سالمند از اینکه نزد جوان بنشیند و از او دانش آموزد، خجالت نکشد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
مقالات
برهان صدیقین و تأملی بر نقد ملاصدا بر تقریر ابن سینا
شنبه 89 فروردین 21 , ساعت 10:43 صبح  
برهان صدیقین و تأملی بر  نقد ملاصدا بر تقریر ابن سینا
زیر نظر استاد دکتر حسینی شاهرودی
پژوهشگر: کاظم زاهدی
چکیده
مسأله اثبات وجود خداوند همواره مورد توجه فلاسفه بوده است وبرای آن براهین متعددی
 ارائه شده است که یکی از مهمترین آنها برهان صدیقین است. دراین برهان ازطریق
شناخت وجودبه واجب رسیده می شود درحالیکه دربراهین دیگر اثبات وجود حق تعالی به
این صورت ممکن نیست. اصل این برهان راابن سینا بنا نهادوپس از او فلاسفه بسیاری به
آن پرداختند و هریک تلاش کردند تا بهترین تقریرراازآن ارایه دهند.در این مقاله ابتدا
 تقریرات ابن سینا وشیخ اشراق و اشکالاتی که بر آنها شده است بیان می شود سپس نظر
 ملاصدرا درباره آنها نقد می شود.
واژگان کلیدی: برهان صدیقین،  ابن سینا،  ملاصدرا ، مفهوم وجود ، حقیقت وجود.
طرح مساله :
ابن سینا براساس مبانی فلسفی خود برهانی بر اثبات وجود خدا اقامه کرده که از ابتکارات او
شمار می آید زیرا قبل از او هیچ کس چنین برهانی ارائه نکرده بود وآن برهان –طبق
نامگذاری خود او-به(برهان صدیقین ) شهرت یافت.واگر به علت اشکالات وارد بر آن
برهان اورا صدیقین ندانیم قطعا نمی توانیم ظهور این برهان را از جانب او انکار کنیم زیرا
 نام این برهان بعد از او وارد فلسفه شد .
برای اثبات وجود خدا گاهی از برهانی استفاده می شود که در مقدمات آن مسائل طبیعی اخذ
شده اند مانند برهان حرکت ارسطو(فروغی1375:280)وگاهی هم مسائل طبیعی در
 مقدمات آن اخذ نشده اند مانندبرهان امکان و وجوب.(مصباح یزدی1379-2-367-369)
برهانی که ابن سینا ارایه می دهد از نوع دوم است  یعنی مسایل طبیعی در شکل گیری  آن
نقشی ندارند.همه مقدمات برهان او مانند برهان امکان و وجوب فلسفی محض است اما با آن
تفاوت دارد. برهانی که ابن یسنا مطرح می کند از سنخ براهین وجود شناختی است
  درحالیکه برهان امکان ووجوب  یک برهان جهان شناختی است مانند برهان حرکت یعنی
هردو ازطریق عالم به خدا می رسند با این تفاوت که در برهان نخست هردو مقدمه آن عقلی
و فلسفی محض هستند  اما در دومی یکی از مقدمات آن از طبیعیات گرفته شده است.
پس در برهان ابن سینا واجب از شناخت نفس وجود اثبات می شود برخلاف برهان امکان و
وجوب که وجود عالم واسطه اثبات وجود خدا قرار می گیرد.
امتیاز برهان ابن سینا ان است که علاوه بر انکه نیازی به بررسی صفات مخلوقات و اثبات
حدوث و حرکت و..... ندارد نیازی به اثبات وجود مخلوقات هم ندارد زیرا همانطور که
خواهد آمد مقدمه نخست آن به صورت فرض و تردید بیان شده است یعنی جریان این برهان
فقط منوط به پذیرفتن اصل وجود است که آن هم بدیهی و غیرقابل تردید است.(همان:370
ابن سینا نام برهان خود را با استناد به آیه ای از قرآن مجید(فصلت53) صدیقین می گذارد
زیرا استدلال از نفس وجود بر اثبات حق تعالی را مخصوص صدیقین و استدلال از خلق و
 فعل او را مربوط به سایر مردم می داند.(ابن سینا267:1423) و به همین دلیل است که این
 نوع براهین بعد از او به صدیقین شهرت یافت. این شیوه در اثبات وجود حق تعالی مورد
 تایید شریعت اسلام نیز می یاشد چنانکه در ادعیه آمده است :
یا من دل علی ذاته بذاته (دعای صباح)
متی بعدت حتی تکون الآثار هی التی نوصل الیک(دعای عرفه)
بک عرفتک و انت دللتنی علیک و دعوتنی الیک(دعای ابو حمزه)
برای برهان صدیقین تقریرات مختلفی ذکر شده و برخی تا نوزده تقریر از انرا جمع آوری
کرده اند.(آشتیانی489:1367-497)
تقریر ابن سینا:
به عقیده ابن سینا وجود فی نفسه هر موجودی ذاتا یا واجب است یا واجب نیست اگر واجب
باشد پس واجب الوجود بالذات است واگر واجب نباشد ممکن الوجود است و آنچه ممکن
 الوجود باشد خود بخود موجود نمی شود بنابراین وجود هر ممکنی از غیر خودآن می باشد
وچون دور و تسلسل باطل است پس ان غیر باید واجب الوجود باشد . ابن سینا چنین توضیح
می دهد :
هر موجودی که از حیث ذاتش و بدون التفات به غیر آن مورد توجه قرار گیرد یا وجود
برایش ضروری است یا خیر اگر واجب باشد پس او ذات حق و از جانب ذاتش واجب
 الوجود و قیوم است اما اگر واجب نباشد بعد از فرض اینکه موجود است جایز نیست گفته
شود ممتنع بالذات است . بله اگر به اعتبار ذاتش، شرطی مانند شرط عدم علت با او همراه
شود ممتنع می گردد یا اگر شرطی مانند وجود علت با او همراه شودواجب می گردد. اگر
شرطی با آن همراه نباشد نه شرط حصول علتش و نه شرط عدم علتش دراین صورت در
 ذات او امر سومی باقی می ماند وآن امکان است. پس به اعتبار ذاتش چیزی است که نه
واجب است نه ممتنع. پس هرموجودی یا فی نفسه واجب الوجود است یا به حسب ذات خود
ممکن الوجود است.آنچه در ذاتش سزاوار امکان است پس از ذات خود موجود نمی شود
 زیرا وجود او از ذات خود از حیثی که ممکن است برتر از عدمش نیست پس اگر یکی ازآن
دو برتر شود به سبب حضور یا غیبت چیزی است .پس وجود هر ممکنی از جانب غیر
 اوست.این وابستگی ممکن به غیر یا تا بی نهایت ادامه می یابد که درآن صورت هریک از
 آحاد این سلسله در ذات خود ممکن خواهد بود وتمام سلسله هم وابسته به آحاد است،بنابراین
تمام سلسله باز هم غیر واجب خواهد بودو به سبب غیر آن سلسله واجب می شود.(ابن
سینا266:1423- 267)
ابن سینا پس از تقریر برهان خود می گوید:
تأمل کیف لم یحتج بیاننا لثبوت الاول و وحدانیته و برا‌ئته عن الصمات ،الی تأمل لغیرنفس
 الوجود و لم یحتج الی اعتبار من خلقه وفعله و إن کان ذلک دلیلا علیه ،لکن هذا اوثق و
اشرف ،أی إذا اعتبرنا حال الوجود فشهد به الوجود من حیث هو وجود،وهو یشهد بعد ذلک
 علی سائر ما بعده فی الجواب.و الی مثل هذا اسیر فی الکتاب الهی :«سنریهم آیاتنا فی الافاق
و فی أنفسهم حتی یتبین لهم أنه الحق» أقول :أن هذا حکم لقوم ثم یقول «أو لم یکف بربک أنه
علی کل شیء شهید» اقول أن هذا حکم للصدیقین الذین یشهدون به لا علیه.(همان)
ازعبارت فوق پیداست که اوبرهان خود را برهان صدیقین تلقی کرده است که این امرموجب
مخالفت برخی مانند ملاصدرا وعلامه طباطبایی و موافقت برخی مانند حکیم سبزواری شده
است. به عقیده ملاصدرا برهان ابن سینا نزذیکترین برهان به برهان صدیقین است،ولی خود
برهان صدیقین نیست زیرا در برهان صدیقین به خود حقیقت وجود توجه می شود در حالیکه
 در برهان ابن سینابه مفهوم وجود توجه شده است.
علامه طباطبایی نیز برهان ابن سینا را برهان صدیقین نمی داند لذا در کتاب نهایة الحکمه
این برهان را از تقریرات برهان صدیقین جدا کرده ودر بخش براهین دیگربرای اثبات وجود
خدا آورده است.(طباطبایی،270:1404)
برهان ابن سینا اگرچه برای اثبات وجود خدا در بین فلاسفه ،بی سابقه ومبتکرانه بوده است
ولی اشکالاتی بر آن وارد شده است و صدیقین بودن آن محل تردید قرار گرفته است .حال با
پرداختن به این اشکالات نقات قوت وضعف آنها را بررسی خواهیم کرد.
اشکالات تقریر ابن سینا
نخستین اشکال این است که اوبه مفهوم توجه کرده است در صورتیکه دربرهان صدیقین باید
به حقیقت وجود توجه شود.
اشکال دوم این برهان،واسطه ومقدمات بکار رفته در آن است.چه اینکه دربرهان او از امکان
ماهوی به عنوان مقدمه استفاده شده است.(آشتیانی،489:1367)لذا برخی معتقدند ملاصدرا
آنرا در ردیف برهان متکلمان(برهان ازطریق حدوث)و برهان طبیعیان(برهان ازطریق
حرکت)قرار داده است ودرتوضیح کلام ملاصدرا که گفته است:
وغیرهؤلاء (الصدیقین)یتوسلون فی السلوک الی معرفته تعالی وصفاته بواسطة امر
 آخرغیره،کجمهورالفلاسفه بالامکان و الطبیعیین بالحرکة للجسم والمتکلمین بالحدوث للخلق
او غیر ذلک.(صدرالدین شیرازی،68،1342)
چنین بیان داشته اند که«صدرا آنجا که می گوید:جمهورفلاسفه به امکان ،نظرش به بوعلی و
اتباع اوست»(طباطبایی،82،5:1366پاورقی)
مقدمه دیگری که برهان ایم سینا متوقف بر آن است ابطال دور و تسلسل است .حال این
برهان باوجود این دو مقدمه ،بی واسطه از وجود بخه وجوب نمی رسد درحالیکه برهان
 صدیقین،وجودخداوند رابی واسطه اثبات می کند.
اشکال سوم آن است که این برهان ،برخلاف ادعای ابن سینا،توحیدواجب الوجود را اثبات
نمی کند درحالیکه برهان صدیقین توحیدواجب الوجود را هم اثبات می کند(همان)
پاسخ اشکالات وارد بربرهان ابن سینا
به عقیده نگارنده،اشکالت فوق را می توان با جواب های حلی ونقضی پاسخ داد،به عبارت
دیگر،برخی ازاین اشکالات مردود است وبرخی هم دردیگرتقریرات برهان صدیقین وجود
 دارند درحالیکه انهارابرهان صدیقین تلقی کرده اند.
در رد اشکال اول می توان چنین خدشه کرد که هرجا پای برهان واستدلال در میان است،در
 واقع مفهوم شیء مورد نظراست نه حقیقت شیء.دراینجا نیز سخن از مفهوم وجود است نه
حقیقت وجود.برای توضیح توجه به دو مطلب ضروری است:
نخست اینکه «برهان»از«اقسام»وآن هم ازاقسام«حجت»است وحجت یعنی معلومی تصدیقی
که مارا به یک مجهول تصدیقی منتقل کرده وآن را برای ما مکشوف ساخته است.تصدیق
 ازاقسام علم حصولی است یعنی مفهومی است که در ذهن حاصل می شود.بنابراین آنچه
 واسطه در اثبات«وجوب»قرار می گیرد،«مفهوم وجود» است نه حقیقت وجود.(شیروانی
 1381: 3،181و182)ولذادرتمامی تقریرات برهان صدیقین وحتی تقریرخود ملاصدرا،به
مفهوم وجود توجه می شود،نه به حقیقت آن.
مطلب دوم آنکه  ،هرکس درحقیقت وجود می نگرد آنرا مشاهده می کند
و«مشاهدات»ازاقسام«بدیهیات»ودرنتیجه،غیرقابل استدلال هستند.چنین شخصی برای اثبات
وجود واجب اصلا نیازی به برهان واستدلال ندارد چون توجهش به«حقیقت وجود»است
 نه«مفهوم وجود».بله اگربخواهد یافته های خودرا به صورت برهان در آورد ان وقت به
مفهوم توجه می کند.
باتوجه به این دومطلب باید بین مشاهده اولیاکه آنجا به حقیقت وجود توجه می شود وبیان
مشاهدات آنها که در ان به مفهوم وجود پرداخته می شود تفکیک کرد.
به عقیده برخی ،بهترین راه اثبات وجود حق تعالی وتوحید و اثبات صفات کمالی او،همان
طریقه صدیقین است اما این سلوک،شهودی است وفقط برای کملین دست می دهد که حق
راشاهد بر همه اشیا می بینند وشهود حق ظاهر درجمیع اشیا به حسب فیض،به اعتبار قوه
نظری امکان ندارد.(لاهیجی،598:1386پاورقی)
بنابراین از مجموع انچه گفته شد نتیجه می گیریم که انتقاد ملاصدرا مبنی براینکه در برهان
 صدیقین ،به حقیقت وجود توجه می شود، نه به مفهوم ان ،مردود است.
اشکال دوم بر برهان ابن سینا،یعنی وجود مقدمات و واسطه ها وارد است اما این اشکال را
 هم می توان با پاسخ نقضی رد کرد زیرااین اشکال در سایر تقریرات برهان صدیقین بجز
 تقریر علامه طباطبایی نیز وجود دارد واین امر موجب خروج آن تقریرات از دایره برهان
صدیقین نشده است ،چنانکه در تقریرات برهان صدیقین فلاسفه بزرگی چون خود ملاصدرا
وحکیم سبزواری نیز مقدماتی به چشم می خورد.
در اصل وجود مقدمات دربرهان ملاصدرا هیچ اختلافی نیست هرجند در مصادیق و تعداد
آنها اختلاف است.برخی مثل علامه ،تعداد این مقدمات را پنج،برخی چهار،وبرخی سه مقدمه
 شمرده اند.
بنابراین یا هیچ یک از تقریراتی که دارای مقدمات هستند برهان صدیقین نیستند یااینکه همه
آنها را باید برهان صدیقین تلقی کرد.
اشکال سوم بر تقریر ابن سینا یعنی عدم توانایی اثبات واجب الوجود نیز مانند اشکال دوم
،وارد است،اما در بعضی تقریرات دیگر هم وجود دارد با این حال آنها را از تقریرات
 برهان صدیقین شمرده اند.
بنابراین پس از رد اشکال نخست ،درباره اشکال های دوم و سوم می توان گفت : اگر ملاک
برهان صدیقین،رسیدن از نفس وجود به وجوب است ،برهان ابن سینا بخوبی از عهده این
امر برآمده است واگر ملاک آن ،علاوه برمطلب فوق،اثبات حق تعالی بدون واسطه وهمچنین
اثبات توحید اوست،دراین صورت باید بسیاری از تقریرات دیگر برهان صدیقین را
،صدیقین ندانیم درحالیکه چنین نیست.
نتیجه
برهان صدیقین،برهانی است که در آن از وجود به وجوب رسیده می شود. فارابی نخستین
فیلسوفی بود که به برهان صدیقین توجه کرد اما نخستین فیلسوفی که تقریری از برهان
صدیقین ارائه کرد،ابن سینا بود. پس از او تقریرات مختلفی از برهان صدیقین بیان شده است
که برخی تا نوزده تقریر جمع آوری کرده اند. مهمترین اشکالی که بر تقریر ابن سینا وارد
شده ،آن است که بجای توجه به حقیقت وجود،به مفهوم وجود پرداخته است.در جواب این
اشکال گفته شد که درتمام براهین،سخن از مفهوم شیء است نه حقیقت آن و برهان صدیقین
هم از این قاعده مستثنا نیست،بنابراین اشکال ملاصدرا ناتمام است.
منابع و مآخذ
1-ابن سینا،1423،الاشارات والتنبیهات،تحقیق مجتبی زارعی،قم،دفتر تبلیقات اسلامی
2-آشتیانی،مهدی،1367،تعلیقه بر شرح منظومه حکمت سبزواری،دانشگاه تهران
3-صدرالدین شیرازی،محمد،1410،الحکمة المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعة،بیروت
4-شیروانی،علی،1381،ترجمه وشرح نهایة الحکمه ،قم،دفترتبلیقات اسلامی
5-طباطبایی،محمدحسین،1366،اصول فلسفه وروش رئالیسم،تعلیق مرتضی
مطهری،قم،دفترتبلیقات اسلامی
6-عبودیت،عبدالرسول،1380،درآمدی برفلسفه اسلامی،قم،مؤسسه آموزشی وپژوهشی امام
خمینی
7-لاهیجی،محمدجعفر،1386،شرح رساله المشاعر،قم،بوستان کتاب

نوشته شده توسط شاهرودی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

مقالات

شاهرودی
مباحث مربوط به تدریس اینجانب مانند سرفصل ها، عناوین پژوهشهای مربوط به درس، پژوهشهای دانشجویان در زمینه های فلسفه و عرفان و سایر دروس رشته فلسفه و حکمت اسلامی به منظور استفاده دانشجویان علاقمند ارائه خواهد شد
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 130 بازدید
بازدید دیروز: 321 بازدید
بازدید کل: 2860102 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
وضعیت من در یاهو
لینک های روزانه

طهور [802]
[آرشیو(1)]
فهرست موضوعی یادداشت ها
فلسفی[82] . عرفانی[5] . قیامت صغری، برزخ، قیامت کبری، نفخ صور، عذاب[3] . توحید- نظم - مبدا- واجب الوجود- منشا انتزاع- وحدت وجود- نظم علی[3] . عظمت، علم، رحمت، محبت، ربوبیت، اراده و مشورت، خلقت، حکمت، عدل، ه[2] . فقر الی الله ، فقر ذاتی انسان[2] . مقولات، ارسطو،کانت، علامه طباطبایی[2] . ملاصدرا،علامه طباطبایی،خلود،قضای الهی،اعتیاد،فطرت . ملاک مسلمان، فرقه . ملاک نیازمندی ،حدوث وقدم ، امکان ماهوی ، امکان فقری( امکان وجودی . ناسخ.نفس.بدن.عالم . نظام احسن، شرور ، خیر ، عنایت، عدم، نسبیت، ثنویت. . نفس،تجرد نفس،بقا،معاد . نور، نورالانوار، توحید، صفات و اسماء، ذات، انتزاع. . هدایت، شریعت، محرمات، ورع . هستی- مابعد الطبیعه- وحدت- علم- حیات . واجب الوجود، حد، برهان، صفات و اسماء، ذات، مفهوم، انتزاع . واجب الوجود، وجوب وجود، شریک ، وحدت ، وحدت حقه، کثرت ، ماهیت ، ت . واحد ، صدور ، صادر اول ، عقل ، نور ، فیض منبسط ، وحدت و کثرت ، و . واژگان کلیدی: قیامت، مواقف، میزان، واحد سنجش، حساب، پرسش. . واژگان کلیدی: علم حضوری- معرفت- نفس- علم حصولی- معلوم بالذات- مع . واژه: قضاء و قدر-سرنوشت-عدل الهی-جبر- . وجوب ، امکان ، امتناع . وجوب، امکان، امتناع ،امکان فقری، معقول ثانی فلسفی، معقول ثانی من . وجود ذهنی، وجود عینی، اتحاد عاقل و معقول، حمل اولی و شایع، علم ح . وجود رابط، وجود محمولی، وجود رابطی، هلیات بسیطه، هلیات مرکبه، نس . وجود رابط، وجود مستقل، علت و معلول، رابطی . وجود- لفظ مشترک- اشتراک لفظی وجود- اشتراک معنوی وجود . وجود، اصالت، اعتباریت، براهین، اصالت وجود، ملاصدرا . وجود، حدوث، احدیت، ضرورت . وجود، ماهیت، اصالت، اعتبار، عینیت . وجود، ماهیت، اصالت، اعتباریت، توحید، حرکت جوهری. . وجود، هایدگر، ملاصدرا ، تشکیک وجود، نیهیلیسم . وحدت وجود ، وحدت شخصی وجود ، وحدت تشکیکی ، جوهر ، صفت ، حالت ، ت . یمان ، عقل ، مسیحیت ، کانت ، علامه طباطبایی . فلسفه ،سفسطه ،سوفسطائیان ،تاریخ فلسفه . عشق – مکتب اشراق – ماهیت عشق – منشأ عشق – سیریان عشق – اقسام عشق . عشق، عشق مجازی، عشق عفیف، هوس . فیض، دوام فیض، فاعلیت وجودی. . قدرت، اراده، علم، واجب تعالی، صفات، جمال، کمال، فعل، قادر، مطلق . قرب الهی، روح، جسم مادی، مانعیت ،معاد روحانی، معاد جسمانی، حرکت . قضا ، قدر ، سرنوشت ، جبر ، اختیار ، آزادی ، قضا و قدر حتمی ، قضا . کبر، تکبر، متکبر، منازعه با خدا، موانع قرب، الحاد . مرگ، قبر، ثواب، عقاب، فشار قبر . معاد جسمانی، حشر، اعاده معدوم، تناسخ، صورت نوعیه، تشخص، تجرد . معاد، معادجسمانی، کیفیت معاد، شبهه آکل و ماکول، . معقولات . معنای حیا. آثار حیا. مراحل حیا. حیای منفی. جلوه های حیا. حیا و م . عقل – نفس – عقل منفعل – عقل فعال – عقل نظری – عقل عملی - عقل متص . عقل اول، وجود منبسط، حقیقت محمدیه، نظام فیض . عقل، دین، عقل گرای حداکثری، عقل گرایی انتقادی، عقل گرایی اعتدالی . عقول عرضی، ارباب انواع، مثل افلاطونی، امشاسپندان، انوع مادی، ارب . علت- معلول اشاعره- ضرورت علی- صانعیت خدا- انکار علیت- عادت- فاعل . علت،معلول،حدوث،امکان ،ضرورت . علم . علم اجمالی،کشف تفصیلی،عنایت،قضاء،قدر،لوح و قلم . علم حضوری،خودآگاهی، شهود، مشاهده، ابصار، معرفت خیالی، مشاهدات در . علم واجب الوجود – علم عنائی – علم تام – نظام علمی واجب - معلوم ب . علم،وجود ذهنی،نفس،صدرالمتالهین . علیت، مناط احتیاج به علت، ضرورت، معیت، فقر، امکان، تجلی . عوامل وجود، ناسوت، حرکت، حادث، شرور، علم صوری‌، علم حضوری، کثرات . عین، ذهن، حرکت جوهری نفس، حدوث جسمانی آن، اتحاد عاقل و معقول. . عینیت، اتحاد عاقل و معقول، عقل فعال ، فعالیت ذهن، خلاقیت نفس حضو . عینیت، اتحاد عاقل و معقول، وحدت استعلائی نفس، فعالیت ذهن، خلاقیت . غرور- فریفتگی- خودخواهی- غرور علمی- غرور عابدان- غرور سلاطین- غر . غفلت – ضعف نفس – مرگ – پیروی از نفس – هدف – شیطان – جهل . فاعل بالطبع، فاعل بالقصد، فاعل بالرضا، فاعل بالعنایه، فاعل بالتج . 1- خشم و غضب 2- عفو و بخشش 3- کنترل غرائز 4- کظم غیط 5- صبر 6- ب . 1- مرگ 2- غلظت 3- هول و هراس 4- جاودانی 5- قبر 6- قیامت . 1. ابن سینا 2. صدرالمتألهین 3. علم 4. علم الهی 5. صور مرتسمه . آیه ولایت، حضرت علی، فخر رازی . اتحاد - احوال - ارادت - خرقه اندازی - خنا - زعاقت - سمود - مشاهد . ادراک حسی ، ادراک عقلی و کلی ، صور جزئی ، صور کلی ، علم حضوری، ع . ادراک ، اتحاد ، معقول بالذات ، تضایف . اراد ه، علم اجمالی، علم تفصیلی ، اشاعره ، علامه طباطبایی ، معتزل . اراده- استعانت- ایمان-پشیمانی- ترک- توبه-روح-سعادت- شقاوت- کمال- . اراده,حقیقت اراده,حقیقت اراده درانسان,ریشه تاریخی بحث,دیدگاه اشا . اراده، استعانت، ایمان، پشیمانی، ترک، توبه، روح، سعادت، شقاوت . استغنا- تکدی- درویش- زهد- صوفی- فقر- فنای نفس- قناعت . اسماء ذات، صفات، افعال – امهات اسماء – امهات صفات – جمال الهی – . اشتراک وجود، انقسام وجود، واجب و ممکن، تشکیک وجود، وجود،مفهوم وج . اصالت - اعتباریت- حقیقت- وحدت - مشترک - بساطت - تشخص - تصور - تع . اصالت- اعتباریت- حقیقت - وحدت - مشترک - بساطت - تشخص - تصور - تع . اصل علیّت، حکمت متعالیه، فلسفه اسلامی. . اعاده معدوم ،غزالی ،عبدالجبار معتزلی . امکان شناخت- راه های شناخت- علم حصولی- علم حضوری- بساطت خداوند . انوار مجرده –ممکن اشرف _ ممکن اخس _شیخ اشراق-کمال وجودی . اومانیسم سکولار،سکولاریزاسیون،انسان گرایی،دنیاگروی، آزادی،فردگرا . بازی زبانی, شباهت خانوادگی, تسمیه, زبان خصوصی, ادراکات اعتباری و . باقلانی، اشاعره، جوهر فرد، عرض، قدرت الهی . بداهت- وجدانیات- ثبوتی- و-دت- اشتراک- تباین . برهان صدیقین، ابن سینا، ملاصدرا ، مفهوم وجود ، حقیقت وجود . برهان وجودی، برهان جهان شناختی و غایتگرایانه، برهان اخلاقی، برها . تسلیم - خالص - اخلاص- دین- راضی- صدق - عمل ادمی- میل ادمی- نفس . تشکیک- کثرت- وحدت وجود . تناسخ - مرگ - معاد جسمانی - حرکت جوهری - قوه - فعل . توبه، رجوع و بازگشت، تصمیم، ترک معصیت، سلوک عرفانی، مخالفت با نف . توحید، توکل، خوف، رجاء، معصیت، پایه دین، توحید ذاتی، خائف . توکل - متوکل - اسباب و علل - حقیقت توکل . تولد، تولید، اشاعره، کسب افعال. . تکامل، تطور، داروین، مذهب . ثبوتی، ذاتی، فعلی،علم، قدرت، حیات، خالق، رزق، اراده . جبر، اختیار، تفویض، امر بین الامرین، اراده، انسان و سرنوشت. . جوهر، عرض، نومن، فنومن. . حرکت،زمان، دازاین، حرکت توسطیه، حرکت قطعیه. . حصولی . حضوری . حیات، کمال وجودی، سریان وجود، سریان حیات . حکمت الهیه ، علوم عالیه ، حقیقت وجود ، ذلّ عبودیت ، فقر و فاقه ، . حکمت الهیه، علوم عالیه، حقیقت وجود، ذلّ عبودیت، فقر و فاقه، علم . خدا، جهان، تقابل خدا و جهان، صدور عالم، روح، هبوط، جسم . خشیت – خوف – امید- عذاب – بهشت- رجاء- امل- نعمت . خوف ، آخرت، عذاب ، افضل ، قیامت، خائفان ، صفات، مقربان، غفلت، رج . ذکر، درجه ، قلب ، تطمن القلوب، آرامش ، تنهی عن المنکر . رابطه، رابطه دین و أخلاق، ادراکات اعتباری، علامه طباطبائی، ایمان . راه فطرت ، برهان فطرت ، برهان اجماع عام . رسوم خلقی، حضرت جمع، بقا، فنا، سقوط شهود . رضایت، سخط ،رضای عوام ،رضای خواص . زهد، زهد اسلامی، زهد کوفی، رهبانیت، ترک دنیا، پشمینه پوشی، مراتب . شرور، خیر، شر، خدا، نظام احسن، عالم طبیعت، جهان مادی، ضرورت، قدر . شناخت-معرفت-شناخت فلسفی-شناسایی . . شوق ، اشتیاق ، محبت ، دیدار. . شک دستوری – کوجیتوی دکارت – دکارت – غزالی – شک- فلسفه تطبیقی . شک، شکاک، شکاکیت، شکاکان معروف . شکر، معرفت نعمت ، ارکان شکر حقیقی،تقسیم شکر، محابّ ، مکاره ، است . صدق، کذب، ملاک، مطابقت، انسجام، پراگماتیسم . طمس، تجلی، اکوان، اعیان ثابته، تعینی، منطوی، منفعل، اقدس، مقدس. . عاقل، معقول، معلوم بالذات، معلوم بالعرض، اتحاد . عالم مثال ـ صور معلقه ـ مثل معلقه ـ عالم خیال ـ خیال متصل ـ خیال . عجب -معجب-عجب به عبادت –عجب به ورع و تقوی –عجب به حسب و نسب –عجب . عدل الهی- ظلم- عدل و حکمت- حسن و قبح .
نوشته های پیشین

فلسفی
وجود خدا
توحید
وحدت و بساطت
برهان صدیقین
صفات خدا
علم
جبر و اختیار
شرور
عوالم وجود
عدل الهی
حدوث و قدم جهان
عرفان عملی
عرفان نظری
صدور وحدت از کثرت
موضوعات تحقیق
فهرست منابع
سرفصلها
مهر 1387
شهریور 1387
مرداد 1387
اردیبهشت 1387
آبان 1387
بهمن 1387
اسفند 1387
فروردین 1388
اردیبهشت 1388
خرداد 1388
تیر 1388
مرداد 1388
مهر 1388
آبان 1388
دی 1388
بهمن 1388
اسفند 1388
فروردین 1389
اردیبهشت 1389
خرداد 1389
خرداد 89
تیر 89
مرداد 89
شهریور 89
مهر 89
آبان 89
آذر 89
دی 89
بهمن 89
اسفند 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
خرداد 90
تیر 90
شهریور 90
مرداد 90
مهر 90
آبان 90
آذر 90
دی 90
بهمن 90
اسفند 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
تیر 91
مرداد 91
شهریور 91
مهر 91
آبان 91
آذر 91
لوگوی وبلاگ من

مقالات
لینک دوستان من

پایگاه طهور
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

آفرینش از دیدگاه سهروردی
تجرد و ادامه حیات نفس پس از مرگ قسمت دوم
تجرد و ادامه حیات نفس پس از مرگ قسمت اول
اعاده معدوم از دیدگاه غزالی و قاضی عبدالجبار معتزلی
عنوان: علم الهی از دیدگاه ابن سینا
عنوان: قاعده الواحد از دیدگاه ملاصدرا قسمت دوم
عنوان: قاعده الواحد از دیدگاه ملاصدرا قسمت اول
جایگاه مثل در معرفت شناسی و هستی شناسی سهروردی قسمت دوم
جایگاه مثل در معرفت شناسی و هستی شناسی سهروردی قسمت اول
جایگاه مثل در معرفت شناسی و هستی شناسی سهروردی قسمت اول
[عناوین آرشیوشده]