عنوان: کیفیات نفسانی
زیر نظر استاد دکتر حسینی شاهرودی
کاری از :سیده آسیه هاشمی
پاییز 87
اصول اخلاق
خلق دارای انشعابها و شاخه های فراوانی است . اصول اخلاق در انسان چهار اصل است : شهوت ، غضب ، قوه علمیه ، و قوه عدالت .
البته علمای اخلاق در اصول اختلاف دارند چون بعضی از علمای اخلاق اصول اخلاق را سه اصل می دانند زیرا قوه عدل و تعدیل را قدرت نفس میدانند[22]
قوه علمیه:
قوه اول که قوه علمیه باشد این سه نقطه را دارد :یک نقطه مرکزی ، افراط ، و تفریط.
تقطه افراط این قوه این است از آن اصلا جلوگیری نشود و انسان این قوه را به حد اعتدال نرساند یعنی به دنبال هر علم و درکی برود و این قوه را تحت قوه تعدیل در نیاورد تا حکمت حاصل شده و بفهمد که انسان نمی تواند همه علوم را دارا باشد . اگر هم به سراغ همه علوم رفت از همه بی بهره شده چنین شخصی نمی تواند به کسی فایده بدهد و خودش هم فایده ای نمی برد . به این حالت جربزه می گویند.[23]
ولی حال اعتدال این قوه آن است که طوری در نفس باشد که بعد از آن که می داند یا دیگری همه علوم به صلاحش نیست اختیار کند.آنچه را که ابقی واعلی باشد و هم دینش را و هم آخرتش را اصلاح کند این حالت تعدیل و نقطه مرکزی قوه علم است »[24]
البته این علم نظری نیست بلکه قوه علمیت است که در حد قوای دیگر در نفس است تعدیل شد .
بنابر این حد اعتدال قوه علم به حکمت تعبیرمی شود .طرف افراط این قوه جربزه است و طرف تفریط آن که اصلا طالب علم نباشد بله می گویند .
قوه غضبیه:
اما قوه غضب به آن بیانی که دارد سه نقطه دارد ؛ نقطه مرکزی که حد اعتدال باشد تعبیر به شجاعت می شود یعنی این قوه تحت میزان عقل باشد و طوری باشد که هر جا عقل اجازه داد شروع به فعالیت کند و هر جا صلاح ندانست از جایش حرکت نکند یعنی حرکت و سکونش به فرمان عقل کل یعنی میزان شرعی باشد .
طرف افراط این قوه غضب (تهور ) است که مثل سگ بی صاحب هار به هر چیزی حمله می کند . و طرف تفریطش جبن است که البته این از ذلت نفس و بی غیرتی و صغر نفس حاصل می شود .[25]
قوه شهویه :
یکی از اصول قوا ؛ قوه شهوت است . که همان مبدءا امیال است . حد اعتدال این قوه به عفت تعبیر آورده شده ، البته آدم عفیف آن نیست که قوه شهوتش به کلی مرده باشد و هیچ گونه میلی نداشته باشد ، بلکه حد اعتدال این قوه این است که میل های نا مشروع به حقوق و نوامیس دیگران نداشته باشد .و طرف تفریط آن « خمود » است و طرف افراطش حرص و وقاحت و تبذیر و ریا و حسد و امثال آنها .
قوه شهوت که بر انگیزنده انسان است به سوی جذب خیر و جلب امور نافعی که ملایم با طبع اوست .خیر عبارت است از آنچه که اصالتا و بالذات مطلوب و خوش آیند است مانند سلامتی. و نافع چیزی را گویند که وسیله برای جلب خیر واقع می شود و مطلوب بالطبع می باشد مانند خوردن دارو .[26]
قوه عدلیه :
از اجتماع ملکات سه گانه هیئتی حاصل می شود که نسبتش با آن ملکات ، نسبت مزاج با ممتزج است و اثرش آن است که به هر قوه آن چه را سزاوار آن است اعطا می کند و حق هر قوه را ادا می نماید . » [27]
«البته بعضی آن را قوه دیگری نشمرده اند بلکه گفته اند این قوه معتدل آن سه قوه دیگر است و خودش منشا فضایل دیگری نیست .بلکه فقط آن سه قوه را تعدیل می کند .»[28]
این هیئت در صورتی که در حد اعتدال باشد عدالت نامیده می شود و در صورتی که به افراط گراید ظلم نامیده می شود و اگر به تفریط گراید انظلام است .
چند نکته در خاتمه بحث اصول اخلاقی
«نکته اول : نخستین قوه ای که در انسان تکوین می گیرد بهمیت است که به وسیله آن صفت شهوت و شره در وی از اوان کودکی تا دوران نوجوانی غلبه می کند و سپس قوه سبعیت در وی پدید می آید . و بدین جهت صفت عداوت و مناقشه در وی غلبه می کند و سپس قوه شیطانیه در وی پدید می گیرد و بالنتیجه در آغاز امر صفت مکر و خدعه بر وی غالب می گیرد زیرا قوه بهیمه و غضبیه او را بر می انگیزد تا که سیاست و کیاست خود را در طلب دنیا و قضاء و شهوات و امیال نفسانی به کار برد.» [29]
«نکته دوم : در برابر هر یک از خلق ها از آن جهت که کیفیات فسانی راسخ و استواری در نفس آدمی هستند یک حال از همان کیفیت قرار دارد ؛ مانند شهوت ، غضب ، خوف ، حزن ، و... . گفتگو از اسباب طبیعی این حالات در علم طب و بحث از اصلاح و تعظیم این حالات به گون های که در جهت سعادت انسانی قرار گیرد در علم اخلاق انجام می شود.»[ 30]
6) عدالت
یکی دیگر از کیفیت نفسانی عدالت است که از اجتماع ملکات سه گانه هیئتی حاصل می گردد که نسبتش به آن ملکات نسبت مزاج به ممتزج است و اثرش آن است که به هر قوه آن چه را سزاوار است اعطا می کند و حق هر قوه را ادا می نماید. این هیئت در صورتی که در حد اعتدال باشد «عدالت » نامیده می شود و در صورتی که به افراط گراید«ظلم» نامیده می شود و اگر به تفریط گراید به آن« انظلام » گویند. حد وسط و نقطه اعتدال این ملکات که اصول هستد و همچنین حد وسط خلق هایی که از فروعات این ملکات به شمار می آیند فضیلت پسندیده است و دو طرف آن یعنی طرف افراط و طرف تفریط رذیلت ناپسند می باشد.[31]
نتیجه گیری بحث:
با توجه به آنچه ذکر شد اهمیت این بحث از این رو است که این نوع کیفیت بر خلاف اقسام دیگر کیفیت متعلق به جسم نیست این ها از عوارض نفس است بر خلاف آن قولی که می گوید حیات عین نفس است . خود نفس به عنوان یکی از مهم ترین ابعاد انسانی است از این رو در تعالیم انبیا و روایات ائمه وحتی در بحث های فلسفی اهمیتش از جسم بیشتر است. و همان طور که می دانیم در اسفار اربعه ملاصدرا بخشی را اختصاص داده به سفر نفس.
از یک جهت نفس انسانی که یک صورت جوهری است که ذاتا مجرد از ماده است اما در مقام فعل متعلق به ماده است که همین نفس علت فاعلی افعالی است که از انسان صادر می شود و اراده اش از لوازم فاعلیت است از این رو در تمام کارها و رفتارهایی که انجام می دهیم و حالاتی از قبیل اراده، لذت والم و... که همگی کیف نفسانی هستند ، نفس علت انجام آن هاست و همین ها از متعلقات و لوازم فاعلیت نفس است. اما حرکت در کیف نفسانى از قطعىترین اقسام حرکت کیفى بلکه یقینىترین نوع حرکت است زیرا با علم حضورى خطا ناپذیر درک مىشود مثلا هر کسى در درون خود مىیابد که نسبت به چیزى یا شخصى علاقه و محبت پیدا مىکند و تدریجا علاقهاش شدت مىیابد یا نسبت به چیزى یا کسى کراهت و نفرت پیدا مىکند و تدریجا کراهتش شدت مىیابد و یا بر عکس حالت غضب و عصبانیت شدیدى پیدا مىکند و تدریجا رو به کاهش مىنهد یا حالت انبساط و شادى شدیدى پیدا مىکند و تدریجا از بین مىرود این تغییرات تدریجى از دیدگاه فلسفى حرکتشمرده مىشود .
از یک جهت دیگر کیفیات نفسانی شاخه هایی از علم اخلاق هم محسوب می شود چون با توجه به مطالب ذکر شده خود خلق به صورت مستقل یکی از این کیفیات است که به صورت مفصل آن در اخلاق ذکر شده.
به نظر حقیر در بین کیفیات دیگر این نوع کیفیت ارزش اش بیشتر است چون به هر حال صحبت از با ارزش ترین بعد انسانی است؛ گر چه در این مختصر نظر فلاسفه بیان شد چه بسا که در آینده نظرات جدیدتری در مورد مقوله کیف ارائه شود.
پی نوشت و منابع:
1)صدرالدین شیرازی - اسفار جلد4
2) محمد تقی مصباح- آموزش فلسفه- جلد 2 ص192
3) شیخ محمد حسین فاضل تونی- مجموعه رسائل عرفانی و فلسفی- انتشارات مطبوعات دینی قم – چاپ دوم 1386
4) محمد حسین طباطبائی - نهایه الحکمه- شرح وترجمه دکتر علی شیروانی - جلد1- انتشارات دار الفکر -1386
5) غلام حسین رضا نژاد – حکیم سبزواری(زندگی آثار فلسفه)- انتشارات سنائی- چاپ اول1371
6) غلام حسین رضا نژاد – حکیم سبزواری(زندگی آثار فلسفه)- انتشارات سنائی- چاپ اول1371
7) شیخ محمد حسین فاضل تونی- مجموعه رسائل عرفانی و فلسفی- انتشارات مطبوعات دینی قم – چاپ دوم 1386 – ص360
8) غلام حسین رضا نژاد – حکیم سبزواری(زندگی آثار فلسفه)- انتشارات سنائی- چاپ اول1371
9) محمد حسین طباطبائی - نهایه الحکمه- شرح وترجمه دکتر علی شیروانی - جلد1- انتشارات دار الفکر -1386
10) محمد ابراهیم آیتی - مقولات و آرا مربوط به آن- انتشارات دانشگاه تهران- چاپ دوم-1371
11) محمد حسین طباطبائی - نهایه الحکمه- شرح وترجمه دکتر علی شیروانی - جلد1- انتشارات دار الفکر -1386
12) ایت الله سید رضی شیرازی- درس های شرح منظومه حکیم سبزواری- جلد2 – انتشارات حکمت-چاپ اول 1383
13) صدرالدین شیرازی - اسفار جلد4
14) شیخ محمد حسین فاضل تونی- مجموعه رسائل عرفانی و فلسفی- انتشارات مطبوعات دینی قم – چاپ دوم 1386
15) شیخ محمد حسین فاضل تونی- مجموعه رسائل عرفانی و فلسفی- انتشارات مطبوعات دینی قم – چاپ دوم 1386
16)شهید مرتضی مطهری- مجموعه آثار-جلد 8
17 )محمد حسین طباطبائی - نهایه الحکمه- شرح وترجمه دکتر علی شیروانی - جلد1- انتشارات دار الفکر -1386
18) محمد حسین طباطبائی - نهایه الحکمه- شرح وترجمه دکتر علی شیروانی - جلد1- انتشارات دار الفکر -1386
19) علی شیروانی - ترجمه وشرح کشف المراد- جلد اول- موسسه انتشارات دارالعلم- چاپ دوم-1386
20) محمد حسین طباطبائی - نهایه الحکمه- شرح وترجمه دکتر علی شیروانی - جلد1- انتشارات دار الفکر -1386
21) محمد حسین طباطبائی - نهایه الحکمه- شرح وترجمه دکتر علی شیروانی - جلد1- انتشارات دار الفکر -1386
22)محمد بن یعقوب الرازی« ابن مسکویه»- تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق- انتشارات زاهدی قم1384
23)آیه الله عبد الغنی اردبیلی- تقریرات فلسفه امام خمینی- جلد 3- انتشارات امام خمینی چاپ اول 1381
24) آیه الله عبد الغنی اردبیلی- تقریرات فلسفه امام خمینی- جلد 3- انتشارات امام خمینی چاپ اول 1381
25) آیه الله عبد الغنی اردبیلی- تقریرات فلسفه امام خمینی- جلد 3- انتشارات امام خمینی چاپ اول 1381
26) محمد حسین طباطبائی - نهایه الحکمه- شرح وترجمه دکتر علی شیروانی - جلد1- انتشارات دار الفکر -1386
27) محمد حسین طباطبائی - نهایه الحکمه- شرح وترجمه دکتر علی شیروانی - جلد1- انتشارات دار الفکر -1386
28) آیه الله عبد الغنی اردبیلی- تقریرات فلسفه امام خمینی- جلد 3- انتشارات امام خمینی چاپ اول 1381
29)جواد مصلح- شرح علم النفس- جلد2-3 - ص300
30) ) محمد حسین طباطبائی - نهایه الحکمه- شرح وترجمه دکتر علی شیروانی - جلد1- انتشارات دار الفکر -1386
« والسلام »
شاهرودی مباحث مربوط به تدریس اینجانب مانند سرفصل ها، عناوین پژوهشهای مربوط به درس، پژوهشهای دانشجویان در زمینه های فلسفه و عرفان و سایر دروس رشته فلسفه و حکمت اسلامی به منظور استفاده دانشجویان علاقمند ارائه خواهد شد |