اوج دانش، نرمش و اوج نادانی، درشتی است. [امام علی علیه السلام]
مقالات
ماهیت قبر و عذاب و ثواب آن
شنبه 89 آبان 15 , ساعت 7:40 صبح  

عنوان تحقیق: در بیان ماهیت قبر و عذاب و ثواب آن
گرد آورنده : فاطمه علیدوست
زیر نظر استاد دکتر حسینی شاهرودی
چکیده

اولین عالم از عوالم بعد از دنیا عالم قبر و برزخ است که انسان بعد از مرگ یا آن مواجهه می شود و در سیر خود به سوی حق باید از این عالم نیز گذر کند و منظوراز قبر و برزخ حین معنای ظاهری آن یعنی گودالی تاریک نیست بلکه معنایی بس عمیق و خاص دارد و منظوراز آن بیشتر جایگاه روح است در عالم برزخ. در عالم قبر و برزخ، روح از این بدن مادی جدا شده و به بدن مثالی تعلق می گیرد و سوال و جواب و ثواب و عقاب با بدن مثالی انجام می گیرد. سوال بیشتر از عقاید و افکار است چون اعمال بر اساس افکار و عقاید شکل می گیرند پس اصالت از آن عقاید است و جوابهایی که داده می شود مسیر حرکت انسانها رامعین می کند اما این سوال و جواب مخصوص دو گروه خاص است که متصف به محض الایمان و محض آن که اما آنان که مستضعف فکری هستند از این مسئله مستثنی می شوند.
در مورد ثواب و عقاب عالم برزخ نیز باید گفت که شخص اگر از گنهکاران باشد قبر او حفره ای از آتش و اگر از نیکوکاران باشد قبرش دری از باغ های بهشت خواهد بود و این ثواب و عقاب ها پیش برند و حرکت آورهستند زیرا صورتهای برزخی اوصاف، عقاید و اعمال صحیح و ناصحیح اند، و اما در مورد فشار قبر، آن یک مساله ی عمومی است که برای هر انسان معمولی برای تصفیه ی نفس او را از رذایل و زشتی ها رخ می دهد و شدت و ضعف آن به اختلاف در مراتب افراد است. و منظور از فشار قبر همان تزکیه و تصفیه نفس از رذائل است که انسان برای سیر تکاملی خویش بدان نیازمند است.
کلید واژه: مرگ، قبر، ثواب، عقاب، فشار قبر
مقدمه
از جمله مهمترین اموری که ذهن و فکر بشر را به خود مشغول داشته است مسئله مرگ می باشد. تلقی و تحلیل ما از مرگ، گاه چنان ذهن مارا به خود مشغول می کند که بسیاری از رخدادهای دیگر در رابطه ی با آن معنا پیدا می کند.
بخش عمده ای از اهمیت مرگ مربوط به این است که پس از مرگ چه خواهد شد و از جمله امور مرتبط به مرگ مساله ی قبر و ثواب و عقاب آن و خصوصا مساله ی فشار قبر است. ما در این تحقیق به طرح این مسئله پرداخته و اختصارا آن را توضیح می دهیم.
ماهیت قبر
نظام دیگر و شرایط جدیدی که روح با انقطاع از بدن مادی در آن قرار می گیرد عالم برزخ و یا عالم قبر نامیده می شود و اولین عالم از عوالم بعد از دنیاست که در بازگشت انسان به سوی حق تعالی پیش می آید و به تعبیر دیگر، اولین عالم از عوالم بعد از دنیاست که در حرکت صعودی و در قوس صعودی انسان به سوی خدای متعال وجود دارد (معاد یا بازگشت به سوی خدا، ج 1، ص 225)
عالم برخز ماده نیست اما آثار ماده از کیف و کم واین و غیرها را دارد بنابراین موجودات برزخیه دارای صورت جسمیه هستند اما هیولا و ماده ندارند (معادشناسی، ج2، ص 181)
بدن که در میان قبر می رود و به روی آن خاک می ریزند غیر از صورت مثالی است که به برزخ می رود، سوال و حساب با بدن مثالی است نه بدن خاکی، و بدن مثالی است که موردسوال و مواخذه و ثواب و عقاب برزخی قرار می گیرد و علت آن که در بسیاری روایات به عالم قبر، نکیر و منکر در عالم قبر و مواخذه، در قبر تعبیر شده است. برای آن است که عالم برزخ در دنبال این دنیاست و قبر هم به دنبال زندگی دنیاست و بدین مناسبت عالم برزخ را که تعلقی به عالم قبر دارد به عالم قبر تعبیر نموده اند (معاد شناسی، ج2، 190-191)
انسان کامل در ایام وجود و کینونت دنیوی چهار حیات دارد: حیات نباتیه، حیات حیوانیه، حیات نطفیه و حیات قدسیه که دو حیات اول حیات دنیوی و دو حیات دیگر، حیات اخروی اند (شواهد الربوبیه ص 398) و هرگاه انسان مرد و از این جهان رخت بربست فقط دو حیات اخروی برای او باقی می ماند و حیات نباتی و حیوانی از او منقطع می گردد (همان، ص 399)
پس به ازای هر یک از چهار حیات انسان قبری است حقیقی و مخصوص به آن. قبر حیات جسدانی نباتی و حیوانی عبارتست از مقدار تکون تدریجی و مدت تبدل و تحول استکمالی آنها در دار دنیا. و این قبر مقبره ای است برای صور اکوان حادثه ای که در علم سابق اجمالی الهی و علم لا حق تفصیلی او، چه قبل از ورود در مقابر این جهان و چه بعد از صدور و ارتحال از این جهان معلوم و موجود بودند و بدین قبلیت در حدیث نبوی که می فرماید: « خلق الارواح قبل الاجساد بالفی عام» اشاره شده است و بدین بعدیت در آیه ی شریفه ی «و الی الله ترجع الامور» (س بقره، آیه 210) اشاره شده است و اما قبر نفس و روح، عروج به ماوای نفس و ارتقا به عالم ارواح و رجوع هر یک به اصل خویش است چنان که قرآن مجید می فرماید: «انا لله و انا الیه الراجعون» (س بقره، آیه 156) (همان ص 400)
بنابراین منظور از قبر این گودال تنگ و تاریک نیست، بلکه مراد، جایگاه روح انسان در عالم برزخ است زیرا روح پس از دفن بدن و از شب اول قبر زدنگی برزخی را شروع می کند و برزخ هر انسانی از کنار قبرش ظاهر می گردد، از سوی دیگر تفهیم آغاز حیات برزخی برای زندگان در صورتی معنا پیدا می کند که کلمه ی قبر به میان آید تا محسوس و ملموس گردد (معاد در نگاه عقل و دین ص 282)
دلیل عقل و برهانی: بدن محسوس امری مرکب از جواهر متعددی (هیولا و صورت نوعیه) است که از اجتماع آنها ابعاد سه گانه با طبیعتی مقارن با اعراض لازم یا مفارق پدید میآید و طبیعت امری زمانی است که با کلیه اعراض زمانی تابع خویش در دو زمان به حال خود باقی و ثابت نمی ماند و چون اجل فرا رسد این ترکیب زایل شود و هر جوهری از جواهر آن به عالم خویش باز گردند (جسم به دنیا و عالم جسمانی و رح و نفس به عالم روحانی) و ممکن نیست که اعراض جسم به عالم آخرت انتقال یابند چون همگی در معرض تفسیر و تبدل اند چون تابع طبیعت اند و طبیعت، سیال با لذات است و عالم آخرت عالم ثبات و قرار.
پس عالم آخرت غیر عالم دنیاست، هنگامی که مرگ مابین اجسام دنیوی جدایی انداخت و هیات و اعراض قائم به جسم همگی مضمحل ونابود گردند تا زمانی که به فرمان خداوندزمان بازگشت فرا رسد و مجددا جسم را از جواهر باقی مانده ترکیب و تالیف می کند ترکیبی که قابل فساد نباشد پس جسم اخروی ترکیبی است از جواهری عادی از اعراض دنیوی و از صفات متبدل و متغیر که از فعل و انفعال ماده به وجود می آید و مدت زوال و اضمحلال هیات و اعراض دنیوی تا فرا رسیدن زمان عود و بازگشت به آخرت، زمان قبر و حالت برزخ است حالتی که ما بین موت و حیات ثانوی است، مانند حالت نوم (رسول اکرم (ص): النوم اخ الموت (شواهد الربوبیه، ص 401-403))
برخی گمان کرده اند که تعلق روح در عالم برزخ به بدن مثالی که مورد اعتماد متکلمان اسلامی است و در روایات نیز بدان اشاره شده است یک نوع تناسخ است در حالی که تعلق روح به بدن مثالی ارتباطی به آن ندارد زیرا حقیقت تناسخ این است که روح و نفس انسان پس از مرگ بار دیگر به این جهان باز می گردد و به سلول نباتی و یا نطفه ی حیوانی یا جنین انسانی تعلق می گیرد و بار دیگر سبز تکاملی خود را ادامه داده و به صورت انسان کامل درآید به طور مسلم این شیوه از بازگشت، با حکمت حق منافات دارد زیرا مفاد آن این است که انسان پس از طی مراحلی به صورت یک موجود کامل در آید آنگاه با پسگرایی خاصی به حالت نخستین باز گردد و این فرضیه را یک اصل استوار فلسفی مردود می شمارد و آن این که «فعلیت به قوه بر نمی گردد» (سایت پایگاه حوزه، مقاله قبر و برزخ در قرآن، شماره 14197)
سوال و جواب
اولین حادثه ای که بعد از مرگ انجام می گیرد سوال و فشار قبری است که واقع می گردد و منظور از قبر همان حفره ی وحشتناک یک متر در دو متری نیست که اگر کسی مثلا در دریا غرق شود یا در آتش بسوزد و خاکستر شود و قبری نداشته باشد دیگر سوال وفشار قبر برای او نباشد بلکه قبر سرآغاز حیات برزخی انسان است و پرسش مرزبانان مستقیما از روح در قالب جسم مثالی انجام می شود نه در کالبد مادی. (معاد در نگاه عقل و دین صص 281-282)
موضوع سوال از عقاید و افکار در برزخ با قبر از جمله موضوعاتی است که در روایات وارده بر آن اشاره شده است با دقت و تامل در تعبیرات و نکات روایات، با توجه به موقعیت عالم برزخ در بازگشت انسان به سوی معاد و قیامت، به این نتیجه می رسیم که موضوع سوال در برزخ معنی عمیق و بخصوصی دارد و از عمق خاصی برخوردار است و نقش احساسی تکوین در تعیین مسیر حرکت انسان در برگشت به سوی قیامت دارد. موضوع عقاید و افکار عقیدتی در نظام برزخی جای بخصوصی دارد و اصالت از آن عقایدو اصولی است که حرکات و اعمالی به آنها مبتنی است و روشن است که روش عملی هر انسانی در زندگی دنیوی مبتنی بر یک سلسله اصول فکری و عقیدتی است (معاد یابازگشت به سوی خدا ص 301)
آنچه انسانی را از انسانی جدا می کند و تمایز می دهد افکار و عقاید اوست و آنچه این جهت تمایز را تثبیت می کند عمل و روش عمل اوست یعنی آن چه روح یک انسان را از روح انسان دیگر جدا می سازد و متمایز می کند افکار وعقاید اوست. در نظام برزخی، حسابی که روی ارواح می شود براساس افکار و عقاید آنهاست و آنچه مورد سوال در قبر قرار می گیرد همان افکار و اصول عقیدتی است (همان ص303-304)
نکته ی دیگر این است که سوال و عذاب قبر همگانی نیست و مخصوص دو گروه سرشناس است که در روایات به صفت «محض الایمان» و «محض الکفر» توصیف شده اند. طبق احادیث مزبور، افرادی که نمونه ی ایمان و کفرند، مورد سوال و عذاب واقع می شوند (معاد در نگاه عقل و دین، ص 282)
سوال در قبر از این دو دسته خواهد بود و جواب هر کدام به تناسب طریق انتخابی آنها می باشد و بعد از سوال و جواب، هر دسته در همان طریق انتخابی خود در نظام برزخی به حرکت خود ادامه خواهد داد. البته حرکت به مفهومی که متناسب با آن نظام است. آنان که در طریق محض نمودن ایمان بوده اند بعد از سوال و جواب در همان طریق یک بار خود و به پیشرفت خود به مقتضای احکام برزخ ادامه می دهند و باز به تمحیض ایمان می پردازند و آنان که در طریق محض نمودن کفر بوده اند بعد از سوال و جواب در همان طریق به کار خود و به حرکت خود به سوی عمق واصل کفر و ضلالت، به مقتضای احکام برزخ ادامه می دهند و به تمحیض بیشتر کفر می پردازند (معاد یا بازگشت به سوی خدا ص 334) پاک شدن دسته اول از عیوبی که باید پاک شوند و به مقتضای احکام و سنن برزخی است و احیانا توام با فشارها و زحمت ها و عذابهای بخصوصی است که تطهیرکننده، و تکمیل کننده است و با توجه به تفاوت درجات و مراتب افراد این فشارها و عذابهای تطهیرکننده هم متفاوت و شدید و ضعیف خواهد بود. و همچنین خلاص شدن دسته دوم از موانع نیل به عمق کفر و باطن آن هم به مقتضای احکام و سنن برزخی است و تفاوت درجات و مراتب افراد این دسته نیز، خلاصی آنها را از موانع مزبور مقاومت می کند (معاد یا بازگشت به سوی خدا، ص 325)
اما آنان که مستضعف فکری هستند و از رشد لازم و مطلوب فکری برخوردار نیستند و جزء دسته ی اول و دوم نیستند. در برزخ از آنان سوال نمی شود.
ثواب و عقاب قبر
بعد از سلب حیات از انسان حال او از دو حال خارج نخواهد بود یا این که در روضه ای از ریاض بهشت وارد می شود و این هنگامی است که در سینه ای که محل تجلی انوار معرفت الهی و الهامات ملکوتی است جایگزین گردد و یا این که در حفره ای از حفره های جهنم وارد شود واین هنگامی است که در سینه ی تنگ و تاریک و مکدری جایگزین گردد که مملو از شرور و آفات باطنی و مقر شیاطین است (شواهد الربوبیه، ص 399)
عذاب قبر بعد از فشار قبر است ولو آن که فشار قبر هم عذاب می باشد و ظاهر اخبار این است که فشار قبر در آغاز دفن میت حاصل می شود و این عذاب بعد از عقبات یاد شده پدید می آید. اگر مرده از گنهکاران باشد او را به سبب بدکاریش تا قیامت عذاب می کنند و این عذاب غیر از عذاب جهنم و اخرت است و اول عذابی است که بعد از فشار قبر به میت وارد می شود به صراحت آیه ی شریفه ی «و اما ان کان من المقربین و روح و ریحان و جنه النعیم و اما ان کان من المکذبین منزل من حمیم و تصلیه جحیم» عذاب حمیم قبر است و در کافی از ائمه نقل شده که چون مرده را در قبر گذارند اگر گنهکار باشد او راسخت عذاب می نمایند و پایین پایش حفره ای از آتش باز می شود که شراره های آن او را به طرف خود جذب می کند و اگر نیکوکار باشد از بالای سر او در باغ سبزی بازی می شود که به او می گویند این باغ از آن توست (معاد، ذکتر محسن شفائی، ص 134)
و اما این که بعضی از مومنان در برزخ و قبر عذاب می شوند برای این است که در روز قیامت از هر محبت پاک و پاکیزه و دور از هرگونه کیفری به بهشت بروند همان طور که پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: فشار قبر برای افراد با ایمان سبب کفاره و جبران گناه اسراف و ضایع کردن نعمت هایی است که انجام داده است (بحار ج 6 ص 221) (معاد، محسن قرائتی، ص 189)
بنابراین نحوه ی وجود نعمت ها و عذابها در برزخ این گونه است که در عین این که نتیجه ی برزخی راه ایمان و صلاح و راه ضلالت و گمراهی در زندگی دنیوی هستند پیش برنده و حرکت آور نیز می باشند بدین جهت که نعمت های برزخی و عذابهای آن صورتهای برزخی اوصاف، عقاید و اعمال صحیح و ناصحیح و الهی و غیرالهی است. (معاد یا بازگشت به سوی خدا، صص 258-259)
هرکس نبود بینش و بصیرت، باطنش را در دنیا مشاهده کند خواهد دید که پر از انواع جانوران آزار رساننده و درندگان (مانند شهوت، غضب، مکر، حسد و ...) می باشد اگر لحظه ای غفلت کند او را گرفته و می گزند ولی بیشتر مردم از مشاهده ی آنها محجوب و کورند ولی وقتی که پرده از او برداشته شود و در گور گذاشته شود آنها را به عینه مشاهده خوهد کردکه به صور و شکل هایی که مطابق با معنایشان است تمثل پیدا کرده اند و آنها همان ملکات و صفات او هستند که هم اکنون در نفسش حاضرند و صورتهای باطنی حقیقی آنها برایش آشکار شده است زیرا هر معنی را صورتی مناسب آن است و این عذاب قبر است اگر شقی باشد و اگر سعید باشد برعکس آنست ( ترجمه اسفار ملاصدرا- سفر چهارم- ص 233)
فشار قبر
 در اثر غلبه ی جسم خاکی، روح از اظهار خصوصیات ملکوتی خود باز می ماند چون حق تعالی روح را بی رنگ آفریده و رنگ آن از اعمال نفسانیه یا عقلانیه است که رنگ کفر یا ایمان به خود گیرد چنانکه خداوند تبارک و تعالی در قرآن مجید می فرماید: «هو الذی خلقکم فمنکم کافر و منکم مومن» بنابراین روح در قالب خاکی امکان دارد که موحد کامل باشد یا موحد ناقص یا این که موحد نباشد. حصول هر سه حال در نتیجه ی تزکیه کامل یا تزکیه ی ناقص یا عدم تزکیه است. در عدم تزکیه، آزادی برای روح چندان مسیر نیست تا از عالم مجردات فیض یاب شود. در نتیجه ی تزکیه ناقص تا اندازهای برای روح آزادی مسیر است و می تواند نتایج حقیقی توام با نتایج مجازی از عالم مجردات و مادیات حاصل نماید ولی در نتیجه ی تزکیه ی کامل و روح آزاد است و می تواند از عالم مجردات نتایجی به تمام معنی، معنوی و رحمانی حاصل نماید. بنابراین مسیر در عالم روحانی و اخذ نتایج معنوی برای بارور ساختن استعدادهای عالیه ی انسانی و تکامل جواهر اصیل روح الهی، نیاز به تزکیه و تصفیه روح از آلایشهای نفسانی و تعلقات غیر الهی دارد و تجربه و تصیه ظاهر و باطن، بدون فشار میسر نیست. هر تجربه و تصفیه نوعی فشار است و آنان که در دار دنیا به تصفیه ی نفس خود از رذائل اخلاق و ذمائم اعمال نپرداخته اند بعد از مرگ برای طی مراحل تکامل، ناچار از تحمل فشار قبر یعنی عالم برزخ و نیز عالم آخرت هستند (مبدا و معاد، ص149-150)
سختی ها و فشار و وحشت در اول ورود به برزخ و یا قبر، یک مساله ی عمومی است و هر انسان معمولی با آن مواجه خواهد شد، البته تفاوت مراتب به جای خودمحفوظ است و هر کس به اندازه ی انس و ارتباط و تعلقی که به نظام مادی و موجودات آن و مانوسات و مالوفات و معیارها و ارزشهای آن و عدم انس با عوالم اخروی وارزشها و معیارهای آن داشته است از این وحشت و سختی ها و فشار برخوردار خواهد بود. بنابراین سختی ها و فشار اول قبر در خصوص همه مومنیت و اهل هدایت با اختلاف مراتب وجود داردو تنها ارباب معنی و مهذبین و اهل انقطاع و مجاهدین هستند که از این مساله مستثنی می باشند و علت آن هم همان انقطاع از دنیا و مانوسات و مالوفات آن و الفت با عوالم بالاتر و ارتباط باحضرت حق است (معاد یابازگشت به سوی خدا، ص 288)
 نتیجه گیری
براساس آن چه در این مختصر امده، انسان بعد از این دنیای فانی، عوالم دیگری نیز فرا روی خود دارد که اولین منزل وعالم بعد از این دنیا عالم قبر و برزخ است که مقدمه ای است به سوی عالم بزرگتر و عظیم تر آخرت و قیامت و در آن عالم (برزخ) انسان به پاره ای از جزای اعمال خود نائل می شود، به گونه ای که اگر در دنیا از نیکوکاران بوده باشد و قبر او دری می شود به سوی بهشت و اگر جزء بدکاران باشد حفره ای می شود آتشین به سوی آتش بزرگتر یعنی جهنم پس وقتی برای جسم ما از اغوش زمین، گوری و از مالهای دنیا کفنی و از استخوانهای پوسیده ی مردگان گذشته، همسایه و هم خانه ای بیش نمی ماند چه جای گناه و نافرمانی انسان می ماند و کاش ماقبل از آن که مرگ ناگهانی در یک لحظه زندگی ما را به پایان برد و شیرینی زدگی را به کاممان تلخ کند و چشمه ی هوس ما را تیره و تار سازد و فکر آینده و عالم برزخی که در آن خواه و ناخواه قرار خواهیم گرفت باشیم.
منابع و ماخذ
1. صدر المتالهین محمد بن ابراهیم (ملاصدرا) اسفار اربعه، سفر چهارم از خلق به خلق، مترجم: خواجوی، محمد، انتشارات مولی 1380
2. صور المتالهین محمد بن ابراهیم (ملاصدرا) شواهد الربوبیه، ترجمه و تفسیر: جواد مصلح، تهران، سروش (انتشارات صدا وسیما) 1366
3. شجاعی، محمد، معاد یا بازگشت به سوی خدا، ج 1، تهران، انتشارات 1362
4. شریعتی سبزواری، محمدباقر، معاد در نگاه عقل و دین، قم: موسسه بوستان کتاب 1380
5. شفائی، محسن، معاد، 1361
6. قرائتی، محسن، معاد، قم: دفتر انتشارات اسلامی
7. اللهور دیخانی، علی، مبدا و معاد ازلیت و ابدیت (فلسفی و کلامی)، مشهد شرکت به نشر 1378
8. کلهدانی، محمدحسین، معادشناسی، ج2، انتشارات حکمت، اسفند 1360


نوشته شده توسط شاهرودی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

مقالات

شاهرودی
مباحث مربوط به تدریس اینجانب مانند سرفصل ها، عناوین پژوهشهای مربوط به درس، پژوهشهای دانشجویان در زمینه های فلسفه و عرفان و سایر دروس رشته فلسفه و حکمت اسلامی به منظور استفاده دانشجویان علاقمند ارائه خواهد شد
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 25 بازدید
بازدید دیروز: 515 بازدید
بازدید کل: 2859294 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
وضعیت من در یاهو
لینک های روزانه

طهور [802]
[آرشیو(1)]
فهرست موضوعی یادداشت ها
فلسفی[82] . عرفانی[5] . قیامت صغری، برزخ، قیامت کبری، نفخ صور، عذاب[3] . توحید- نظم - مبدا- واجب الوجود- منشا انتزاع- وحدت وجود- نظم علی[3] . عظمت، علم، رحمت، محبت، ربوبیت، اراده و مشورت، خلقت، حکمت، عدل، ه[2] . فقر الی الله ، فقر ذاتی انسان[2] . مقولات، ارسطو،کانت، علامه طباطبایی[2] . ملاصدرا،علامه طباطبایی،خلود،قضای الهی،اعتیاد،فطرت . ملاک مسلمان، فرقه . ملاک نیازمندی ،حدوث وقدم ، امکان ماهوی ، امکان فقری( امکان وجودی . ناسخ.نفس.بدن.عالم . نظام احسن، شرور ، خیر ، عنایت، عدم، نسبیت، ثنویت. . نفس،تجرد نفس،بقا،معاد . نور، نورالانوار، توحید، صفات و اسماء، ذات، انتزاع. . هدایت، شریعت، محرمات، ورع . هستی- مابعد الطبیعه- وحدت- علم- حیات . واجب الوجود، حد، برهان، صفات و اسماء، ذات، مفهوم، انتزاع . واجب الوجود، وجوب وجود، شریک ، وحدت ، وحدت حقه، کثرت ، ماهیت ، ت . واحد ، صدور ، صادر اول ، عقل ، نور ، فیض منبسط ، وحدت و کثرت ، و . واژگان کلیدی: قیامت، مواقف، میزان، واحد سنجش، حساب، پرسش. . واژگان کلیدی: علم حضوری- معرفت- نفس- علم حصولی- معلوم بالذات- مع . واژه: قضاء و قدر-سرنوشت-عدل الهی-جبر- . وجوب ، امکان ، امتناع . وجوب، امکان، امتناع ،امکان فقری، معقول ثانی فلسفی، معقول ثانی من . وجود ذهنی، وجود عینی، اتحاد عاقل و معقول، حمل اولی و شایع، علم ح . وجود رابط، وجود محمولی، وجود رابطی، هلیات بسیطه، هلیات مرکبه، نس . وجود رابط، وجود مستقل، علت و معلول، رابطی . وجود- لفظ مشترک- اشتراک لفظی وجود- اشتراک معنوی وجود . وجود، اصالت، اعتباریت، براهین، اصالت وجود، ملاصدرا . وجود، حدوث، احدیت، ضرورت . وجود، ماهیت، اصالت، اعتبار، عینیت . وجود، ماهیت، اصالت، اعتباریت، توحید، حرکت جوهری. . وجود، هایدگر، ملاصدرا ، تشکیک وجود، نیهیلیسم . وحدت وجود ، وحدت شخصی وجود ، وحدت تشکیکی ، جوهر ، صفت ، حالت ، ت . یمان ، عقل ، مسیحیت ، کانت ، علامه طباطبایی . فلسفه ،سفسطه ،سوفسطائیان ،تاریخ فلسفه . عشق – مکتب اشراق – ماهیت عشق – منشأ عشق – سیریان عشق – اقسام عشق . عشق، عشق مجازی، عشق عفیف، هوس . فیض، دوام فیض، فاعلیت وجودی. . قدرت، اراده، علم، واجب تعالی، صفات، جمال، کمال، فعل، قادر، مطلق . قرب الهی، روح، جسم مادی، مانعیت ،معاد روحانی، معاد جسمانی، حرکت . قضا ، قدر ، سرنوشت ، جبر ، اختیار ، آزادی ، قضا و قدر حتمی ، قضا . کبر، تکبر، متکبر، منازعه با خدا، موانع قرب، الحاد . مرگ، قبر، ثواب، عقاب، فشار قبر . معاد جسمانی، حشر، اعاده معدوم، تناسخ، صورت نوعیه، تشخص، تجرد . معاد، معادجسمانی، کیفیت معاد، شبهه آکل و ماکول، . معقولات . معنای حیا. آثار حیا. مراحل حیا. حیای منفی. جلوه های حیا. حیا و م . عقل – نفس – عقل منفعل – عقل فعال – عقل نظری – عقل عملی - عقل متص . عقل اول، وجود منبسط، حقیقت محمدیه، نظام فیض . عقل، دین، عقل گرای حداکثری، عقل گرایی انتقادی، عقل گرایی اعتدالی . عقول عرضی، ارباب انواع، مثل افلاطونی، امشاسپندان، انوع مادی، ارب . علت- معلول اشاعره- ضرورت علی- صانعیت خدا- انکار علیت- عادت- فاعل . علت،معلول،حدوث،امکان ،ضرورت . علم . علم اجمالی،کشف تفصیلی،عنایت،قضاء،قدر،لوح و قلم . علم حضوری،خودآگاهی، شهود، مشاهده، ابصار، معرفت خیالی، مشاهدات در . علم واجب الوجود – علم عنائی – علم تام – نظام علمی واجب - معلوم ب . علم،وجود ذهنی،نفس،صدرالمتالهین . علیت، مناط احتیاج به علت، ضرورت، معیت، فقر، امکان، تجلی . عوامل وجود، ناسوت، حرکت، حادث، شرور، علم صوری‌، علم حضوری، کثرات . عین، ذهن، حرکت جوهری نفس، حدوث جسمانی آن، اتحاد عاقل و معقول. . عینیت، اتحاد عاقل و معقول، عقل فعال ، فعالیت ذهن، خلاقیت نفس حضو . عینیت، اتحاد عاقل و معقول، وحدت استعلائی نفس، فعالیت ذهن، خلاقیت . غرور- فریفتگی- خودخواهی- غرور علمی- غرور عابدان- غرور سلاطین- غر . غفلت – ضعف نفس – مرگ – پیروی از نفس – هدف – شیطان – جهل . فاعل بالطبع، فاعل بالقصد، فاعل بالرضا، فاعل بالعنایه، فاعل بالتج . 1- خشم و غضب 2- عفو و بخشش 3- کنترل غرائز 4- کظم غیط 5- صبر 6- ب . 1- مرگ 2- غلظت 3- هول و هراس 4- جاودانی 5- قبر 6- قیامت . 1. ابن سینا 2. صدرالمتألهین 3. علم 4. علم الهی 5. صور مرتسمه . آیه ولایت، حضرت علی، فخر رازی . اتحاد - احوال - ارادت - خرقه اندازی - خنا - زعاقت - سمود - مشاهد . ادراک حسی ، ادراک عقلی و کلی ، صور جزئی ، صور کلی ، علم حضوری، ع . ادراک ، اتحاد ، معقول بالذات ، تضایف . اراد ه، علم اجمالی، علم تفصیلی ، اشاعره ، علامه طباطبایی ، معتزل . اراده- استعانت- ایمان-پشیمانی- ترک- توبه-روح-سعادت- شقاوت- کمال- . اراده,حقیقت اراده,حقیقت اراده درانسان,ریشه تاریخی بحث,دیدگاه اشا . اراده، استعانت، ایمان، پشیمانی، ترک، توبه، روح، سعادت، شقاوت . استغنا- تکدی- درویش- زهد- صوفی- فقر- فنای نفس- قناعت . اسماء ذات، صفات، افعال – امهات اسماء – امهات صفات – جمال الهی – . اشتراک وجود، انقسام وجود، واجب و ممکن، تشکیک وجود، وجود،مفهوم وج . اصالت - اعتباریت- حقیقت- وحدت - مشترک - بساطت - تشخص - تصور - تع . اصالت- اعتباریت- حقیقت - وحدت - مشترک - بساطت - تشخص - تصور - تع . اصل علیّت، حکمت متعالیه، فلسفه اسلامی. . اعاده معدوم ،غزالی ،عبدالجبار معتزلی . امکان شناخت- راه های شناخت- علم حصولی- علم حضوری- بساطت خداوند . انوار مجرده –ممکن اشرف _ ممکن اخس _شیخ اشراق-کمال وجودی . اومانیسم سکولار،سکولاریزاسیون،انسان گرایی،دنیاگروی، آزادی،فردگرا . بازی زبانی, شباهت خانوادگی, تسمیه, زبان خصوصی, ادراکات اعتباری و . باقلانی، اشاعره، جوهر فرد، عرض، قدرت الهی . بداهت- وجدانیات- ثبوتی- و-دت- اشتراک- تباین . برهان صدیقین، ابن سینا، ملاصدرا ، مفهوم وجود ، حقیقت وجود . برهان وجودی، برهان جهان شناختی و غایتگرایانه، برهان اخلاقی، برها . تسلیم - خالص - اخلاص- دین- راضی- صدق - عمل ادمی- میل ادمی- نفس . تشکیک- کثرت- وحدت وجود . تناسخ - مرگ - معاد جسمانی - حرکت جوهری - قوه - فعل . توبه، رجوع و بازگشت، تصمیم، ترک معصیت، سلوک عرفانی، مخالفت با نف . توحید، توکل، خوف، رجاء، معصیت، پایه دین، توحید ذاتی، خائف . توکل - متوکل - اسباب و علل - حقیقت توکل . تولد، تولید، اشاعره، کسب افعال. . تکامل، تطور، داروین، مذهب . ثبوتی، ذاتی، فعلی،علم، قدرت، حیات، خالق، رزق، اراده . جبر، اختیار، تفویض، امر بین الامرین، اراده، انسان و سرنوشت. . جوهر، عرض، نومن، فنومن. . حرکت،زمان، دازاین، حرکت توسطیه، حرکت قطعیه. . حصولی . حضوری . حیات، کمال وجودی، سریان وجود، سریان حیات . حکمت الهیه ، علوم عالیه ، حقیقت وجود ، ذلّ عبودیت ، فقر و فاقه ، . حکمت الهیه، علوم عالیه، حقیقت وجود، ذلّ عبودیت، فقر و فاقه، علم . خدا، جهان، تقابل خدا و جهان، صدور عالم، روح، هبوط، جسم . خشیت – خوف – امید- عذاب – بهشت- رجاء- امل- نعمت . خوف ، آخرت، عذاب ، افضل ، قیامت، خائفان ، صفات، مقربان، غفلت، رج . ذکر، درجه ، قلب ، تطمن القلوب، آرامش ، تنهی عن المنکر . رابطه، رابطه دین و أخلاق، ادراکات اعتباری، علامه طباطبائی، ایمان . راه فطرت ، برهان فطرت ، برهان اجماع عام . رسوم خلقی، حضرت جمع، بقا، فنا، سقوط شهود . رضایت، سخط ،رضای عوام ،رضای خواص . زهد، زهد اسلامی، زهد کوفی، رهبانیت، ترک دنیا، پشمینه پوشی، مراتب . شرور، خیر، شر، خدا، نظام احسن، عالم طبیعت، جهان مادی، ضرورت، قدر . شناخت-معرفت-شناخت فلسفی-شناسایی . . شوق ، اشتیاق ، محبت ، دیدار. . شک دستوری – کوجیتوی دکارت – دکارت – غزالی – شک- فلسفه تطبیقی . شک، شکاک، شکاکیت، شکاکان معروف . شکر، معرفت نعمت ، ارکان شکر حقیقی،تقسیم شکر، محابّ ، مکاره ، است . صدق، کذب، ملاک، مطابقت، انسجام، پراگماتیسم . طمس، تجلی، اکوان، اعیان ثابته، تعینی، منطوی، منفعل، اقدس، مقدس. . عاقل، معقول، معلوم بالذات، معلوم بالعرض، اتحاد . عالم مثال ـ صور معلقه ـ مثل معلقه ـ عالم خیال ـ خیال متصل ـ خیال . عجب -معجب-عجب به عبادت –عجب به ورع و تقوی –عجب به حسب و نسب –عجب . عدل الهی- ظلم- عدل و حکمت- حسن و قبح .
نوشته های پیشین

فلسفی
وجود خدا
توحید
وحدت و بساطت
برهان صدیقین
صفات خدا
علم
جبر و اختیار
شرور
عوالم وجود
عدل الهی
حدوث و قدم جهان
عرفان عملی
عرفان نظری
صدور وحدت از کثرت
موضوعات تحقیق
فهرست منابع
سرفصلها
مهر 1387
شهریور 1387
مرداد 1387
اردیبهشت 1387
آبان 1387
بهمن 1387
اسفند 1387
فروردین 1388
اردیبهشت 1388
خرداد 1388
تیر 1388
مرداد 1388
مهر 1388
آبان 1388
دی 1388
بهمن 1388
اسفند 1388
فروردین 1389
اردیبهشت 1389
خرداد 1389
خرداد 89
تیر 89
مرداد 89
شهریور 89
مهر 89
آبان 89
آذر 89
دی 89
بهمن 89
اسفند 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
خرداد 90
تیر 90
شهریور 90
مرداد 90
مهر 90
آبان 90
آذر 90
دی 90
بهمن 90
اسفند 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
تیر 91
مرداد 91
شهریور 91
مهر 91
آبان 91
آذر 91
لوگوی وبلاگ من

مقالات
لینک دوستان من

پایگاه طهور
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

آفرینش از دیدگاه سهروردی
تجرد و ادامه حیات نفس پس از مرگ قسمت دوم
تجرد و ادامه حیات نفس پس از مرگ قسمت اول
اعاده معدوم از دیدگاه غزالی و قاضی عبدالجبار معتزلی
عنوان: علم الهی از دیدگاه ابن سینا
عنوان: قاعده الواحد از دیدگاه ملاصدرا قسمت دوم
عنوان: قاعده الواحد از دیدگاه ملاصدرا قسمت اول
جایگاه مثل در معرفت شناسی و هستی شناسی سهروردی قسمت دوم
جایگاه مثل در معرفت شناسی و هستی شناسی سهروردی قسمت اول
جایگاه مثل در معرفت شناسی و هستی شناسی سهروردی قسمت اول
[عناوین آرشیوشده]