و سایر دروس رشته فلسفه و حکمت اسلامی به منظور استفاده دانشجویان علاقمند ارائه خواهد شد
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 49 بازدید
بازدید دیروز: 515 بازدید
بازدید کل: 2859318 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
وضعیت من در یاهو
لینک های روزانه

طهور [802]
[آرشیو(1)]
فهرست موضوعی یادداشت ها
فلسفی[82] . عرفانی[5] . قیامت صغری، برزخ، قیامت کبری، نفخ صور، عذاب[3] . توحید- نظم - مبدا- واجب الوجود- منشا انتزاع- وحدت وجود- نظم علی[3] . عظمت، علم، رحمت، محبت، ربوبیت، اراده و مشورت، خلقت، حکمت، عدل، ه[2] . فقر الی الله ، فقر ذاتی انسان[2] . مقولات، ارسطو،کانت، علامه طباطبایی[2] . ملاصدرا،علامه طباطبایی،خلود،قضای الهی،اعتیاد،فطرت . ملاک مسلمان، فرقه . ملاک نیازمندی ،حدوث وقدم ، امکان ماهوی ، امکان فقری( امکان وجودی . ناسخ.نفس.بدن.عالم . نظام احسن، شرور ، خیر ، عنایت، عدم، نسبیت، ثنویت. . نفس،تجرد نفس،بقا،معاد . نور، نورالانوار، توحید، صفات و اسماء، ذات، انتزاع. . هدایت، شریعت، محرمات، ورع . هستی- مابعد الطبیعه- وحدت- علم- حیات . واجب الوجود، حد، برهان، صفات و اسماء، ذات، مفهوم، انتزاع . واجب الوجود، وجوب وجود، شریک ، وحدت ، وحدت حقه، کثرت ، ماهیت ، ت . واحد ، صدور ، صادر اول ، عقل ، نور ، فیض منبسط ، وحدت و کثرت ، و . واژگان کلیدی: قیامت، مواقف، میزان، واحد سنجش، حساب، پرسش. . واژگان کلیدی: علم حضوری- معرفت- نفس- علم حصولی- معلوم بالذات- مع . واژه: قضاء و قدر-سرنوشت-عدل الهی-جبر- . وجوب ، امکان ، امتناع . وجوب، امکان، امتناع ،امکان فقری، معقول ثانی فلسفی، معقول ثانی من . وجود ذهنی، وجود عینی، اتحاد عاقل و معقول، حمل اولی و شایع، علم ح . وجود رابط، وجود محمولی، وجود رابطی، هلیات بسیطه، هلیات مرکبه، نس . وجود رابط، وجود مستقل، علت و معلول، رابطی . وجود- لفظ مشترک- اشتراک لفظی وجود- اشتراک معنوی وجود . وجود، اصالت، اعتباریت، براهین، اصالت وجود، ملاصدرا . وجود، حدوث، احدیت، ضرورت . وجود، ماهیت، اصالت، اعتبار، عینیت . وجود، ماهیت، اصالت، اعتباریت، توحید، حرکت جوهری. . وجود، هایدگر، ملاصدرا ، تشکیک وجود، نیهیلیسم . وحدت وجود ، وحدت شخصی وجود ، وحدت تشکیکی ، جوهر ، صفت ، حالت ، ت . یمان ، عقل ، مسیحیت ، کانت ، علامه طباطبایی . فلسفه ،سفسطه ،سوفسطائیان ،تاریخ فلسفه . عشق – مکتب اشراق – ماهیت عشق – منشأ عشق – سیریان عشق – اقسام عشق . عشق، عشق مجازی، عشق عفیف، هوس . فیض، دوام فیض، فاعلیت وجودی. . قدرت، اراده، علم، واجب تعالی، صفات، جمال، کمال، فعل، قادر، مطلق . قرب الهی، روح، جسم مادی، مانعیت ،معاد روحانی، معاد جسمانی، حرکت . قضا ، قدر ، سرنوشت ، جبر ، اختیار ، آزادی ، قضا و قدر حتمی ، قضا . کبر، تکبر، متکبر، منازعه با خدا، موانع قرب، الحاد . مرگ، قبر، ثواب، عقاب، فشار قبر . معاد جسمانی، حشر، اعاده معدوم، تناسخ، صورت نوعیه، تشخص، تجرد . معاد، معادجسمانی، کیفیت معاد، شبهه آکل و ماکول، . معقولات . معنای حیا. آثار حیا. مراحل حیا. حیای منفی. جلوه های حیا. حیا و م . عقل – نفس – عقل منفعل – عقل فعال – عقل نظری – عقل عملی - عقل متص . عقل اول، وجود منبسط، حقیقت محمدیه، نظام فیض . عقل، دین، عقل گرای حداکثری، عقل گرایی انتقادی، عقل گرایی اعتدالی . عقول عرضی، ارباب انواع، مثل افلاطونی، امشاسپندان، انوع مادی، ارب . علت- معلول اشاعره- ضرورت علی- صانعیت خدا- انکار علیت- عادت- فاعل . علت،معلول،حدوث،امکان ،ضرورت . علم . علم اجمالی،کشف تفصیلی،عنایت،قضاء،قدر،لوح و قلم . علم حضوری،خودآگاهی، شهود، مشاهده، ابصار، معرفت خیالی، مشاهدات در . علم واجب الوجود – علم عنائی – علم تام – نظام علمی واجب - معلوم ب . علم،وجود ذهنی،نفس،صدرالمتالهین . علیت، مناط احتیاج به علت، ضرورت، معیت، فقر، امکان، تجلی . عوامل وجود، ناسوت، حرکت، حادث، شرور، علم صوری‌، علم حضوری، کثرات . عین، ذهن، حرکت جوهری نفس، حدوث جسمانی آن، اتحاد عاقل و معقول. . عینیت، اتحاد عاقل و معقول، عقل فعال ، فعالیت ذهن، خلاقیت نفس حضو . عینیت، اتحاد عاقل و معقول، وحدت استعلائی نفس، فعالیت ذهن، خلاقیت . غرور- فریفتگی- خودخواهی- غرور علمی- غرور عابدان- غرور سلاطین- غر . غفلت – ضعف نفس – مرگ – پیروی از نفس – هدف – شیطان – جهل . فاعل بالطبع، فاعل بالقصد، فاعل بالرضا، فاعل بالعنایه، فاعل بالتج . 1- خشم و غضب 2- عفو و بخشش 3- کنترل غرائز 4- کظم غیط 5- صبر 6- ب . 1- مرگ 2- غلظت 3- هول و هراس 4- جاودانی 5- قبر 6- قیامت . 1. ابن سینا 2. صدرالمتألهین 3. علم 4. علم الهی 5. صور مرتسمه . آیه ولایت، حضرت علی، فخر رازی . اتحاد - احوال - ارادت - خرقه اندازی - خنا - زعاقت - سمود - مشاهد . ادراک حسی ، ادراک عقلی و کلی ، صور جزئی ، صور کلی ، علم حضوری، ع . ادراک ، اتحاد ، معقول بالذات ، تضایف . اراد ه، علم اجمالی، علم تفصیلی ، اشاعره ، علامه طباطبایی ، معتزل . اراده- استعانت- ایمان-پشیمانی- ترک- توبه-روح-سعادت- شقاوت- کمال- . اراده,حقیقت اراده,حقیقت اراده درانسان,ریشه تاریخی بحث,دیدگاه اشا . اراده، استعانت، ایمان، پشیمانی، ترک، توبه، روح، سعادت، شقاوت . استغنا- تکدی- درویش- زهد- صوفی- فقر- فنای نفس- قناعت . اسماء ذات، صفات، افعال – امهات اسماء – امهات صفات – جمال الهی – . اشتراک وجود، انقسام وجود، واجب و ممکن، تشکیک وجود، وجود،مفهوم وج . اصالت - اعتباریت- حقیقت- وحدت - مشترک - بساطت - تشخص - تصور - تع . اصالت- اعتباریت- حقیقت - وحدت - مشترک - بساطت - تشخص - تصور - تع . اصل علیّت، حکمت متعالیه، فلسفه اسلامی. . اعاده معدوم ،غزالی ،عبدالجبار معتزلی . امکان شناخت- راه های شناخت- علم حصولی- علم حضوری- بساطت خداوند . انوار مجرده –ممکن اشرف _ ممکن اخس _شیخ اشراق-کمال وجودی . اومانیسم سکولار،سکولاریزاسیون،انسان گرایی،دنیاگروی، آزادی،فردگرا . بازی زبانی, شباهت خانوادگی, تسمیه, زبان خصوصی, ادراکات اعتباری و . باقلانی، اشاعره، جوهر فرد، عرض، قدرت الهی . بداهت- وجدانیات- ثبوتی- و-دت- اشتراک- تباین . برهان صدیقین، ابن سینا، ملاصدرا ، مفهوم وجود ، حقیقت وجود . برهان وجودی، برهان جهان شناختی و غایتگرایانه، برهان اخلاقی، برها . تسلیم - خالص - اخلاص- دین- راضی- صدق - عمل ادمی- میل ادمی- نفس . تشکیک- کثرت- وحدت وجود . تناسخ - مرگ - معاد جسمانی - حرکت جوهری - قوه - فعل . توبه، رجوع و بازگشت، تصمیم، ترک معصیت، سلوک عرفانی، مخالفت با نف . توحید، توکل، خوف، رجاء، معصیت، پایه دین، توحید ذاتی، خائف . توکل - متوکل - اسباب و علل - حقیقت توکل . تولد، تولید، اشاعره، کسب افعال. . تکامل، تطور، داروین، مذهب . ثبوتی، ذاتی، فعلی،علم، قدرت، حیات، خالق، رزق، اراده . جبر، اختیار، تفویض، امر بین الامرین، اراده، انسان و سرنوشت. . جوهر، عرض، نومن، فنومن. . حرکت،زمان، دازاین، حرکت توسطیه، حرکت قطعیه. . حصولی . حضوری . حیات، کمال وجودی، سریان وجود، سریان حیات . حکمت الهیه ، علوم عالیه ، حقیقت وجود ، ذلّ عبودیت ، فقر و فاقه ، . حکمت الهیه، علوم عالیه، حقیقت وجود، ذلّ عبودیت، فقر و فاقه، علم . خدا، جهان، تقابل خدا و جهان، صدور عالم، روح، هبوط، جسم . خشیت – خوف – امید- عذاب – بهشت- رجاء- امل- نعمت . خوف ، آخرت، عذاب ، افضل ، قیامت، خائفان ، صفات، مقربان، غفلت، رج . ذکر، درجه ، قلب ، تطمن القلوب، آرامش ، تنهی عن المنکر . رابطه، رابطه دین و أخلاق، ادراکات اعتباری، علامه طباطبائی، ایمان . راه فطرت ، برهان فطرت ، برهان اجماع عام . رسوم خلقی، حضرت جمع، بقا، فنا، سقوط شهود . رضایت، سخط ،رضای عوام ،رضای خواص . زهد، زهد اسلامی، زهد کوفی، رهبانیت، ترک دنیا، پشمینه پوشی، مراتب . شرور، خیر، شر، خدا، نظام احسن، عالم طبیعت، جهان مادی، ضرورت، قدر . شناخت-معرفت-شناخت فلسفی-شناسایی . . شوق ، اشتیاق ، محبت ، دیدار. . شک دستوری – کوجیتوی دکارت – دکارت – غزالی – شک- فلسفه تطبیقی . شک، شکاک، شکاکیت، شکاکان معروف . شکر، معرفت نعمت ، ارکان شکر حقیقی،تقسیم شکر، محابّ ، مکاره ، است . صدق، کذب، ملاک، مطابقت، انسجام، پراگماتیسم . طمس، تجلی، اکوان، اعیان ثابته، تعینی، منطوی، منفعل، اقدس، مقدس. . عاقل، معقول، معلوم بالذات، معلوم بالعرض، اتحاد . عالم مثال ـ صور معلقه ـ مثل معلقه ـ عالم خیال ـ خیال متصل ـ خیال . عجب -معجب-عجب به عبادت –عجب به ورع و تقوی –عجب به حسب و نسب –عجب . عدل الهی- ظلم- عدل و حکمت- حسن و قبح .
نوشته های پیشین

فلسفی
وجود خدا
توحید
وحدت و بساطت
برهان صدیقین
صفات خدا
علم
جبر و اختیار
شرور
عوالم وجود
عدل الهی
حدوث و قدم جهان
عرفان عملی
عرفان نظری
صدور وحدت از کثرت
موضوعات تحقیق
فهرست منابع
سرفصلها
مهر 1387
شهریور 1387
مرداد 1387
اردیبهشت 1387
آبان 1387
بهمن 1387
اسفند 1387
فروردین 1388
اردیبهشت 1388
خرداد 1388
تیر 1388
مرداد 1388
مهر 1388
آبان 1388
دی 1388
بهمن 1388
اسفند 1388
فروردین 1389
اردیبهشت 1389
خرداد 1389
خرداد 89
تیر 89
مرداد 89
شهریور 89
مهر 89
آبان 89
آذر 89
دی 89
بهمن 89
اسفند 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
خرداد 90
تیر 90
شهریور 90
مرداد 90
مهر 90
آبان 90
آذر 90
دی 90
بهمن 90
اسفند 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
تیر 91
مرداد 91
شهریور 91
مهر 91
آبان 91
آذر 91
لوگوی وبلاگ من

مقالات
لینک دوستان من

پایگاه طهور
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

آفرینش از دیدگاه سهروردی
تجرد و ادامه حیات نفس پس از مرگ قسمت دوم
تجرد و ادامه حیات نفس پس از مرگ قسمت اول
اعاده معدوم از دیدگاه غزالی و قاضی عبدالجبار معتزلی
عنوان: علم الهی از دیدگاه ابن سینا
عنوان: قاعده الواحد از دیدگاه ملاصدرا قسمت دوم
عنوان: قاعده الواحد از دیدگاه ملاصدرا قسمت اول
جایگاه مثل در معرفت شناسی و هستی شناسی سهروردی قسمت دوم
جایگاه مثل در معرفت شناسی و هستی شناسی سهروردی قسمت اول
جایگاه مثل در معرفت شناسی و هستی شناسی سهروردی قسمت اول
[عناوین آرشیوشده]