موضوع : تجسم عمل
پژوهشگر: فاطمه احمدیان
زیر نظر استاد دکتر حسینی شاهرودی
چکیده :
مسالة تمثّل و تجسم عمل
مسأله ی و هر فکر و هر عقیده ای که انسان در حیات دنیوی دارد ، در باطن امر و در عالم برزخی محجوب از او چهرة خاصّ و حساب مخصوصی دارد ، آن هم با روابط و شب و معیارهای بخصوصی که قبل ار قرار گرفتن در آن نظام دریافت آنها ناممکن است . با مرگ و انقطاع از دنیا و با کنار رفتن حجاب ، انسان در عالم خاص برزخی خود قرار گرفته و هر کدام از افکار و عقاید اوصاف و اعمال را با چهرة برزخی و باطنی آنها می یابد و با صور برزخی مواجه می گردد .
مسأله ی تجسّم اعمال و اوصاف و عقاید ، منحصر به عالم برزخ نبوده و در قیامت کبری یعنی در بهشت و جهنم نیز وجود دارد. آن هم به نحو کامل تر به ثبات احکام خاصیّ که در قیامت و در عدالم بهشتی و جهنمی هست . اصولاً تجسم برزخی ، صورت نازله ای از تجسّم اخروی است (معادله یا بازگشت به سوی خدا صفحه 13 – 15).
مقدمه
مسألفه ی تجسم اعمال از مسائل مربوط به جهان پس از مرگ است . اگر چه شاخه ای از کیفر و پاداش اخروی است ولی در بهشت و شهود گواهان قیامت می توان راه گشا باشد .
حقیقت هر عملی از اعمال ما ، یک حقیقت کاملاً درونی و باطنی است و حرکات ظاهری ما خارج از حقیقت عمل می باشد . حرکات ظاهری ما برای تحقّق همان حرکتهای درونی است . آنچه در آخرت به عنوان پاداش و کیفر به نیکوکاران و بدکاران داده می شود تجسم عمل خود آنهاست و مردم عین اعمالشان را چه خوب و بد حاضر می بینند . پاداش و کیفر همان سوغاتی هائی است که افراد برای جهان ابدیشان پیشاپیش فرستاده اند
( معادل یا بازگشت به سوی خدا . ج :2) .
صورت حقیقی انسان بستگی به همان نیتها و خصلت های او دارد اگرچه انسانها از نظر خصوصیات و صورت ظاهری یکسان هستند ولی از نظر صورت باطنی یعنی خصلت ها و ملکات انواع گوناگون دارند .
مقصود از تجسم عمل چیست ؟
مقصود از تجسم یا تمثّل این است که آنچه انسان در این جهان انجام داده است در جهان دیگر به صورتی متناسب با ان جهان ( همو : صفحه 14 ). یعتی آنچه در دنیا در درون ماست در برزخ به ظهور رسیده و صورت پیدا خواهد کرد . به عبارت دیگر پاداش ها و کیفرها و نعمت ها و نقمت ها شادمانی و سرور و درد و شکنجه های اخروی همه و همه همان حقایق اعمال دنیوی انسان ها است که در حیات اخروی خود را نشان می دهد .
به دیگر سخن هر کرداری که انسان انجام می دهد خواه خوب و خواه بد یک صورت دنیوی دارد که ما آن را مشاهده می کنیم و یک صورت اخروی که هم اکنون در دل و نهاد عمل نهفته است و روز رستاخیز پس از تحولات و تطوراتی که در آن رخ می دهد . شکل کنونی دنیوی خود را از دست داده و با واقعیت اخروی خود جلوه می کند . و موجب لذات و شادمانی و با عامل آزاد و اندوهی می گردد . بنابراین اعمال نیک این جهان در روز رستاخیز تغییر شکل داده و به صورت نعمت های بهشتی در کنار بحث تجسم اعمال که غالباً ناظر به کردارهای مربوط به اعضای انسان است مسأله ی دیگری مطرح می شود . که از آن به تبلور یا تجسم نیتها و خصلت های او ملکات نفسانی او بستگی دارد .
تجسم اعمال در نشأی اخروی در احادیث زیادی که عامه و خاصه روایت کرده اند وارد شده است .
مارها ، عقرب ها ، بلکه آتش هائی که در قیامت ، ظاهر می شوند ، عین همان اعمال زشت و اخلاق پست و عقائد باطل هستند که در این صورتها ظاهر می شوند . چنان که حور و ریحان و میوه ها ، همان خلقتهای پاکیزه و اعمال صالحه و اعتقادات حقّه می باشند . که در این جهان در این مراز آشکار گردیده و با این اسم ها نامیده شده اند . زیرا حقیقت واحده ، به صورتهای مختلف در می آید .
تمّثل یا تجّسم اعمال با مرگ و انقطاع
صورت اصلی و درونی هر کدام از اعمال در حیات دنیا ، صورت خاّص موجود در درون ماست ، به این حقیقت باید توجه داشته باشیم که همین صورتهای درونی اعمال ، در نظام برزخی به مقتضای احکام مخصوص آن نظام ، تمثّل ها و تجسم ها داشته . صورت درونی هر عملی ، تمّثل و تجّسم مخصوصی دارد . اعمال ما با صورتهای درونی خود در باطن ما موجود هستند و قائم به وجود ما می باشند . همین که روح ماکه حقیقت ماست ، از بدن مادّس منقطع شد و به عالم برزخ وارد گشت ، با همة آنچه در خود و با خود دارد ، وارد نظام جدیدی می گردد که برای خود احکام و سنن و معیارهای بخصوص و ناشناخته ای دارد و به مقتضای احکام و معیارهای خاص خود ، روی ارواح دارد به آن نظام و روی خصوصیات ارواح و آنچه با خود دارند ، حساب باز می کند .
برزخ یا نظام برزخی با احکام خاصّی که دارد ، روی تک تک ارواح ، حساب بخصوصی باز می کند . و همچنین در خصوص هرروحی ، روی هر یک از خصوصیات آن چه خصوصیات عقیدتی و فکری و چه وصفی و خلقی و چه خصوصیات عملی ، حساب باز می کند و چیزی را بی حساب نمی گذارد . ( همو : صفحه 28 )
نظریه ملاصدرا در تجسم عمل
صدرالمتألهین بالصول ابتکار خود در حکمت متعالیه متکفل تبین بیشتری از نظریه ی تجسم اعمال شده همچنانکه او معتقد است که انسان هر عملی انجام می دهد اثر آن عمل در نفس ظاهر می شود . و در اثر تکرار آن عمل اثر به صورت ملکه تبدیل می شود و این ملکات هستند که به صورت جوهری تبدیل می شود و موجب ثواب و عقاب می گردد . صدرالمتأالهین برای اثبات نظریه ی خود از اصولی استفاده می نماید و ما طی دلیل عقلی آنها را بررسی می کنیم .
دلیل عقلی بر اثبات نظریه ی ( تجسم اعمال )
ملاصدرا معتقد به نظریه ی اصالت وجود می باشد و به نظر او ماهیت امری اعتباری است از آنجا که وجود هر جا که باشد دارای آثار یکسانی است و اعمال انسان از لحاظ وجودی با نفس متحد گشته و دوباره در آخرت به انسان بر می گردد . و همچنین ملاصدرا معتقد است که تشخص فقط به وجود است . یعنی یک نفر فقط بر خودش صدق می کند . بنابراین اگر عوارض انسان از بین برود با توجه به این اصل باز انسان همان انسان است . زیرا وجود او از بین نرفته است . و اعمال او که جنس وجود بر او برمی گردند . و از اصول دیگری که ملاصدرا به آن پایبند است ، این است که وجود یک حقیقت تشکیلی است و با نفس بسیط خود پذیرای شدت و ضعف می باشد و ما به الاختلاف وجود به ما به الاشتراک آن بر می گردد . بنابراین هر چقدر وجود شدّت پیدا می کند آثارش هم شدیدتر می گردد و از آنجا که وجود شخص در آخرت از مادیات ها رها گشته بنابراین شدت می یابد و از اصول ابتکاری دیگر ملاصدرا حرکت جوهری اوست یعنی جوهر در وجودش ، دگرگون می شود و نفس هم یک جوهر است در حرکت اشتدادی خودش تغییر پیدا می کند ( اسفار ، ج : 9 . صفحه 293 ) و استی له می یابد و موجب می شود که اعمالی که با نفس متحد شده است از لحاظ ثواب و عقاب تغییر پیدا کند و در مسأله احباط و توبه این استحاله نفس کاملاً مشهود می باشد و همچنین از اصولی که ملاصدرا به آن اعتقاد دارد این است که شیئت شیء به صورت است و به ماده نییست و از آنجا که نفس صورت اخیر انسانیت است و مبدأ فصل اخیر انسان که همان ناطق بودن و مدرک کلیات بودن می باشد بنابراین تشخیص انسان به نفس اوست و این نفس است که مورد ثواب یا عقاب قرار می گیرد و با مرگ از بین نمی رود و تمام آثار و ملکاتی در نفس قرار دارد باقی می ماند و موجب پاداش و یا کیفر او می گردد . از ابتکارات دیگر ملاصدرا وحدت قوای نفس می باشد یعنی نفس مدبر تمام اداراکاتی حسی و خیالی و عقلی است و تمام قوا در وجود انسان به نفس بر می گردد و نفس عین تمام آن قوا است و از آنجا که نفس می تواند امور متقابل را در خود جمع کند و می تواند انواع عذابها و ثوابها را هم در خود جمع نماید و به ازای اعمال خوب و بدی که انجام داد . دوباره آن اعمال به لو برمیگردد و موجب پاداش و کیفر او می شود . و همچنین ملاصدرا معتقد است که قوة خیال مجرد است و در محای از بدن قائم نیست و بنابراین بعد از مرگ باقی می ماند و همانطور که انسان می تواند از طریق صورت ذهنی خود از محسوسات خارج متأثرشود و می تواند با عدم محسوس خارجی هم دوباره صورت آن را در قوة خیال مجسّم می نماید و ار ان لذت یا الم ببرد و در آخرت که نفس ارتباطی با بدن مادی ندارد . نیروی خلاقیت او بیشتر شده و هر نفسی که دارای صفات نورانی باشد با تصور آن صفات بلافاصله نعمت های بهشتی را خلق می کند و انسانهای معمیت کار که نفسشان ظلمانی است با تصور هر کدام از وعیدهای الهی ، عذاب هایی دامن گیر آنها می شود ( جهنم چرا ؟ صفحه 132 ) و در انتها از مهمترین اصولی که ملاصدرا به آن پایبند است اتحاد عاقل و معقول است یعنی وجود معقول با وجود عاقل متحد است بنابراین وقتی شخصی عملی را انجام می دهد وجود عمل با نفس عاقل متحد گشته و از وی جدا نمی گردد و در آخرت موجب ثواب و عقاب او می گردد . ور این ظاهر عمل مادی است که از بین می رود با این اصول تجسم اعمال از نظر ملاصدرا را قابل اثبات می گردد .
دلایل نقلی دال بر تجسم اعمال
تجسم اعمال در قرآن
در قرآن کریم آیات فراوانی بر تجسم اعمال دلالت می کنند و مؤید بازگشت اعمال انسان به خودشان می باشند که در ذیل به بخشی از این شواهد قرآنی استناد می کنیم .
خداوند در سورة آل عمران آیة 30 می فرماید : معاد بازگشت به سوی خدا : ج 2 . صفحه 39 .
« یوم تجد کلٌ نفس ماعملت خیر محضراً و ما عملت من سوء تودّ انّ و بینه أمداً بعیداً و یحذّر کم الله نفسه و الله رئوف بالعباد » .
یعنی « روزی که هر کس کار خوب و هر خیری را که انجام داده نزد خود حاضر می بیند و نیز هر کار بدی راه و آرزو می کند ای کاش بین او و بین کار بد او فاصلة زیادی بود ، و خدای متعادل شما را از غضب خود و از عقاب خود می ترساند و او به بندگانش رئوف است » .
تعبیر آیة شریفه ، تعبیر به خصوصی است . جملة « یوم تجد کلً نفس ما عملت من خیر محضراً و ما عملت ما سوء » با صراحت کامل از بین واقعیت خبر می دهد که همة انسانها در روز قیامت ، عمل خود را حاضر می بیند و خود عمل را می یابند ، چه عمل خوب و چه عمل بد ، آیه به خوبی حاکی از این حقیقت است که هر کس با عمل خود مواجه می گردد و این بدان معنی است که صور اخروی یا تمثُل وتجسّم عمل خود را می بیند و می یابد ، پیداست که مواجه شدن با عمل خود و یافتن عین عمل ، به معنی مواجه شدن با صورت دنیوی آن و یافتن عمل با صورت دنیوی آن نیست ، زیرا به دنبال همین جمله می فرماید :
« توّد لوان بینها و بینه أمداً بعیراً » یعنی « کسی که با عمل بد خود مواجه می شود و عمل بد خود را می یابد ، آرزو می کند ای کتش بین او و بین کار بد او فاصلة زیادی بود » .
و این به خوبی حکایت از این امر می کند که با صورت دنیوی عمل بد رو به رو نمی شود و الاً این آرزو مفهومی نداشت و صورت دنیوی عمل بد چیزی است که برای او مطلوب بوده و نه مورد نفرت و انزجار . او با صورت اخروی عذاب دهنده و کوبندة عمل بد خود ، و به عبارتی ، با تمثّل و تجسم اخروی عمل بد خود که عذاب دهنده و دردآور است ، مواجه می شود و آن را می یابد و از آن آرزوی فاصله داشتن را می کند و خبر از صور اخروی اعمال می کند . ( همو صفحه 40 )
( ان الدین تأکلون اموال التیامی ظلماً انما یأکلون فی بطور نهم ناراً و یسصلون سعیراً ) در آیه ی فوق خوردن اموال یتم را به خوردن آتش مجسّم کرده است که البتّه در این دنیا صورت باطنی این عمل از دیدگاه مخفی است ولی در سرای آخرت روزی است که نهان ها آشکار می گردد . صورت باطنی این عمل هم آشکار گردیده و به شخص برگردانده می شود .
والکن درجات مما عملوا و لیوفیهم اعمالهم و هم لایلمون . یعنی برای مردم به مقتضای اعمالشان درجاتی معین است و هم به پاداش اعمال خود کاملاً می رسند و هیچ سمتی به آنان نخواهد شد بنابراین در ابتدای آیه از نسبتی خاص میان عمل انسان و جزا حکایت دارد و به عبارت « لیو فهم اعمالهم» از اتحاد بین عمل و جزا حکایت می کند و عبارت « و هم یظلمون » علت اتحاد بین عمل و ثواب و عقاب را بیان می نماید .
ز محشری هم در ذیل این آیه می گوید عبارت « لیوفهم » یعنی اعمالشان را دریافت می کنند و به حقوق آنها ظلم نمی شود . ( کشاف ، زمحشری ج: 4 . صفحه 308 )
و همچنین خداوند در جایی دیگر می فرماید ( بقرا 281 ) ( و انقوا یوماً ترجعون فیر الی الله ثم توفی کل نفس ماکیست و هم لایظلمون ) یعنی بترسید از روزی که به سوی خدا بازگشت کنید پس هر کس پاداش عمل خویش را خواهد یافت . و به هیچ کس ستم نمی شود . ( انسان از آغاز تا انجام . صفحه 166)
علامه طباطبایی می فرماید که منظور از این آیه این است که اعمال خیر و شرتان بعینه به خودتان بر می گردد . و مرحوم طبرسی هم معتقد است که عبارت ( ثم توفی کل نفس بما کسبت) دو وجه معنا در آن گفته شده است :
1-پاداش کار هر کسی به طور کامل به او داده خواهد شد
2-نتیجه اعمال به طور دقیق به خود شخص داده خواهد شد . زیرا کسب دو نوع است یکی آنچه مستقیماً کار خود انسان است و دوم چیزی است که نتیجة کار بدست می آورد . و در جای دیگر خداوند می فرماید : ( ذلک بما قدمت ایدیکم و ان الله لیس بظلام العید ) یعنی این عذاب را به دست خویش فرستادند و خداوند هرگز به بندگان ستم نخواهد کرد .
یعنی خداوند می فرماید این نفس عمل شماست که در این عالم به این صورت درآمده است مه اینکه مت مجازاتی بیشتر از خودتان برایتان در نظر گرفته باشم و به شما لمی بشود در این جریان ظاهر عمل دارد ولی روح آن پنهان است و در جهان دیگر باطن عمل نمودار می شود که حسن وقیح آن هزار برابر می شود و عمل انسان در همه حال قرین انسان خواهد بود و در میان قبر انسان از او سوال می کند که تو کیستی ؟ و در پاسخ می گوید من عمل خودت هستم که از دنیا با تو آمده ام و تا قیامت هم با تو خواهد بود و در مقام عدل الهی خواهیم رفت ( معاد شناسی ج 3 ، صفحه 263 ) .
روایات مبنی بر تجسم اعمال :
1-در بحارالانورا حدیثی آورده شده که مضمون آن این چنین است . زنی برای مسأله ای به حضور پیلمبر اکرم مشرف شده و کوتاه قد بود و پس از رفتنش ، عایشه ، عایشه گفت ، مگر چیزی خوردم یا رسول لله . حضرت فرمود . خلال کن ، عایشه خلال کرد . و پاره گوشتی از دهانش افتاد . در حقیقت حضرت با تصرف ماکوتی و اخروی ، غیبت را در همین جهان به عایشه نشان دارند .
و قرآن کریم درباره غصب می فرماید ( ولایغتب بعضاً اِعب احدکم لحم اخیر متیاً فکوهتموه ) یعنی مسلمانان از یکدیگر غیبت نکنند . آیا کسی دوست دارد که گوشت برادر خویش را در وقتی که مرده است بخورد ؟ نه از این کار تنفر دارید .
2- هر کس بگوید سبحان الله یا الحمدالله یا لااِله الاالله یا الله اکبر خداوند به ازای هر کدام یک درخت در بهشت برای او می کارد ، مردی از قریش گفت یا رسول الله پس درخت ما در بهشت زیاد است ! فرمود : بلی ولی مبادا که آتش هایی به آنها بفرستید و آنها را بسوزاند . خداوند جل جلاله فرمدو : در دنیا با عبادت لذت ببرید چون در بهشت هم با همان عبادت لذت خواهید برد . ( وسائل الشیعه ای تحصیل مسائل الشریعه صفحه 61 ) .
پیامبر ( ص ) فرمودند : ای قییس با هر عزتی ، ذلتی است ، و با هر زندگانی مرگی است ، و با هر دنیا آخرتی است و برای هر چیزی حسابی است و برای هر چیزی نگهبانی است و برای هر گناهی عقابی است ای قیس چاره ای نیست از برای تو قرینی که دفن می شود با تو و او زنده است و دفن می شوی تو با او و تو مرده ای پس اگر او کریم باشد گرامی خواهد داشت تو را و اگر لئیم باشد ، تو را به حال خود خواهد گذاشت و به فریاد تو نمی رسد ، و با او محشور میشوی و در مورد او از تو سوال خواهد شد . پس آن را صالح قرار بده زیرا اگر صالح باشد با او انس خواهی گرفت و اگر فاسد باشد از او وحشت خواهی کرد و آن عمل توست (ارشاد القلوب صفحه 87 )
امام سجاد فرمودند : در قیامت اعمال انسان به صورت گلوبندهایی از گردن ها آویزان خواهد بود . ( صحیفة سجادیه صفحه 272 دعای42 ) .
حضرت علی فرمودند : عمل صالح انجام دهید که عمل صالح بالا می رود و توبه سودمند است . پیامبر اکرم فرمودند : بهشت زمین هایی است هموار ، و درختانی است که در آن کاشته می شود . سبحان الله : گفتن و خدا را حمد کردن است .
در قرآن کریم آیات فراوانی بر مسائله تجسم عمل دلالت دارد که مؤید بازگشت اعمال انسان می باشد .
بنابراین تجسم قابل اثبات است ، اعمال انسان در این دنیا به طور کلی علاوه بر ظاهرشان دارای باطنی هستند که در این دنیا از حواس ما پنهان است . ولی در آخرت است که پرده و حجاب از بین می رود ( اسفار، ج9 . صفحه 290 ) . پاداش یا کیفر اعمال عین عمل ماست و همان اعمال ما در دنیاست که به صورت هایی متناسب با آن در می آید .
مثلاً اعمال نیک به صورت فرشته ، یا یک چیز لذت بخش در می آید ولی اعمال بد به صورت مار و عقرب که عذاب دهنده است در می آید .
نتیجه گیری :
در قرآن کریم آیات فراوانی بر مسأله تجسم عمل دلالت دارد که مؤید بازگشت اعمال انسان به خودشان می باشد .
بنابراین تجسم عمل قابل اثبات است ، اعمال انسان در این دنیا بطور کلی علاوه بر ظاهرشان دارای باطنی هستند که در این دنیا از حواس ما پنهان است . ولی در آخرت است که پرده و حجاب از بین می رود ( اسفارج ، ج 9 صفحه 290 ).
پاداش یا کیفر اعمال عین عمل ماست و همان اعمال ما در دنیاست که به صورت هایی متناسب با آن در می آید .
مثلاً اعمال نیک به صورت فرشته ، یا یک چیز لذت بخش در می آید ولی اعمال بد به صورت مار و عقرب که عذاب دهنده است در می آید .
منابع و مآخذ :
1- الحرالعاملی – محمدبن حسین ، وسائل الشیعه ای تحصیل الشریعه . تهران ، انتشارات داراکتب الاسلامیه ، بی تا ، ج 2
2- حسینی طهرانی – سیدمحمدحسین – معادشناسی – بی جا . انتشارات حکمت – 1407 ه . ق .
3- طباطبایی – سیدمحمدحسین – انسان از آغاز تا انجام – ترجمه ی صادق لاریجانی . تهران انتشارات الزهرا 1369 .
4- قدردان قراملکی – محمدحسین – جهنم چرا – چاپ چهرم – قم – مؤسسه بوستان کتاب 1385 .
5- دیلمی ، حسینبن محمّد – ارشاد القلوب ، ترجمه هدایت الله المسترحمی الجرقوئی 1375 .
6- صدرالدین شیرازی محمّدبن ابراهیم ، الأسفارالاربعه – ج9 ، مکتبة المصطوفی ، قم 1368 .
7- صحیفه سجادیه ، ترجمه و شرح علی نقی فیض الاسلام – بی جا – بی نا ، بی تا – دعای 42 .
8- شجاعی محمد ، معادیا بازگشت به سوی خدا – تهران . انتشار 1382 .
9- محمدامین رضوی سلروزی – تجسم عمل با تبدیل نیرو به ماده . تهران – چاپخانه آفتاب .
10- محمدباقرمجلسی ، ترجمه جلد دهم بحارالانوار ، تهران ، متابفروشی الاسلامیه . 1354 .
شاهرودی مباحث مربوط به تدریس اینجانب مانند سرفصل ها، عناوین پژوهشهای مربوط به درس، پژوهشهای دانشجویان در زمینه های فلسفه و عرفان و سایر دروس رشته فلسفه و حکمت اسلامی به منظور استفاده دانشجویان علاقمند ارائه خواهد شد |