توبه
گردآورنده: زکیه سبحانی
زیر نظر استاد دکتر حسینی شاهرودی
آثار توبه:
رسول گرامی اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) می فرمایند: اثر توبه این است که گناهان گذشته را جبران می کند. سخن در بیان آثار توبه نصوح است. آنچه در این مورد به عنوان بهره های توبه، از قرآن کریم استفاده می شود عبارتند از: اصلاح اعمال و اعتدال و مساوات در حرکت ها، آراسته شدن به صفات پسندیده و نیکو، اجراء فرمان خداوند، برائت و بیزاری جستن از شرک، کفر و نفاق، کناره گیری از ستمکاران و ظالمین و شیطان های درون و برون، ستم نکردن به دیگران، خارج شدن از روش و سنت بدعت گذاران، فرو نشاندن خشم و غضب و غیظ، اعراض از اهل معاصی، رها کردن عیوب مردم و اشتغال به اصلاح نواقص شخصی،ترک: تمسخر، عیب جوئی، فحاشی، بی ادبی، غیبت و هر حرامی، قطع آمال و آرزوهای نفسانی، از آثار توبه نصوح و با دوام است. چنانکه: خوش رفتاری با دیگران، حقیقت جوئی، حق پوئی و حقیقت خواهی، رضایت به قضاء و قدر پروردگار، آرامش وجدان و خاطر،تن دادن به آنچه حق و خواست خداست، انفاق، احسان و ایثار در راه دوست، داشتن زبانی صادق و مستقیم،وارد شدن در جرگه و حزب مؤمنین، افتادن به صرط و راه حق و روشن، یاد نمودن نعمت های خدا و بهره مند شدن از ولایت و نصرت خداوندی و در پناه و حمایت حق قرار گرفتن، شکر نعمت، برخوردار شدن از فضل، غفران و رحمت واسعه ی پروردگار، گشایش باب رزق و روزی حلال، مستجاب گردیدن دعاها و مفتخر شدن به استماع لبیک محبوب دلها، به دست آوردن اخلاص، رستگاری و فلاح، آشتی با حق و حقیقت، کسب خوش نامی و اعاده ی حیثیت و آبرو، سربلند شدن در درگاه خدا و پیشگاه رسول حق و امامان، هم ردیف گردیدن: با عابدان، حامدان، صائمان، راکعان، ساجدان، آمران به معروف و ناهیان از منکر و حافظان حدود حضرت حق، حتی مقدم شدن بر همه ی این گروه ها.
تمام این ویژگی ها و بر جستگی ها از برکت و عنایت توبه حقیقی، نصوح، جامع و مقبول است و نیز نجات یافتن از مهالک و عذاب های الهی، محبوب شدن در نزد خداوند، داخل گردیدن در بهشت پروردگار، آمرزیده شدن تمام گناهان و تبدیل سیئات به حسنات، خروج از غفلت و ورود به دیار انتباه و بیداری، مورد دعا و ثنای ملائک قرار گرفتن، پیدا کردن گمشده، تحت نور اعظم حق ادامه ی حیات دادن، مصونیت از حوادث دردناک محشر، علم و آگاهی، همگامی و همکاری پیکره ی انسان با فطرت در ترک باطل، حریص شدن بر انجام خیرات، از موجبات و آثار توبه کامله است.
طبقه بندی توبه کنندگان:
طبقه ی اول: گناهکاری است که اقدام به توبه می نماید و تا آخر عمر خویش در آن استمرار و مقاومت می ورزد و اشتباهات گذشته را جبران نموده، نیت بازگشت به گناهان گذشته را نمی نماید؛ مگر لغزش های کوچکی که به طور عادت، بشر را از آن ها رهایی نیست، این توبه، « توبه نصوح » است.
طبقه ی دوم: توبه کننده ای که راه استقامت را در انجام طاعات و عبادات و ترک گناهان کبیره می پیماید، ولی از گناهانی که احیاناً درگیر و دار زندگی، سهواً دچار آن می گردد، مصون و جدا نیست؛ بدون اینکه از پیش، عزم و اراده ای برای انجام آن گناه کرده باشد؛ و اگر مرتکب آن گردید خود را ملامت کرده، پشیمان می شود و بر عدم برگشت به آن گناه، اراده و عزم خویش را تجدید می نماید. این مقام، منزلتی عالی است- اگر چه مرتبه ی آن از طبقه ی اول پایین تر است. وضعیت غالب توبه کنندگان، این چنین است، زیرا که شرارت و نافرمانی با طینت آدمی آنگونه در هم آمیخته که کمتر می شود انسان به طور کامل از آن فارغ گردد.
خدای متعال می فرماید: «آنانکه از گناهان بزرگ و اعمال زشت دوری گزینند، مگرآنکه لمهی ( لغزش های کوچک ) از آن ها سرزند » ( سوره ی نجم، آیه 32 )
امیر مومنان ( علیه السلام ) فرمودند: « بهترین شما کسی است که گناه زیاد و توبه ی بسیار دارد. »
طبقه ی سوم: آنکه توبه می کند ودرتوبه ی خود استقامت می ورزد، پس شهوت بر او غلبه می نماید، و از آنجا که در مهار کردن هوی و هوس و شهوات خویش ناتوان است، مرتکب آن گناه می شود. ولی او با تمام این ها، در انجام طاعات مواظبت دارد و قسمتی از گناهان را با وجود قدرت و میل زیاد، ترک می نماید. و اگر یکبار یا دو بار، شهوت بر او غلبه کند، پشیمان شده، علاقه مند به زدودن آن گناه می باشد و می گوید: « ای کاش مرتکب آن نمی شدم و از آن کار، توبه خواهم کرد. »اما به خود وعده ی توبه می دهد و امروز و فردای می کند و توبه را به تأخیر می اندازد.
خدای متعال می فرماید:
« و بعضی دیگر به گناهان خویش اعتراف کردند که کار نیک و بد را با یکدیگر آمیختند. » (سوره توبه، آیه ی102 )
در مورد چنین کسی امید آن وجود دارد که خداوند او را عفو کند و توبه او را قبول نماید، اگر توبه کند.
طبقه ی چهارم: آنکه توبه می نماید و مدتی بر آن توبه استقامت می کند ولی بعد برگشته، به ارتکاب گناهان می پردازد، بدون آنکه به فکر توبه بیفتد و نیز بدون اینکه از کرده ی خویش تأسف و حسرتی به خود راه دهد. بلکه در ارتکاب گناه، آنچنان جدیت و کوششی دارد که شخص غافل و گمراه در پیروی از شهوات به کار می برد و این حالت، زشت ترین نمونه ی توبه کنندگان می باشد و سرنوشت چنین کسی وابسته ی به خواست خداوند است.
توبه در طریقت:
اولین مقام در سلوک عرفانی، یا اینکه اولین قدم در این مسیر، توبه است. یعنی اینکه فرد از گناه کردن توبه کرده، هر گونه تعلق دنیوی را ترک کند، شاعر می گوید:
مرکب توبه عجایب مرکبست بر فلک تازد به یک لحظه زپست
(مثنوی، 6/464)
حال توبه ممکن است با هر حادثه ی خارجی در انسان به وجود آید، اعم از یک واژه ی دنیوی که ناگهان در یک قالب و معنای مذهبی درک شود، یا تکه کاغذی که روی آن جمله ی مناسب و مرتبطی نوشته شده باشد، یا تلاوت آیه ای از قرآن یا یک خواب ویا ملاقات با یکی از افراد مقدس و اولیای خداوند، یکی از چند داستانی که در مورد توبه و بازگشت ابراهیم ادهم گفته می شود بسیار شنیدنی و مشهور است:
« شبی بر بالای قصر خویش در بلخ سر و صدای عجیبی شنید. پیش خدمتان پادشاه مردی را یافتند که در حضور خلیفه، ادعا می کرد که در پشت بام کاخ به دنبال شتر گم شده ی خود می گردد. وقتی شاهزاده به او گفت که چطور می توان شتری را که در بیابان گم شده در قصر شاهان جستجو کرد واز این بابت وی را سرزنش نمود، فرد دهاتی پاسخ داد: که کار ابراهیم ادهم یعنی جستجوی خداوند و آرامش روحی و حیات طیبه ی مذهبی در قصر و جلال و شکوه پادشاهی کمتر از شتریابی آن مرد در قصر پادشاهان عجیب و مسخره نیست! ابراهیم از این پاسخ به خود آمده توبه کرد و همه ی تعلقات دنیوی خویش را به مردم بخشید. »
(مضمون ابیات مثنوی، دفتر ششم 829 به بعد)
« سخن » دامی خطرناک در طریقه ی وصول به خداوند بُوَد، وبه خصوص در زمان زاهدان و ریاضت پیشگان قدیمی، سخنان تند و خشنی برای توصیف خصلت این مکان پست و رقت انگیز (عالم دنیا و ماده) به کار گرفته می شد، به گونه ای که آن را با آبریزگاههای عمومی- که فقط در وقت حاجت باید از آن استفاده کرد- یا یک لاشه ی بی فایده، ویا توده ای از زباله و کود تشبیه می کردند: « احمدبن ابی الحواری گفت: که دنیامزبله و مجمع سگان است و کمتر از سگ آن کس است که از وی دور نمی شود زیرا که سگ حاجت خود راازآن می گیرد و می رود ولی دوست دار وی از وی به هیچ حالی جدا نمی شود. »
ولی روی هم رفته اکثر اهل تصوف، دنیا را بیشتر از آنچه مجمع شرور و پلیدیها بدانند یک گذرگاه و محل عبور موقتی می دانند؛ چرا که به هر حال دنیا هم مخلوق خداوند تبارک وتعالی است، اما از آن روی که هیچ چیز جز خود خداوند باقی و ماندنی نیست، دنیا هم صفت فنا و گذران بودن دارد، و اساساً چرا باید افراد زاهد و متقی به فکر آن هم بیفتند، زیرا در مقایسه با جلال و شکوه ایزدی دنیا بیش از بال پشه ای نمی ارزد. وقتی مرید سالک با عمل توبه این جهان را کنار می گذارد. سؤالی که مطرح است این است که آیا وی هرگز باید گناهان قبلی خویش را به خاطر آورد یا خیر؟ سهل تستری می گوید: حتی پس از توبه نیز هرگز نباید گناهانت را فراموش کنی، چرا که به خاطر آوردن گناهان چاره ی درد محتمل غرور روحی است. هر چند که جنید بغدادی از معاصرین سهل، توبه را اینگونه تعریف می کند: « توبه فرامش کردن گناهان خویش است. »و رویم، هم قطار جنید، این طوری گفت: که « توبه، توبه از توبه کردن است. » یعنی فراموش کردن فکر گناه و توبه به صورت کامل. هجویری اندیشه ی جنید را پذیرفته و آن را اینگونه بیان می کند: « از آنچه تائب محبت بود و محبت اندر مشاهدت بوده و اندر مشاهدت، ذکر جفا، جفا باشد، و ذکر جفا از وفا حجاب باشد. »
خواجه عبدالله انصاری، میدان اول از صد میدان را توبه نامیده و گفته است:« میدان اول مقام توبه است و توبه بازگشتن است به خدای » و نیز ارکان توبه را « پشیمانی در دل و عذر بر زبان و بریدن از بدی و بدان » دانسته است. گروهی از صاحبنظران برای توبه پنج رکن بر شمرده اند بدین ترتیب: اول: ادای فرایض دوم: قضای مافات سوم: طلب حلال چهارم: رد مظالم پنجم: مجاهدت و مخالفت با نفس
در ترجمه ی رساله قشیریه ضمن استناد به قول رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) علامت توبه ندامت گفته شده است.
توبه به عنوان اولین مقام از مقامات طریقت با آنچه به عنوان توبه در شریعت آمده است یکی نیست؛ زیرا توبه در شریعت بدون هیچ واسطه ای بین بنده و خدا صورت می پذیرد و موضوع آن پشیمانی از نافرمانی و بازگشتن به دستور دینی است ولی در طریقت، توبه به واسطه صورت می گیرد و سالک به دست پیر و مرشد و مراد توبه می کند و موضوع آن ترک ما سوی الله است.
عارفان، حصول توبه را برای سالک جز به عنایت بی علت حق نمی دانند و معتقدند که چون خدا، بنده ای را برگزیند توبه اش می دهد و به شاهراه وصولش رهنمون می گردد. سخن ابوحفض حداد در این زمینه است که: « توبه از حق به بنده است نه از بنده به حق و مکتسب، بنده نیست بلکه موهبت است. »
هجویری در کشف المحجوب، اول مقام سالکان طریق حق را توبه می داند و شرایط توبه را چنین بر می شمارد: اول: تأسف بر مخالفت، دوم: ترک زلت (خطا و لغزش)، سوم: عزم ناکردن بر معاودت.
بدین معنی که شرط توبه کننده این است که برنافرمانی های خویش تأسف خورد و از آن پشیمان باشد ولغزش ها را ترک کند و تصمیم بگیرد که پس از این به گناه پیشین باز نگردد. اگر بازگشت از گناهان به سبب خوف از عقوبت باشد آن را توبه و اگر به ارادت نعمت و طلب ثواب باشد آن را انابه و اگر از شرم خدا و به دلیل رعایت فرمان او باشد آن را اوبه می نامند؛ یعنی آنرا که از خوف عقوبت توبه کند تائب و آنرا که به ارادت نعمت و طلب ثواب انابه ورزد، منیب و آنرا که از شرم خدا و برای رعایت فرمان وی اوبه نماید، اوّاب گویند؛ به سخنی دیگر توبه بازگشت از گناهان برزگ به طاعت و انابه بازگشت از گناهان کوچک به محبت و اوبه بازگشت از خودی به حق است.
توبه مقام عامه مومنان است و آن از کبیره بود. ( یا ایها الذین آمنو توبو الی الله توبة نصوحاً ) « سوره تحریم آیه 8 »
انابه مقام اولیا و مقربان است و آن از صغایر است. ( من خشی الرحمن بالغیب و جاء بقلب منیب ) « سوره ق آیه 22 »
اوبه مقام انبیاء و مرسلان است و آن بازگشت از خودی خود به خداست. ( نعم العبدُ انه اواب ) «سوره ص آیه 30 »
گویند که پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) هر دم در ترقی بود و چون از مقامی به مقام بالاتر می رسید از مقام فروتر استغفار می کرد. گروهی از عارفان معتقدند که بهتر است بعد از توبه، گناه پیشین فراموش شود زیرا که یاد آن دردل ایجاد لذت خواهد کرد و طایفه ای گفته اند که بهتر است گناه پیشین در نظر تائب باشد تا هر لحظه خود را شرمسار بخشاینده ببیند. ابوالحسن بوشنجنه گوید: « اگر گناه را یادآوری و هنگام یاد کردن آن، احساس لذت نکردی توبه ای به درستی کرده ای. » و دیگر مواردی که گفته شد.
اگر در فرهنگ عقیدتی و بینش عرفانی حافظ مخالفت با توبه دیده می شود به دلیل این است که وی توبه کنندگان و توبه فرمایان زمان خویش را ریاکار می بیند و توبه را در دست ایشان خالی از مفهوم می یابد.
نتیجه:
توبه یعنی از عملی پشیمان شدن و به سوی خداوند بازگشتن. اینکه ما به صورت لفظی توبه و اظهار ندامت و پشیمانی کنیم کافی نیست بلکه توبه باید قلبی باشد و باید آثار به وجود آمده از آن گناه را نیز از بین ببریم.
توبه باید سریع صورت گیرد یعنی درنگ جایز نیست چون هر لحظه امکان اینکه این فرصت از ما گرفته شود وجود دارد. زیرا هیچ کس از یک لحظه ی بعد خودآگاه نیست و هم اینکه امکان دارد آثار گناهی که صورت گرفته روز به روز افزایش یابد و دیگر قابل جبران نباشد.
توبه راهی است که خداوند برای بندگانش قرار داده است تا به سوی او بازگردند و این نشان می دهد که خداوند چقدر مهربان و همچون مادری دلسوز است که با همه ی بدی و گناهانی که بندگانش انجام می دهند باز هم آنها را می بخشد و راهی برای بازگشت آنان قرار می دهد. البته قبولی توبه به شرط با دوام بودن و اخلاص آن است نه اینکه وقتی شخصی توبه کرد باز به همان شرایط اولیه بازگردد و گناهان خود را تکرار کند. البته اگر در این شرایط دوباره توبه کند و توبه ی او قلبی و از سر اخلاص باشد خداوند می پذیرد.
اما توبه عرفا با توبه ی مردم عادی فرق دارد. توبه ای که آنان انجام می دهند خیلی سخت است و باید از همه چیز بگذرند تا به توبه ی حقیقی دست یازند و مورد قبول درگاه حق قرار گیرد تا جایی که حتی از توبه ی خود هم توبه می کنند.
توبه عرفا نیاز به شرایط خاصی دارد و به مرید و مرشد نیاز دارند تا آنان را راهنمایی کند و راه درست را به آنان نشان دهد تا به بیراهه نروند.
خلاصه اینکه توبه واجب است و باید همه از اعمال خود توبه کنیم تا به آن کمال حقیقی خود دست یابیم. زیرا توبه آثاری دارد که اگر توبه ی حقیقی صورت گیرد ما را به آن آرامش حقیقی و به آن مقام و درجه ی کمال می رساند به امید حق انشاءالله.
منابع:
1- پاکدل کاشمری، حسین، راه بازگشت به بندگی خدا، انتشارات آداب، 1374
2- حائری، محمد حسن، عرفان و تصوف، انتشارات بین المللی المهدی، 1382
3- رشید پور، مجید، مبانی اخلاق اسلامی، انتشارات سازمان انجمن اولیا و مربیان، 1378
4- رئیسی، مصطفی، اخلاق اسلامی، انتشارات حافظ نوین، 1381
5- سادات، محمد علی، اخلاق اسلامی، سازمان مطالعه وتدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها، 1364
6- شمیل، آن ماری، ابعاد عرفانی اسلام، ترجمه دکتر عبدالرحیم گواهی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1374
7- شبر، عبدالله، بنیادهای اخلاق اسلامی، مترجمین حسین بهجو، علی مشتاق عسکری، انتشارات بنیاد فرهنگی امام المهدی (عج)، 1369
شاهرودی مباحث مربوط به تدریس اینجانب مانند سرفصل ها، عناوین پژوهشهای مربوط به درس، پژوهشهای دانشجویان در زمینه های فلسفه و عرفان و سایر دروس رشته فلسفه و حکمت اسلامی به منظور استفاده دانشجویان علاقمند ارائه خواهد شد |