عنوان تحقیق: قناعت
نگارنده : صفیه عظیمی رحمت آبادی
زیر نظر استاد دکتر حسینی شاهرودی
فهرست مطالب
چکیده
کلید واژه
تعریف قناعت
فواید ارزشمند قناعت
علل پیدایش قناعت
علاج علمی و عملی قناعت
ارکان زهد اسلامی
نتیجه گیری
چکیده
1- قناعت کردن با کفاف ، در زندگی از برنامه ها و خصلتهای پیامبران و امامان بوده است
2- قناعت سرمایه و بی نیازی بزرگی است که دارای آثار و برکات فراوانی در زندگی انسان است
3- از فوائد ارزشمند قناعت : تحصیل شخصیت ، عزت ، حریت ، بی نیازی ، آرامش ، موفقیت در کارها
4- عوامل پیدایش قناعت : ایمان به خدا ، اعتقاد به کفر و پاداش ، بی توجهی به دنیا ، رشد فکری و روحی
کلید واژه
زهد : خویشتن داری ، نزد صوفیه ، بر کنار داشتنی سالک خویشتن را از گناه و از هر چه غیر لازم و یا سبب دوری از خدا شناخته می شود، و بلکه دورلی گزیدن از همه ی مخلوقات و از تمام آنچه سبب تعلق با دنیا است ، حاصل و نتیجه ی مقام ورع
صبر : در اخلاق ، پایداری در سختیها ، صبر یکی از فضائل اخلاقی است ، مقاومت نفس در برابر هوی و هوس ، بازداشتنی انسان نفس خود را از شکایت از جزع و ناله های درونی
طمع : آزمند، حریص ، مرد بسیار آرزو، ، مرد طراح
عزت : عظمت و بزرگواری و ارجمندی و ارج و سرافرازی ، کرامت ، بزرگی ، عزت
تقوی: پرهیزگاری ، ترس ، یعنی ترسیدن از حق تعالی، دوری کردن از حق است ، احتراز محرمات .
قناعت
واژه قناعت به معنای رضایت ، خشنودی ، محبوب بودن ، سازگاری قبول کردن آمده است و در اصطلاح قناعت عبادت است از اینکه انسان بیش از هر چیز به خداوند متعال متکی بوده و به هر چیز در اختیار دارد خشنود و سازگار باشد و با عزت نفس و آبرومندی بسر برده و هیچ گاه چشم داشتی با دیگران نداشته و از نداشتنی امور مادی و کمبودها اندوهگین و حسرت زده نباشد و یا می شود به طور خلاصه گفت یعنی اکتفا کردن و راضی بودن به اندک از متاع دنیا این خصلت نیز همانند « زهد» در برابر حرص قرار دارد و به همان اندازه که حرص در تربیت و تهذیب نفس ، آثار مخرب دارد ، قناعت سازنده است یک انسان قانع همیشه از دلی آرام و طبعی بلند برخوردار است پیداست که این دو ویژگی تا چه اندازه می تواند در تربیت و تعالی انسان نقش داشته باشند . قناعت کردن به کفاف ، در زندگی از برنامه ها و خصلت های پیامبران و امامان بوده است هیچ کس بدون برخوردار بودن از این خصلت نمیتواند در مسیر تربیت موفق باشد قناعت گذشته از این که عامل تربیتی است مرتبه بالایی از تربیت و تهذیب نفس است که درمتون اسلامی به آن توجه فوق العاده شده است قناعت سرمایه و بی نیازی بزرگی است که دارای آثار و برکات فراوانی در زندگی انسان است . آثاری مانند سربلندی ، بلند نظری ، و سرافزای که می توانند انسان را تا اوج سعادت رهنمون شوند یک انسان قانع تنها در برابر خدای خود اظهار تذلل و خضوع می کند . هدف اصلی از تربیت اسلامی هم چیزی جز این نیست : جن و انسان را جز برای این که خدا را بپرستند نیافریدیم از آنجا که بشر اجتماعی است و هرکس نیازمندیهای مادی و معنوی فراوانی دارد که باید در پرتو همکاری مردم با همدیگر آنها را تامین نمایند . احتجاج و پیدا کردن مردم به یکدیگر و کمک خواستن از دیگران منافاتی با قناعت ندارد و نیز باید توجه داشت که قناعت این نیست که انسان در راه تحصیل روزی و تامین احتیاجات خود و عائله اش کار و تلاش نکند و درگوشه ای به حال انزوا بسر بردو خود وزن و فرزندانش در محرومیت و درمانگی زندگی کنند. زیرا این روش از نظر تحمل محکوم بوده و اسلام نیز آن را نکوهیده معرفی کرده است و کار کردن را برای تحصیل روی حلال بالاترین عبادت و مانند جهاد در راه خدا دانسته و از سستی و تجمل بر مردم شدن و درمانده گذاشتن عائله سخت مذمت شده است
با توجه به آن چه بیان شد شخص با قناعت کسی است که در عین اینکه در راه تحصیل کمالات روحی و بندگی خداوند می کوشد برای تامین نیازمندیهای خود و عائله اش تلاش کرده وظائف فردی و اجتماعی خویش را به نحو احسن انجام می دهد و هر اندازه برایش فراهم شد به همان مقدار راضی و سازگار بوده و به آن چه در دست دیگران می بیند چشم طمع ندارد و اگر به چیزی از دنیا دست نیافت حسرت نمی خورد .
فوائد ارزشمند قناعت :
بدون شک قناعت یکی از فضائل اخلاقی است که دارای آثار مادی و معنوی فراوانی بوده و ثمرات و میوه های شیرینی برای صاحب آن به بار می آورد که قسمتی از آنها را بیان می نمایم : 1- عزت و سربلندی : یکی از فوائئ ارزشمند قناعت تحصیل شخصیت ، عزت سربلندی است زیرا همانطوری که طمع و چشم داشت با دیگران انسان را ذلیل و اسیر کرده و مردم با چشم حقارت با طمعکارمی نگرند فردی که دارای قناعت طبع و عزت نفس است درنظر همگان عزیز و سربلند و با همت جلوه می کند چنانکه در روایت آمده که عز من قنع و ذل من طمع
2- حریت و آزادی : یکی از کمالات انسانی حریت و آزادی فکری و روحی و استقلال اراده و تصمیم گیری است و همچنانکه طمع سبب بردگی جاودانی است. چنانکه علی ( ع) فرمود الطمع رق موبر
3- بی نیازی واقعی : فقر و احتیاج چیزی است که همه از آن نفرت دارند چنانکه غنی بودن و بی نیازی مورد علاقه همه است و بسیاری از مردم چون نیازی را در جمع آوری ثروت و امور مادی و تهیه تجملات می دانند لذا تا آن جا که توان دارد در تجمل آنها تلاش کنند،
درصورتی که همه می دانیم هر اندازه انسان ا زاین امور بیش تر بهره مند باشد به خاطر حفظ و اراده آنها دائره احتیاجاتش زیادتر خواهد بود و تنها چیزی که موجب بی نیازی انسان می گردد قناعت و سازگار بودن به اموری است که برای انسان فراهم شده و احتیاجات ضروری او برطرف می سازد 4- آرامش فکری و آسایش خاطر : آسایش و راحتی روحی و جسمی از چیزهایی است که همه خواستار آن هستند و هر کس برای تحصیل آن به نحوی کوشش می کند و بیش تر افراد سعی می کنند که آسایش و راحتی خود را با به دست اوردن مال و کسب مقام و تجملات زندگی فراهم سازند و هرگاه موفق نشدند آنها را بدست آورند نگران شده و خود را بدبخت می دانند درصورتی که امور یاد شده نه تنهاموجب آسایش و راحتی انسان نمی گردد بلکه آنها بیشتر موجب ناراحتی و سلب آسایش می باشد و آن چه موجب آسایش و راحتی جسم و روح انسانی است قناعت و بی توجهی به امور مادی دنیا است
5- موفقیت درکارهای نیک : شکی نیست که مشاغل فراوان و مال زیاد ، اولاد ، ریاست و تلاش برای کسب مواظبت درنگاهداری آنها امکانات و اوقات و فرصتهای زیادی را از انسان گرفته و او را از بیشتر کارهای نیک باز می دارد ولی کسی که دارای صفت قناعت می باشد و به کمی از دنیا و آن چه برایش فراهم است سازگار وخشنود است قهرا از اوقات فراغت و فرصتهای زیادی برخوردار است
6- کمال روحی و سعادت جاوید : ناگفته پیداست که هدف از آفرینش انسان و آمدن به این جهان کمال فکری ، اخلاقی ، عملی اوست چنانکه پیامبر ( ص) می فرماید : من برانگیخته شده ام که فضائل اخلاقی را کامل گردانم و برای رسیدن به سعادت جاودانی آخرت و حیات ابدی آفریده شده و با پرهیز از گناه و هوسرانی و انجام اعمال نیک و بندگی خداوند و تهذیب نفس به چنین کمال و سعادت جاودانی آخرت نائل م یگرداند.
علل پیدایش قناعت : 1- ایمان کامل به خداوند :کسی که واقعا معتقد باشد که روزی دهنده نیرومند خداست و باور داشته باشد که هر کس تقوی پیدا کند خداوند برایش گشایش قرار می دهد و از جائی که گمان ندارد برایش روزی می رساند بلی در اثر اعتقاد به خدا و باور داشتن دین حقایق انسان قانع می گردد
2- اعتقاد به کفر وپاداش : هر گاه انسان معتقد باشد که این جهان مقدمه برای جهان دیگر و محل تامین سعادت آخرت است و نه تنها مال و ریاست و تجملات دنیا موجب کمال انسان و سعادت آخرت نمی گردد بلکه گاهی در اثر گرفتاری به آنها و مسئولیت های ناشی از ناحیه آنها انسان را ازکمال و سعادت آخرت باز می دارد و از پاداش های آن جهان محروم و در دام کیفرهای آن گرفتار می سازد
راه معالجه حرص و تحصیل صفت قناعت این است که :
علاج علمی : خوبی و شرافت و عزت نفس و فضیلت آزادگی را که در قناعت نهفته است به یاد داشته باشد و بدی و پستی و تحمل خواری و ذلت و پیروی از شهوت و هوای نفس را متذکر باشد و بداند هر که عزت نفس را بر شهوت شکم بر نگزیند کم عقل و ناقص الایمان است . پس توجه کند که گرد آمدن مال و ثروت چه آفات دنیوی و عقوبت های اثروی در پی دارد و بیندیشد که بزرگان خلق و شریفترین و عزیزترین آدمیان یعنی پیامبران و پیروان پارسای آنان چگونه به اندکی از دنیا قناعت و شکیبایی کردند. 2- علاج عملی : این است که در امر معیشت میانه روی پیش گیرد و تا آنجا که ممکن است درهای مخارج را ببندد و به قدر ضرورت اکتفا کند زیرا کسی که خرجش زیاد باشد بر قنعات برای او ممکن نیست پس اگز تنها و منفرد است به جامه درشت و ارزان و به هر غذایی که به دست آید قانع باشد
علاج حرص و ستایش میانه روی: خداوند روزی بنده مومن خود را در جائی که گمان و انتظار ندارد می رساند مطلب دیگر این است که انسان در معیشت ودمال دنیا نباید به بالاتر از خود نگاه کند بلکه بیش تر از خود بنگرد ، که شیطان نظر هر کسی را در امر دنیا به بالاتر از خود متوجه می سازد و به او می گوید در طلب دنیاکوتاهی و سستی مکن که مالداران تنعم و خوشگذرانی می کنند و خوراکیهای لذیذ می خوزند و جامه های نیکو می پوشند و در کاردین چشم آدمی را به پست تر از خود می گشاید و می گوید : چرا به خود تنگ و سخت می گیری و این قدر از خدا می ترسی و حال آن که فلانی از تو عالم تر و از خدا نمی ترسد ابوذر ( رحمه الله علیه ) گفت : « خلیل من رسول الله مرا سفارش کرد که در امر دنیا پائین تر از خود بنگرم نه به بالاتر از خود »
از امام علی ( ع ) سوال شد ما آنان را حیات طیبه و پاکیزه خواهیم داد ، منظور چیست
فرمود : « مقصود قناعت و رسیدن به روحیه خرسندی است
تفاوت قناعت و زهد
قناعت یعنی اکتفا کردن به کم تر از حد نیاز و زهد یعنی اکتفا کردن بر کم ، و این دو معنایی نزدیک به هم دارند ولی قناعت را به اعتبار راضی بودن نفس و زهد را به اعتبار حظ و بهره نفس اطلاق می کنند، هر زهدی که از غیر قناعت حاصل آید تظاهر به زهد است نه زهد و لذا گفته اند که فناعت اول زهد است ، یعنی انسان ابتدا باید نفس خود را سرکوب کند و به قناعت وا دارد تا دستیابی به زهد آسان شود . قناعت در واقع همان غنی و بی نیازی است و همه مردم از دو جهت فقیرند : یکی به جهت فقر و بی نیازی که به خداوند دارند ، همانگونه که فرمود ای مردم شما نیازمند به خدا هستید و خداوند بی نیاز ستایش شده است
و دوم به جهت نیازمندی های بسیاری که دارند و خداوند اهل حاجتشان را برآورده ساخته است کسی که بین بی نیازی از دنیا و بین بی نیاز شدن بوسیله آن مخیر است مانند کسی می باشد که بین مالک بودن و برده بودن یا ضعیف و قوی بودن و یا زنده و مرده بودن مخیر می باشد پس هر کس بی نیازی به وسیله دنیا را برگزید و بسوی آن رفت در حکم برگزیدن مملکویت و ضعف و مرگ مرض می باشد اما معنای زهد ترک کسب و کار نیست . چرا که این فکر موجب خرابی عالم و ضدیت با خداوند در تدبیرات و مقهورات او است . زهد از یک جهت صبر است و از جهت دیگر سخاوت و سخاوت دو قسم است : یکی سخاوت بر آنچه در دست انسان است و دیگری سخاوت به معنای توجه نکردن به آنچه دیگران دارند دومی بهترین نوع سخاوت است و زهد در حقیقت حاصل نمی شود مگر برای کسی که دنیا و عیوب آفات آن رابشناسد و آخرت و نیاز خود بدان را نیز بشناسد و لذا علم و معرفت برای انسان لازم است
ارکان زهد اسلامی : 1- اعتماد به خداو اخلاص کامل
زهد آن است که به مرحله ورع ، یقین ، رضا و تسلیم رهنمون گردد واگرازدایی آدمی کاسته شود ، انسان به خاطر این نقصان متاسف نشود و نیز دارایهای دنیوی وی را مغرور نسازد .
2- اجتناب از محرمات و پرهیز از شبهات : زهد بر سه گونه است : زهد واجب ، زهد مستحب، زهد مذموم
اولی در برابر محرمات در برابر مباحات ، و سومی درمورد بهره مندی های ضروری زندگی است .
3- پرهیز از آرزوهای ناصواب ، آرزو نیروی محرک زندگی است ولی در این باره دو مساله حائز اهمیت است که عبارتند
الف ) موضوع آرزو و ب) محدوده آرزو
نتیجه گیری
در واقع قناعت ملکه ای است برای نفس که موجب اکتفا کردن از مال به قدر حاجت و ضرورت است ، بدون اینکه در طلب زیاده برآن سعی کند و خود را به رنج و تعجب افکند ، و این صفت فضیلتی است که اکتساب دیگر فضائل به آن بستگی دارد و فقدان آن آدمی را به بدی ها و رذائل اخلاق می کشاند و آن وسیله ای است برای وصول به مقصد و حتی بزرگترین وسیله است برای تحصیل سعادت ابدی
منابع و ماخذ
1- زهد اسلامی ? سید محمد شفیعی مازندرانی
2- اصلها و عرصه ها در نهضت خدمات رسانی ? علی نهاوندی
3- کرانه سعادت ? علامه راغب اصفهانی ( ره )
4- علم اخلاق اسلامی ? ترجمه دکتر سید جلال الدین مجتبوی
5- اخلاق اسلامی ? ترجمه غلام حسین رحیمی اصفهانی
شاهرودی مباحث مربوط به تدریس اینجانب مانند سرفصل ها، عناوین پژوهشهای مربوط به درس، پژوهشهای دانشجویان در زمینه های فلسفه و عرفان و سایر دروس رشته فلسفه و حکمت اسلامی به منظور استفاده دانشجویان علاقمند ارائه خواهد شد |