صبر از دیدگاه عرفا زیر نظر استاد دکتر حسینی شاهرودی پژوهشگر: اسماعیلی چکیده صبر مقامی است از مقامات عرفانی،هر کس که بخواهد به این مقام دست پیدا کند باید قبل از آن مقام توبه،ورع،زهد و فقر را طی کند. مهم ترین بخش در صبر اقسام آن است که به سه نوع نفس،قلب و روح تقسیم می شود که برخی از عرفا علائم صبر را ترک شکایت و صدق رضا و قبول قضا به دل خوشی می دانند.روش من در این مقاله کتابخانه ای مطالعه بوده است. کلید واژه: صبر، صبر نفس ، صبر قلب، صبر روح مقدمه : عاشقم بر رنج خویش و درد خویش بهر خشنودی شاه فرد خویش از جمله مسائلی که ما در زندگی روزمره خود با آن سروکار داریم صبر است ، چیزی که خیل عظیم مردم شاید با آن مواجه باشند ولی به این مسئله اندک توجهی نداشته باشند . از جمله صبری که مورد غفلت قرار گرفته صبری است که بر عرفا حاکم است ، باید به خاطر داشته باشیم صبر منزلی از منازل دین و مقامی از مقامات موحدین است و به واسطه آن بنده در سلک مقرّبان بارگاه احدیت داخل و به جوار ذات باری تعالی واصل می گردد و تا کسی مقام صبر را طی نکند در سلوک راهی پیش نمی برد و تا آدمی جرعه ی بلا را لاابالی وار سر نکشد ، قطره از جام محبت نکشد . لذا با توجه به اهمیتی که صبر دارا است تصمیم گرفتم نوشتاری را با استناد از آیات و روایات و سخنان بزرگان اهل ادب و عرفا در باب صبر از دیدگاه عرفا بنویسم . این مقاله از بخش های زیادی از جمله : فضیلت صبر ، اقسام و انواع صبر ، درجات صبر ، نحوه صبر و حقیقت و علائم صبر تشکیل شده است . به طور کلی هدف من از نوشتن این مقاله این بود که می خواستم به این سؤال پاسخ دهم که آیا عوام مردم هم می توانند همانند عرفا به مراتب صبر دست یابند یا نه ؟( امیدوارم که توانسته باشم در این مقاله حق مطلب را به خوبی ادا کرده باشم .) و من ا... توفیق مقام پنجم : صبر ( از جمله اوصاف حسنه و اخلاق حمیده شکیبائی بر بلا و پیشامدهای ناگوار زندگی و شکر گذاری بر نعمت های خداوند متعال و خشنودی و رضایت به قضای خداوند بی همتاست )1 . ( صبر در لغت به معنای شکیبائی و بازداشت و زندان و دوای تلخ را گویند ، لهذا او را بدین معنی شاقّه مذکور مناسب کرده که بعد از کشیدن سختی و تلخی بار ریاضت به نرمی و آرامی و شیرین رسیدن است ، کماقال : صبر تلخ است و لیکن بر شیرین دارد. )2 و ( در اصطلاح ترک شکایت از بلا به غیر خداست )3 . ( خداوند عزّوجل می فرماید : صبر کن و صبر تو فقط برای خدا و به توفیق خدا باشد . صبر آن است که سالک نفس خویش را ، با وجود جزع و گله مندی نهانی ، از شکایت [ به غیر و اظهار جزع و فزع درونی ] باز دارد )4 . ( صبر : عبارت است از خویشتنداری و تحمل شداید ، بدون شکایت به کسی و خرسندی و رضا به قضای الهی )5 . ( مفهوم صبر و معادلات لغوی آن از قبیل حبس نفس و خود داری از برابر امور ناخوشایند و خویشتنداری از ناله و شکوه و بی تابی در برابر حوادث ناگوار . تحقّق این امر از رهگذر منع باطن و درون از اضطراب و جلوگیری اندام از حرکات غیر عادی امکان پذیر است . )6 ( جنید بغدادی گفته است : صبر بازداشتن است نفس را با خدای تعالی بی آنکه جزع کند . )) و گفت عایت صبر ، توکّل است . )) ( ابو محمد حریری گفته است : صبر آن است که فرق نکند میان حال نعمت و محنت به آرام نفس در هر دو حال و صبر سکوت نفس است )) . ( حلاج گفته است : صبر ، آنست که دست و پای او ببرند و از دار آویزند )7 . ( مؤلف محترم کتاب نفیس « قاموس قرآن » در بیان و تعریف صبر می نویسد : « صبر خویشتنداری و حبس نفس است ، بر چیزی که شرع و عقل تقاضا می کند و یا از چیزی که شرع ( دین ) و عقل از آن نهی می کند . » محقق طوسی دربارة صبر می نویسد : صبر عبارت است از : بازداشت نفس از زاری کردن در برابر حوادث ناگوار ، و صبر ، دل را از اضطراب ، زبان را از شکایت و اعضاء پیکر آدمی را از حرکات و کارهای غیر عادی و ناهنجار باز می دارد . عالم ربانی و دانشمند بزرگ اسلامی ، مرحوم مولی محسن کاشانی در اثر نفیس خود به نام (( المَحَجَّهُ البَیضاء )) در تعریف صبر می نویسد : « بدان که صبر مقامی از مقامات دینی و منزلی از منازل سالکین است )8 . ( خواجه می فرماید : صبر عبارتست از : حبس نفس از جزع که اظهار آن دالّ بر شکوه و شکایت است )9 . ( اگر چنانچه صبر از شهوت شکم و جزع باشد عفّت نامیده می شود و اگر صبر بر تحمّل نامطلوب و پیش آمد ناگوار ی باشد اسامی آن با توجه به نوع مکروه و پیشامدها مختلف می شود ، هرگاه پیشامدها از ناحیه مصیبت فرزند یا از بین رفتن اموال و غیر باشد تنها به اسم « صبر » قناعت می کنند و ضدّ آن جزع و بی تابی است و اگر صبر در ترک معصیت و گناه باشد آنرا « تقوی و پرهیزکاری » می نامند . و اگر صبر به توانگری و عدم احتیاج باشد که در موارد فقر و نداری خود را نبازد ، آنرا « حفظ نفس » می نامند و ضدّ آن کفران و ناسپاسی و طغیان می باشد . و هرگاه صبر در کارزار و نبرد باشد ، آنرا « شجاعت » گویند و ضدّ و مقابل آن ترس و حین است . و اگر صبر در فرو بردن خشم و غضب باشد ، آنرا حلم و برد باری می نامند . و مقابل آن سفاهت و گستاخی است و اگر صبر از مصائب و حوادث روزگار باشد آنرا سعه صدر می نامند و مقابل آن دلتنگی و ملول شدن است ، اگر صبر در پنهان داشتن کلامی باشد آن را کتمان سرّ یا راز داری می گویند و مقابل آن افشاء سرّ است و اگر صبر بر مازاد احتیاج زندگی باشد ، آنرا زهد نامند که مقابل آن نیز حرمی نامیده می شود و اگر صبر بر کمی بهره های دنیا باشد ، آنرا قناعت می گویند و مقابل آن میل و زیادی رغبت است .)10 (( فضیلت صبر )) ابو عثمان می گوید : نیکوترین جزاها که بندگان را دهند جزا بود بر صبر کردن و برتر از آن جزا نبود ، زیرا که خبر داد اندر کتاب « وَ لَنَجزِیَّن الَذینَ صَبَرُوا اَجرَهُم بِاَحسَنِ ما کانوا یعمَلونَ . یحیی بن معاذ می گوید : صبر محبّان سخت تر از صبر زاهدان [ واعجباً چگونه صبر می کنند ].) 11 بدان که صبر کردن بر مکروهات و تحمّل بلاها و مشقات را در آخر ثواب بسیارست و حق تعالی چنین خبر داده است که : جز او ثواب صابران بی حساب دهم چنانکه گفت : اِنَّما یوفّی الصابِرُونَ اَجرَهُم بِغَیرِ حِسابِ . پس مهم مؤمن آنست که صبر پیشه گیرد ، و از قضا بدل بکشد ، و لشکر تقدیر را بصبر استقبال کند تا روز قیامت رنج او براحتی بدل کنند و ذلّ او بعزت عوض کنند ، و در جنات النعیم بر غرفات دومت وی را جای دهند چنانکه گفته است: أولئک یُجزونَ الغُرفَهَ بِما صَبَرُوا و انواع تحیّات و فنون راحات برجان او نثار کنند که : و یَلَقَّونَ فیها تَحیَّهً و سلاماً . و به نقد خود در حرم محبّت خداوند باشد که حق تعالی صابران دوست دارد که : إنَّ اللهَ مَعَ الصابِرینَ . و مدح می گوید پیغامبران را و مؤمنان را از بهر آنکه بلا در راه ما بکشند ، و جان و مال ایشان دشمنان سلب کردند و ایشان را در راه دین هیچ فتور نگرفت ، و هزیمت نشوند ، و جزع نکردند ، و بصبر پیش بلاها باز شدند .)12 ( قرآن عظیم می فرماید :خداوند مهربان در همه جا و در همه حال با صبر کنندگان است ، و این معیت حق با صابران واقعاً مسئله بزرگ و عظیمی است ، و نعمتی است که شکرش از عهده هیچ کس بر نیاید . قرآن عزیز صبر را منبع و علّت تقوا دانسته و فرجام پاک را از آن نیکوکاران می داند . قرآن کریم از صبر کنندگان به عنوان محسنین و نیکوکاران یاد کرده و اعلام می دارد و اجر این گونه بندگان ضایع شدنی نیست ، و همچنین قرآن مجید می فرماید : صابران در روز قیامت بخاطر صبر و تحملشان در برابر حوادث و مصائب و برخورد به گناهان دارای دواجر هستند . پس آن کسی که از روی کراهت و ناچاری صبر ورزیده و در عین حال مواظبت است که گله و شکایتی نکند و باطن خود را با اضطراب و جزع آشکار ننماید . از صبر کنندگان عمومی است و از جهت نصیب و حظ مشمول فرمایش خداست که می فرماید : بشارت بده صابرین را به بهشت و مغفرت و رحمت . امّا اگر جان و دل به استقبال بلا رفت و بدون کمترین جزع و فزعی صبر کرد ، و با کمال اطمینان خاطر و آرامش دل و وقار و ثبات استقامت ورزید از خواص صابران به حساب آید ، و مشمول قول حق قرار خواهد گرفت )13 اقسام صبر صبر بر سه نوع است : صبر نفس ، صبر قلب و صبر روح . اما صبر نفس دو گانه است یکی صبر از مراد و دوّم صبر بر مکروه و صبر از مراد دو گونه است ، فرض و نقل فرض صبر است از محرمات شرعی که نفس بدان تشوقی دارد و نقل صبر از مکاره چون شبهات و زیادت قولی و فعلی چه ترک آن از قبیل مستحسناتست. اما صبرش بر مکروه هم دو گونه است،فرض و نقل صبر است بر اداء فرایض عبادت از صلواة و زکوة و صوم و حج و نقل انواع بسیار است مانند صبر بر نوافل عبادت بر رعایت اقتصاد و صبر بر کتم کرامت و احوال و صبر بر خمول و صبر بر خدمت و صبر بر فقر و صبر بر اختفاء آن و صبر بر بلا و مصیبت و صبر بر نعمت و عافیت چه صبر نعمت تا در مناهی صرف نرود دشوار تر از صبر بلا و صبر بر عافیت تا فتنه دشوار تر از صبر بر مصیبت چنانک سهل بن عبدالله گفته است الصبر علی العافیه اشد من الصَّبرِعلَی البلاءِ و صبر نفس را اِلصبر فی ا... خوانند.و اما صبر قلب هم دو گونه است.صبر بر مکروه از مراد .اما صبر بر مکروه یا بر دوام تصفیه نیت بود و اخلاص آن از شایعه نصیب نفس و انار صبر لله خوانند.یا بر دوام مراقبت و ذکر تعالی انرا صبر علی ا... خوانند یا بر التفات بعالم نفس و اشتغال بتدبیر و سیاست او و انرا هم صبر لله خوانند و از این صبر لله تا صبر لله اول بعد المشرقین فرق است.چه صبر لله اول و همچنین صبر علی الله بنسبت با دلی بود که هنوز از شایبة میل بعالم نفس و متابعت هواصافی نشده باشد و صبرلله دوم بنسبت با دلی که بکلی متوجه عالم قدس گذشته باشد و خواهید که غطا بشریت که حجاب دوام مشاهده است از پیش بر دارد و اشارت علم با بقاء و رابطه حیات کالبد که مرکب تکالیف است و تدبیر مصالح نفس صبر می فرماید و اما صبر نسبت با صابر بر اول و دوم از صبر از موافقت نفس و متابعت هوا بوده و انرا هم لله گویند،و بنسبت با صابر سوم صبر از دوام محاضره و مکاشفه بود و آنرا هم بنسبت با صابر سوم صبر از دوام محاضره و مکاشفه بود و آنرا صبر عن ا... خوانند.و اما صبر روح هم دو گونه است یکی صبر بر مکروه و آن صبر است بر اطراق بصیرت از تحدیق نظر در مشاهده حذف نظر در مشاهده جمال ازلی و انطواد روح در مطاوی حیا،رعایت ادب حضرت شهود در او این را صبر مع ا... خوانند.دوم صبر است از اکتحال بصیرت بنور مشاهده جمال ازلی در حضرت جلال لم یزلی و این صبر را صبر عن ا... خوانند و دشوار تر صبر ها این است.چه در این صبر منازعت با روح است و منازعت با روح دشوارتر از منازعت با نفس و قلب14 بنابراین صوفیه با طبقه بندی عرفانی صبر در واقع کمال موجود در هر یک را بیان کرده اند و مراتب عالی آن حاصل قوا و شدن کمالی ومتعالی بیشتری نسبت به دیگر مراتب است.آنها در اقوال و منابع خود ، مراتب صبر را متنزع از صبر بر فراق انسان را از خدا دانسته اند 15 همچنین در کتاب فرهنگ معارف اسلامی تالیف دکتر سید جعفر سجادی در این قسم آمده:همچنین صبر بر سه قسم است:1- صبر نفس 2- صبر قلب 3- صبر روح،و هر یک دو قسم است:1- صبر مکروه 2- صبر از مراد در کتاب (منهاج النجاه) از حکیم ملا محسن فیض کاشانی آمده که صبر بر چهار قسم است:صبر بر طاعت و صبر از مصیبت از زرق و برق دنیا و زخارت از دنیا و صبر بر مصائب و محبت ها.پس اگر تلخی نمودی و درایت چهار موطن خبر را پیشه ساختی ،طاعت و آنچه که ثواب و پاداش اخروی بدنبال دارد بر این حاصل می شود و دیگر به طلب دنیا و مال و منال آن مشغول نخواهی گشت و تبعات آن گریبانگیرت نخواهد شد و اگر مصیبتی به تو رسید با جزع و فزع را از بین نخواهی برد،در نتیجه صبر ،طاعت و منازل شریفه آن و تقوی و زهد و ثواب و پاداش بسیار این ها را برایت به ارمغان خواهد آورد.در کتاب احیاء علوم الدین آمده:بدان که صبر دو نوع است:یکی صبر تن بود،چون کشیدن مشقت ها به تن و برآن ثبات کردن و آن دو قسم است،یکی،به فعل،چون کارهای گران کردن اما از عبادت ها و اما از غیر آن دوم:به احتمال،چون صبر بر زدن سخت،و رنجوری عظیم،و جراحت های هایل و آن چون موافق شرع باشد ستوده می بود،و لیکن ستوده ی تام نوع دیگر است و آن صبر نفسی است از آنچه مشتهی هوی است.آن گاه این صبر اگر از شهوت شکم و فرج باشد،آن را (عفت) گویند و اگر از مصیبت باشد بر نام (صبر) اقتصار نمایدند،و مضاد او حالتی است که آن را (جزع و هلع) خوانند.(رُخان)و دریدن گریبان نماید.واگر احتمال رنج باشد(ضبط نفس) گویند،و ضد آن حالتی است که نام آن(بطر) است،و اگر در جنگ و کارزار باشد آن را شجاعت خوانند و ضد آن (جبن) است،و اگر در فرو خوردن خشم باشد (حلم) گویند و ضد آن (تذمُّر) است است یا (تَغَضّب) و اگر در حادثه ای دل تنگ گرداننده باشد،از حوادث روزگار آن را (سعة الصدر) خوانند و ضد آن(ضجر و تبرم و ضیق الصدر) است و اگر در پوشیده داشتن سختی باشد(زهد) گویند و ضد آن (حرص) است،و اگر بر مقداری اندک باشد از نصیب ها (قناعت) خواممد و ضد آن(شره)باشد.بیشتر خوبی های ایمان در صبر داخل است و برای آن پیامبر را یکبار از ایمان پرسیدند،فرمود:هوالصبر،زیرا که بزرگ تر و عزیز تر کارهای آن است.چنان که فرمود:(الحج عرفه) و حق تعالی اقسام انرا جمع فرمود و همه را صبر خواند پس این است اقسام صبر به اختلاف مُتعلِقات آن. صبر را روی حالات صابران و نحوه صبر آنها به چند قسم تقسیم کرده اند : صبر لله ، صبر فی الله ، صبر مع الله ، صبر عن الله ٌ ، صبر بالله . 1- صبر بالله : عبارت است از حبس نفس از جزع در موقع وقوع امری مکروه یا موقع فوت شدن امری مطلوب . 2- صبر فی الله : ثبات و استقامت در راه حق متعال به جهت تحمل بلیّات ، ترک لذّات ، و دفع موانع . 3- صبر مع الله : صبر اهل دل و اهل حضور است که در وقت بروز موانع و ظهور آثار نفس برای آنان پیش می آید . 4- صبر عن الله : به دو قسمت تقسیم شده ، یکی اختصاص به فسّاق دارد ، یکی اختصاص به عشّاق . در قسم اول حکایت از بعد و دوری می کند ، در قسم دوم حکایت از قرب . در معنی اول هر چه فاسق بر فسقش صابرتر باشد بد حال تر است . در معنی دوم هر چه عاشق صابرتر باشد مقرّب تر است ، صبر در معنی اول مربوط به اهل جفا و حجاب است و در معنی دوم به اهل عیان و مشاهده . 5- صبر بالله : صبر موّحدین و صبر اهل تکلیف است که در مقام استقامت حق متعال پیش می آید . )17 « صبر بالله » ( و فوق همه صبر ها صبر بالله است ، چه حصول این ببقاء بعد الفتاء تعلق دارد . هرگاه که بنده از خود فانی و بحقّ باقی گشت ، صبر او بل همه اوصافش به خدا بود . و وجود این صبر در همه صبر ها که ذکرش تقدیم یافت ممکن است . امام جعفر صادق ( علیه السلام ) در فضیلت این صبر گفته است : اَمَرَ اللهُ تعالیَ انبیاءَهُ بِالصَّبرِ و جَعَلَ الخَطَّ الاَعلی لِلرَّسولِ حیثُ جَعَلَ صَبرَهُ بِالله لا بنَفسِه فَقالَ و اصبرو ما صَبرُکَ الّا بالله . و اشارات مشایخ بیشتر آنست که تعبیر نفس تعلق دارد چنانکه قول به فعلی است الصَّبرُ حَبسُ النَّفسِ عَلَی المَکروُهِ)18 . « ضعیف ترین مراتب صبر، صبر خداست یعنی آنکه بنده برای دستیابی به ثواب و پاداش نیک ، از ارتکاب گناه صبر کند و بر طاعت خداوند شکیبا باشد . و این صبر عامه است . و بالاتر از آن صبر به [ حول و قوة ] خداست و این صبر مرید است ؛ زیرا مرید کسی است که از فعل و قوة خود منسلخ گشته ، و به یقین دانسته است که هیچ حول و قوه ای نیست مگر به الله تعالی . و برتر از هر دو ، صبر بر حکم خداست و آن صبر سالک است ، زیرا سالک از تصرّف و اختیار برائت جسته و به جایی رسیده است که مشاهده می کند تنها خدای متعال است که در همه چیز و همه کس تصرف می کند و اوست که امور را می گرداند و از این رو ، سالک ، بر احکام و تصرفات حق تعالی ، با تحمل دردها و رنج ها ، صبر می کند . « علامت صبر » 19 ( علامت صبر حبس نفس است ، و استحکام درس و مداومت بر طلب انس و حفاظت بر طاعات و استقصا در واجبات و صدق در معاملات و طول قیام و مجاهدات و اصلاح جنایات و ترک شکایات و فرو خوردن تلخی ها و روی ترش ناکردن . ) 20 ( حارث محاسبی گفته است : « علامت صبر نشانه تیر بلا شدن است . « شاه شجاع کرمانی » گفته است : « علامت صبر سه چیز است : ترک شکایت و صدق رضا و قبول قضا به دل خوشی . » « یوسف بن اسباط » گفته است : « علامت صبر ده چیز است : حبس نفس ، استحکام درس ، مداومت بر طلب انس ، نفی جزع و اسقاط وَرَع ، محافظت بر طاعات و استقصا بر واجبات و صدق در معاملات و ملول قیام شب در مجاهدات و اصلاح جنایات . ) 21 « انواع صبر » ( صبر به سه نوع تقسیم می گردد : 1- صبر عوام و توده مردم : این صبر عبارت از خویشتنداری از روی تظاهر به قوت نفس و اظهار ثبات و پایداری در آسیب ها و حوادث ناگوار است ، تا حال و احوال او در طی این حوادث از دیدگاه عقلاء نیز توده مردم ، جالب و دلپسند جلوه کند . ) 22 . ( 2- صبر زهّاد و عبّاد و اهل تقوی و ارباب قلم از جهت توقع ثواب آخرت . ) 23 ( 3- صبر عرفان : صبر آنها ، برای اینست که پاره ای از آنان را در میان مردم از اختیار خاصی برخوردار ساخته و آنها را در کنار مردم از رهگذر ابتلائات ، ویژگی بخشیده ، و در نتیجه ، مشمول نظر و لطف والای پروردگار هستند : این نوع صبر ، اختصاصاً به عنوان « رضا » پیوند دارد و می توان آنرا رضا به قضای الهی نامید . ) 24 « درجات صبر » صبر سه درجه دارد : ( درجة نخست ، صبر از ارتکاب گناه و معصیت است ) 25 ( و از آن سه چیز زاید : الهام دلها ، قبول دعا و نور عصمت ) 26. ( به این که سالک و عید [ خداوند بر کیفر گناهکاران ] را پیوسته در نظر داشته باشد و این صبر بر معصیت برای آن است که ایمانش باقی و پایدار بماند و حرمتهای الهی را بزرگ دارد و حدود خداوند را حفظ کند ، و از کیفر در امان ماند . و بهتر از آن ، این است که صبر از ارتکاب گناه از روی حیا باشد ، یعنی ترک گناهش به خاطر حیاء از خداوند باشد ، نه ترس از عقاب او . و بهتر بودن آن ، به خاطر آن است که حیاء ، از صفات انسانهای شریف و آزاده است ؛ امّا ترس ، عادتاً از صفات عبید و انسان های شرور است . ) 27 ( درجة دوم : صبر بر طاعت الهی است )28(و از آن سه چیز زاید : بازداشت بلاها ، روزی نا ببوشید ، گراییدن به نیکات ) 29 . ( به اینکه پیوسته طاعت الهی را به جا آورد ، در این را اخلاص داشته باشد و براساس احکام شریعت آن را نیکو انجام دهد . ) 30 ( و این نوع صبر ، سخت تر و مشکلتر از اولی است ، بدین جهت که نفس انسان طبیعتاً از عبودیّت و بندگی متنفر است و تمایل به ربوبیّت دارد و از این جهت است که گفته اند : هیچ نفسی نیست مگر این که او پنهان نموده است آن چه را که فرعون آن را اظهار نموده و چون فرعون محال قدرت نمائی بدست آورد آنرا ظاهر نمود و هیچ کس نیست مگر اینکه این معنی را ( حالت اشتهار به ربوبیّت را ) با بنده و خدمتکار و اتباع خویش ادّعا می کند ، اگر چه از اظهاراتش امتناع می ورزد و آنرا ابراز نمی نماید و از این جهت است که موقع تقصیر و اشتباه آنان غضب آلود و خشمگین می گردد و این مسئله از کبر و منیّت نفس ناشی می شود . )31 ( درجة سوم از صبر : صبر در بلایا و مصائب است ) 32 ( و از آن سه چیز زاید : یکتایی دل ، علائم باریک ، نورفر )33 ( که برای رسیدن به حسن جزای الهی است ، تحمل این صبر با انتظار فرج از طرف حق متعال سهل و آسان می گردد . سبک گردانیدن مصائب و سهل شمردن آنها با یاد خدا و متذکر شدن نعم به پایان اوست ، ، آنکه متذکر به حق متعال است زیر بار مصائب احساس ناراحتی نمی کند ، پس بنابراین صبر را سه رکن است : یکی بر بلاء اصبروا و دیگر از معصیت صابروا و سیّم بر طاعت و رابطوا . 34 ) « حقیقت صبر» ( استاد ابو علی گفت : رحمه الله حقیقت صبر ، بیرون آمدن بود از بلا بر حسب شدن اندروی چو ایّوب علیه السلام که اندر آخر آیت گفت : مَسَّنی الضُرُّ و أنتَ أرحَمُ الرّاحمین ، ادب خطا گناه داشت چون معارضه کردند بدانکه و أنتَ أرحَمُ الرّاحمین صریح نگفت اِرحَمنی . استاد امام رحمه الله گوید صبر بر دو گونه باشد صبر عابران و محبان و صبر عابدان نیکوتر آن بود که محفوظ باشد و صبر محبان نیکوتر آن بود که برداشته بود . )35 ( حقیقت صبر آن که در پیش آمدن تلخی و سختی برقرار و ثابت قدم باشد ، پی قید سختی و قبول آن در مفهوم صبر مأخوذ است در صورتی که امری ناگوار باشد ، یاروی اضطراب و ناراحتی بر امری ایستادگی کند از مفهوم صبر خارج است . )36 « صبر و تصبّر و صبّار » ( رویم گوید : صبر ترک شکوی بود . ذوالنّون مصری می گوید : صبر فریاد خواستن به خدای تعالی است . علی بن ابیطالب گوید : کَرَّمَ الله وَجهَهُ ، صبر مرکبی است که هرگز صبر اندر نیاید . حریری می گوید : صبر آنست که فرق نکنی میان حال نعمت و محنت بآرام خاطر اندر هر دو حال .)37 ( محاسبی میی گوید : که « صبر به معنای حرکت نکردن در مقابل تیرهای مشیت الهی است . ) 38 ( ابو عبدالله خفیف می گوید : صبر سه است : متصبّر و صابر و صبّار )39 ( متصبّر : کسی که سعی در صبور دادن دارد )40 ( و کسی که در خدا صبر کند و وی گاهی بر مکاره صبور است و گاه عاجز .) 41 ( صابر : که در مقابل بلایا و آلام صبور می باشد )42 ( و کسی که در خدا و برای خدا صبر کند )43 ( و صابر که باید بیرون آید از حفوظ نفسانی و مراد جسمانی به مجاهده و مکابده و باید ثبات نماید بر نظام معنی این کلام « تا او را مرادت نفس » و محبوبات و تعلقاتش را بک نشود و ملازمت بر طریق اخیار و استقامت بر سیل ابراز نمودن و بر تصفیه دل و « تخلیة جان مداومت » کردن . )44 ( صبّار : کسی که در خدا و برای خدا صابر باشد .)45 ( از استاد ابوعلی شنیدم که گفت صابران فیروزی یافتند [ بِعَّز ] هر دو سرای زیرا که از خدای معصیت یافتند . چنانکه گوید إنَّ اللهَ مع الصابرین . و اندر معنی این آیت گویند ، اصبروا و صابروا و لا بطوا [ صبر ] فروتر از مصابره باشد و مصابره فروتر از مرابطت باشد ، و گفته اند در معنی این آیت صبر کنید بتن ، در طاعت خدای تعالی تا صابر باشید و بدل بر بلوی صبر کنید تا مصابر باشید و سرّ ، خویشتن بسته دارید بر شوق به خدای تا مرابط باشید .)46 ( مرابطه حساس ترین مسیر ساکنان الی الله است که بدون عبور از این نقطه ، را تعالی و تکامل به بن بست منتهی می شود . مرابطه در لغت به معنی به یکدیگر پیوستن و در اصطلاح اهل سلوک به معنی « به خود پیوستن » مراقب خود بودن و در یک کلمه پیوسته نگران احوال خویشتن بودن است و دارای 4 مرحله است : 1- مشارکت 2- مراقبت 3- محاسبت 4- مطابقت )47 ( خداوند تعالی و تقدّس وحی فرستاد علیه السلام که یاد او خلق حمای من فراگیر و از خلقهای من یکی آنست که من صبورم . و گفته اند صبر بیاشام که اگر او تو را بکشد شهید باشی و اگر زنده مانی عزیز باشی . و گفته اند صبر کردن خدا یرا توانگری بود و صبر کردن به خدای بقا بود و صبر کردن اندر خدای ، بلا بود و صبر کردن با خدای، وفا بود و صبر کردن از خدای جفا . و گفته اند صبر بر طلب ، عنوان فلفر باشد و صبر اندر محنت عنوان فرج باشد و گفته اند مصابرت صبر بود بر صبر تا صبر اندر صبر غرق شود و صبر از صبر عاجز آید . )48 نتیجه گیری : از این مقاله نتیجه گیری می شود که صبر عرفانی بسته به اینکه مربوط به عوام است یا خواص ( عرفا ) متفاوت می باشد . دارای مراتبی است 1- نفس 2- قلب 3- روح . هر کس که بخواهد به عالی ترین مرتبه صبر برسد باید هر کدام از این مراتب فوق را طی کند و شاید مدّت ها برای یک عارف طول بکشد که از این مرتبه به مرتبه دیگری برود ، زیرا که در هر مرتبه تزکیّه و استقامت لازم را کسب کند چرا که به نظر می آید هر مرتبه از مراتب صبر مقدمه ای برای مرتبه بعد می باشد که زنجیر وار به هم متصل می باشد . به طور مثال : تا کسی مرتبه نفس را طی نکند نمی تواند به مرحله قلب یا روح صعود کند . به نظر ، با توجه به مطالب مطرح شده ، اگر انسان های عوام به آن درجه از تزکیه روح و نفس و قلب که عرفا رسیده اند ، برسند می توانند به آن مراتب عالی دسترسی پیدا کنند . منابع و مأخذ : 1- اسلام در کنار داغدیدگان – اثر : شهید ثانی – نگارش : دکتر سید محمد باقر محبّتی – ناشر : انتشارات رشد – چاپ دوم : زمستان 1366 – تعداد : 5000 نسخه – چاپخانه : وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی . 2- ابعاد عرفانی اسلام – ترجمه و توضیحات : دکتر عبدالرحیم گواهی – همکار فنی – دفتر ویرایش – لیتو گرافی، چاپ و صحافی : چاپخانه دفتر نشر اسلامی – چاپ اول : 1374 – تعداد : 3000 جلد . 3- تا ملکوت – بازنویسی و برگردان کتاب منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری – تألیف : قرن پنجم هجری – به کوشش : علی اوجبی – زیر نظر : اکبر ایروانی و علی رضا مختار پور – ناشر : مؤسسه فرهنگی اهل قلم – شمارگان: 3000 نسخه – چاپ اول : 1382 – لیتو گرافی : نفیس ، چاپ فرید الدین . 4- ترجمه رسانه قیصریه – زیر نظر : احسان یار شاطر - با تصحیحات و استدراکات بدیع الزمان فروزانفر استاد دانشگاه تهران – بنگاه ترجمه و نشر کتاب – تهران 1345. 5- تحلیلی دربارة هفت مقام عرفانی – چاپخانه : نینوا – مؤلف : عبدالرضا میناگر – ناشر : ابتکار دانش – نوبت چاپ : دوم 1386 . ش – تیراژ : 500 جلد. 6- دایره المعارف تشیع – جلد دهم – شفاء ظهیر فارابی – ناشر نشر : شهید سید محبی – تهران 1383 – زیر نظر : کامران فانی – سماء الدین خرم شاهی – احمد صدر حاج سید جوادی – حطاطی: – مهندس علی طاهری – تاریخ نشر : 1383 – نوبت چاپ :نوبت اول – تیراژ : 4000 نسخه – حروفچینی : دفتر دایره المعارف تشیع – لیتو گرافی : جواهری – چاپ و صحافی : دیبا – فجر قائم . 7- رساله های حضرت سید نور الدین شاه نعمت الله ولی – چاپ دوم – به سعی دکتر جواد نور بخش – استاد دانشگاه تهران – اسفند ماه 2535 شاهنشاهی – چاپ فردوس ( شرکت سهامی خاص ) – تعداد چاپ : 2000 جلد – نام ناشر : خانقاه نعمت اللهی . 8- کتاب سیر تکاملی و اصول مسائل عرفان و تصوف – تألیف : دکتر سید یحیی یثربی – تبریز : دانشگاه تبریز ، 1368 – شانزده ، 514 .ص .240 س . م – ( انتشارات دانشگاه تبریز ، 301 ) . 9- کتاب شرح بر مقامات اربعین یا مبانی سیر و سلوک عرفانی – دامادی ، محمد ، 1320 – ناشر : مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران – تاریخ انتشار: اسفند ماه 1367 – تیراژ : 3000 نسخه . 10- شرح منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری براساس شرح عبدالرزاق کاشانی – نگارش ? علی شیروانی – ناشر : انتشارات الزهراء ، تهران ، ناصر خسرو ، کوچه حاج نایب ، پاساژ خالقی ، طبقه سوم – حروفچینی : سجّاد ، قم – 24195 – لیتوگرافی ، چاپ و صحافی : علامه طباطبایی – چاپ اول : 1373 – قطع : وزیری – 400 صفحه – تیراژ :5000 11- صد میران ، خواجه عبدالله انصاری ، مصحح قائم انصاری ، چاپ بهار : تابستان 1368 – تیراژ : 1000 نسخه – چاپ گلشن . 12- صبر جمیل – مؤلف : علا الدین حجازی – ناشر : ادارة امور فرهنگی آستان قدس رضوی – تیراژ : 1000 نسخه- نوبت چاپ : نوبت اول – تاریخ انتشار : 1375- امور فنی و چاپ : مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی . 13- عرفان اسلامی ، شرح جامع مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه – جلد دوازدهم – مؤلف : حسین انصاریان – مصحح و اعراب گذار : حسین استادولی – تنظیم فهرست جامع : علی حاج باقری – حروفچینی : سازمان تبلیغات اسلامی – ناشر : انتشارات پیام آزادی – چاپ اول : 1368 – چاپ خانه : طلوع آزادی – تیراژ : 5000 نسخه . 14- فلسفه و عرفان ایرانی ( 4 ) التضقیه فی احوال المتصوّفه صوفی نامه – تألیف : قطب الدین ابوالمظفر منصور بن اردشیر العبادی به تصحیح دکتر غلامحسین یوسفی – انتشارات بنیاد فرهنگ ایران . 15- قواعد العرفاء و آداب الشعراء – تألیف : نظام الدین ترینی قندهاری پوشنجی / به اهتمام : احمد مجاهد / سروش : انتشارات صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران / چاپ اول :1374 / حروفچینی : لاینو ترون سروش . 16- مبانی عرفان و تصوف - دکتر قاسم انصاری – کتابخانه طهوری – چاپ اول 1370 – چاپ دوم ( بازنگری و افزوده شده ) – پائیز 1375 – حروفچینی نشر آگه – لیتو گرافی و چاپ گلشن . 17- مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه – عز الدین محمود بن علی کاشانی – به تصحیح : استاد علام جلال الدین همایی- چاپ سوم : آذر ماه 1367 – تیراژ : 3300 نسخه – چاپ و صحافی : چاپخانه سترگ . 18- کتاب مرآت الرشاد آئینه هدایت / مؤلف شیخ عبدالله ممقانی / ترجمه : باقر غباری / ناشر : انتشارات واحد فوق برنامه پخش فرهنگی دفتر مرکزی جهاد دانشگاهی – چاپ اول – تاریخ : اردیبهشت 1364 – تیراژ : 3000 – گرافیست : بهروز شادان. 19- نطفه های آغاز در اخلاق عملی –تألیف : آیت الله مهدوی کنی – ناشر : دفتر نشر فرهنگ اسلامی – تعداد : 5000 جلد – چاپ اول : 1371 – چاپ و صحافی : چاپخانه دفتر فرهنگ نشر اسلامی – همکار فنی - سازمان طرح و اجرای کتاب . « ارجاعات » 1- مرات الرشاد آئینه هدایت صفحه 71 2- قواعد العرفاء و آداب الشعراء صفحه 130 3- مبانی عرفان و تصرف صفحه 39 4- شرح منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری صفحه 110 5- کتاب سیر تکاملی و اصول مسائل عرفان و تصوف صفحه 404 6- اسلام در کنار داغدیدگان صفحه 123 7- کتاب شرح بر مقامات اربعین یا مبانی سیر وسلوک عرفانی صفحه 47 8- صبر جمیل صفحه های 10 و 11 9- عرفان اسلامی ، شرح جامع مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه ، جلد دوازدهم صفحه 362 10- مرآت الرشاد آئینه هدایت صفحه 71 11- ترجمه رسالة قشیریه صفحه 280 12- فلسفه و عرفان ایرانی ( 4 ) التضحیه فی احوال المتصوّفه صوفی نامه صفحه های 71 و 72 13- عرفان اسلامی ، شرح جامع مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه ، جلد دوازدهم ، صفحه های 355 و 357 و 364 14- ترجمه رسالة قشیریه صفحه های 379 و 380 و 381 . 15- دایره المعارف تشیع – جلد دهم صفحه 271 16- کتاب تحلیلی دربارة هفت مقام عرفانی صفحه های 359 و 360 . 17- عرفان اسلامی ، شرح جامع مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه ، جلد دوازدهم صفحه 362 18- مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه صفحه 381 19- شرح منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری صفحه 113 20- عرفان اسلامی ، شرح جامع مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه ، جلد دوازدهم صفحه 361 21- شرح بر مقامات أربعین یا مبانی سیر و سلوک عرفانی صفحه 48 22- اسلام در کنار داغدیدگان صفحه 125 و 126 23- عرفان اسلامی ، شرح جامع مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه ، جلد دوازدهم صفحه 361 24- اسلام در کنار داغدیدگان صفحه 125 25- شرح منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری صفحه 111 26- صد میدان صفحه 22 27- شرح منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری صفحه 111 28- کتاب تاملکوت صفحه 74 29- کتاب صد میدان صفحه 22 30- کتاب تاملکوت صفحه 74 31- مرات الرشاد آئینه هدایت صفحه 73 32- عرفان اسلامی ، شرح جامع مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه ، جلد دوازدهم صفحه 363 33- صد میدان صفحه 22 34- عرفان اسلامی ، شرح جامع مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه ، جلد دوازدهم صفحه 363 35- ترجمة رسالة قشیریه صفحه 286 36- عرفان اسلامی ، شرح جامع مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه ، جلد دوازدهم صفحه 363 37- ترجمة رسالة قشیریه صفحه 281 38- ابعاد عرفانی اسلام صفحه 222 39- ترجمة رسالة قشیریه صفحه 281 40- ابعاد عرفانی اسلام صفحه 222 41- مبانی عرفان و تصوّف صفحه 39 42- ابعاد عرفانی اسلام صفحه 222 43- مبانی عرفان و تصوّف صفحه 39 44- رسالة حضرت سید نور الدین شاه نعمت الله ولی 45- مبانی عرفان و تصوّف صفحه 39 46- ترجمة رسالة قشیریه صفحه 282 47- صرابطه : کتاب نطفه های آغاز در اخلاق عملی صفحه 345 48- ترجمة رسالة قشیریه صفحه های 282 و 283 .
شاهرودی مباحث مربوط به تدریس اینجانب مانند سرفصل ها، عناوین پژوهشهای مربوط به درس، پژوهشهای دانشجویان در زمینه های فلسفه و عرفان و سایر دروس رشته فلسفه و حکمت اسلامی به منظور استفاده دانشجویان علاقمند ارائه خواهد شد